سکوت برابر جریان انحرافی محکوم است
جریان انحرافی هم یک فتنه و امتحانی است که کشور و نظام با آن مواجه است.
زندگی: حجت الاسلام محمد خرسند، عضو ارشد حزب موتلقه اسلامی نکات جالب توجهی از عواقب ادامه سکوت برخی گروه ها نسبت به جریان انحرافی، جدایی جبهه پایداری از کمیته وحدت و تجارت بافتنه عنوان کرده است. حجت الاسلام و المسلمین محمد خرسند، از سال 59 مشاركت جدي خود را در برنامه هاي بسيج آغاز كرد و دو سال بعد به عضويت حزب جمهوري اسلامي در آمد. در سال 61 هنگام محافظت از دفتر حزب مجروح شد و شايد لذت همين جراحت بود كه در سال بعد مشتاقانه او را روانه ي جبهه هاي عشق و خون ساخت. وی از اعضای ارشد حزب موتلفه اسلامی است که از سال 1386 تا كنون نامه هاي رسمي خود را با عنوان نماينده ولي فقيه و امام جمعه شهرستان كازرون به پايان مي برد . در ادامه گفت و گوی زندگی با حجت الاسلام خرسند، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه درباره روند وحدت اصولگرایان، تحرکات فرقه انحراف و وضعیت ساکتین جریان انحرافی را می خوانید: در شرایط حال حاضر جریان اصولگرایی با توجه به شکل گیری جلسات جبهه متحد اصولگرایی چه چشم اندازی را برای وحدت اصولگرایان ترسیم می کنید؟ در این شرایط روند وحدت اصولگرایان را مثبت می بینم؛ البته رسیدن به وحدت یک سختی ها و مرارت هایی دارد اما دست یافتنی است. وحدت در این مقطع یک هدف استراتژیک و مهمی برای جریان اصولگرایی است. بنابر این اصولگرایان نیز باید تلاش کنند تا اختلافات را کم کرده و همه حرکت کنند برای رسیدن به وحدت و همدلی بیشتر. اما خوب به هر حال به گذشت زمان بیشتری هم احتیاج است و سختی هایی را هم به دنبال دارد. آیا الآن زمان کافی برای منتظر ماندن باقی مانده و یا کمیته وحدت فعالیت خودش را متوقف گروه و جبهه ای خواهد کرد؟ البته اصولگرایان همین امروز هم به یک نقطه وحدت و اشتراک فراوانی رسیده اند و می بینیم که کلیت و اکثریت جریان اصولگرایی امروز در یک نقطه مطلوبی قرار دارند؛ اما تلاش بر این است که این وضعیت بهتر شود و باید تلاش کرد تا جبهه پایداری که اخیرا ایجاد شده است و نقطه نظراتی دارند با گفت وگو و تعامل به این حرکت مبارک بپیوندند؛ اما نمی شود یک حرکت مثبت و قطاری که در ریل به خوبی حرکت می کند را متوقف کنیم، در عین حال می توان در حین حرکت این قطار، بر شتاب این حرکت نیز افزود. در این شرایط یکی از مهم ترین خواسته هایی که مانع از پیوستن این جریان به کمیته وحدت شده است بر حذف افراد و برخی جریانات از کمیته وحدت استوار است؛ این در حالی است که این ساز و کار از سوی جامعتین طراحی شده و مورد مقبولیت اکثریت اصولگرایان نیز قرار گرفته است، این برخورد های حذفی و سلبی از کجا نشات می گیرد و چه تبعاتی دارد؟ سیاست جریان اصولگرایی باید مبتنی باشد بر جذب حداکثری که خواسته مقام معظم رهبری نیز بوده است؛ معتقدیم هر فرد و جریانی که چهار اصل اعتقاد به اسلام، انقلاب اسلامی، امام و ولایت فقیه و رهبری مقام معظم رهبری را قبول دارد، از نظر ما شاکله و اصول کلی جریان اصولگرایی را پذیرفته و اصولگرا است. حالا درصد ها در این میان متفاوت است، شاید یک کسی درصد بیشتری از آن شاخصه های اصولگرایی را داشته باشد و یا یک شخص و جریانی کمتر. نباید در این شرایط به صورت حذفی برخورد کنیم یا حضور خودمان را مشروط به حذف دیگران قرار دهیم؛ خوب این رویه اگر باب شود که مطمئنا وحدتی شکل نمی گیرد. این رویه نه تنها همدلی میان نیروهای انقلاب ایجاد نمی کند، بلکه بر حجم کدورت ها و اختلاف نظرها نیز می افزاید. آنچه که خواسته بزرگان ما و خواسته مقام معظم رهبری است رسیدن به وحدت است و در این میان هم جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که دو مرکز مهم علمی و مذهبی کشور به شمار می روند و شخصیت هایی همچون آیت الله مهدوی کنی و آیت الله یزدی محوریت این بحث را پذیرفته اند. بنابر این همه باید تلاش کنند تا با گذشت از بعضی نقطه نظرات خودمان و تحت منشوری که جامعتین تدوین کرده اند حرکت کنند. بالاخره منشور اصولگرایی برگرفته از فرمایشات امام راحل (ره) و مقام معظم رهبری است، بنابر این جریانات باید با سیاست جذب حداکثری رفتار کنند. اگر بنا باشد ما شرط بگذاریم و یک جریانی که کلیت جریان اصولگرایی و شرایط و ضوابط اصولگرایی را پذیرفته است را حذف کنیم، این موضوع رسیدن به وحدت و همدلی را خیلی دشوار می کند. در حال حاضر تحرکات جریان انحرافی برای انتخابات مجلس را چطور ارزیابی می کنید، آیا این تحرکات شدت و حدت ورود به رقابت های سیاسی را دارد و یا جریان انحرافی وارد فضای انتخاباتی شده است؟ بالاخره جریان انحرافی از مدت ها پیش تلاش می کند تا با بهره گیری از دو ابزار قدرت و ثروت در مجلس آینده جایگاهی برای خودش داشته باشد تا مجلس آینده پرتگاه و جایگاه ترقی برای این جریان به منظور دست یابی به ریاست جمهوری آینده باشد. بنابر این جریان انحرافی دستیابی به کرسی ها را یک اصل برای خودشان قرار داده اند و از دو ابزار قدرت و ثروت هم برای دستیابی به این هدف استفاده می کنند. البته همیشه یکی از راه هایی که جریانات انحرافی و جریان های وابسته به محافل استکباری از آن استفاده می کنند برای اینکه نظام را دچار استحاله کنند، نفوذ به مراکز تصمیم گیری نظام است. خوب مجلس هم در کشور ما جایگاه ویژه ای دارد و به فرموده امام خمینی (ره) مجلس در راس امور است. پارلمان ما مرکز تصمیم گیرنده نظام است و این موضوع اهمیت انتخابات مجلس نهم را خیلی بیشتر می کند. در این میان وظیفه جریان اصولگرایی نسبت به جریان انحرافی چیست؟ همه به ویژه جریان اصولگرایی وظیفه دارند که متوجه باشند و به افکار عمومی مردم آگاهی بخشی کنند. دستگاه های نظارتی باید خیلی حساس باشند و این جریان انحرافی را که مرموزانه تلاش می کنند به ساختار قدرت نظام وارد شوند و یا اگر وارد شده اند آن را حفظ کنند را رصد کنند. مقام معظم رهبری نیز در فرمایشات خود در کرمانشاه در بحث انتخابات فرمودند که از شرایط نمایندگان مجلس شورای اسلامی این است که وابسته به جریانات قدرت و ثروت نباشند و اگر بخواهند از رانت قدرت و ثروت برای رسیدن به کرسی های مجلس استفاده کنند، باید با آن برخورد شود. این وابستگی به باند قدرت و ثروت وجود دارد، اما گاهی مواقع از سوی برخی جریانات و افراد سکوت و عدم موضع گیری نسبت به جریان انحرافی به چشم می خورد. آیا سکوت کنندگان نسبت به جریان انحرافی نباید مرزبندی مشخصی نسبت به این جریان داشته باشند؟ بله، همانطور که باید با جریانات فتنه مرزبندی داشته باشیم با جریانات انحرافی هم باید مرز بندی داشته باشیم، چون جریان انحرافی هم خودش یک فتنه و امتحانی است که کشور و نظام با آن مواجه است. در این برخورد ها نباید سلیقه ای برخورد شود و حب و بغض های شخصی را وارد بدانیم. بلکه باید بر اساس معیار ها و ملاک ها که این معیار ها برگرفته از خط اصلی نظام است که مقام معظم رهبری ترسیم می کنند حرکت کنیم؛ نه اینکه حب و بغض های شخصی و جناحی و گروهی را وارد کنیم. همانطور که ما نسبت به جریانات فتنه گر حساسیت داشتیم و داریم و باید داشته باشیم؛ باید نسبت به جریان انحرافی هم همان حساسیت را داشته باشیم. به این ترتیب توصیه شما به اصحاب سکوت نسبت به جریان انحرافی چیست و ادامه این حرکت از سوی اهالی سکوت چه تبعاتی را به دنبال خواهد داشت؟ باید دقت کنیم که ما چیزی به نام سکوت و بی تفاوتی نداریم؛ سکوت یعنی همراهی.سکوت به معنای احتیاط نیست بلکه برخی مواقع خلاف احتیاط است. وقتی که انحراف یک جریانی مشخص می شود، آنجا دیگر سکوت کردن جایز نیست و همه باید به آن تکلیف شرعی که دارند عمل کنند. البته معیار سکوت و موضع گیری نیز باید بر اساس خط و مسیری باشد که مقام معظم رهبری ترسیم می کنند. کما اینکه می بینیم مقام معظم رهبری نیز در فرمایشات خود در جمع دانشجویان کرمانشاه فرمودند که رهبری هم به قانون عمل می کند و ولایت مطلقه این نیست که رهبری در هر حوزه ای که دلش می خواهد وارد شود. اما فرمودند اگر جایی رهبری تشخیص دهد که انقلاب از مسیر خودش منحرف می شود وارد می شود. بنابر این در آنجا رهبری معظم انقلاب احساس تکلیف می کنند که وارد صحنه شوند و هر انحرافی را رصد کنند. اشاره کردید که معیار سکوت و موضع گیری باید بر اساس مسیر ترسیم شده از سوی رهبری باشد، اما برخی جریانات از این مشی و محور عبور کرده و به نوعی جلوتر از رهبری حرکت می کنند. به طبع جریاناتی که مدافع ولایت فقیه هستند و مسیر حرکتشان بر اساس خط مشی مقام معظم رهبری است، باید متناسب با موضع گیری مقام معظم رهبری، موضع گیری داشته باشند و سکوت هم نکنند. نه اینکه اگر جریان فتنه به ما و یا به تفکرات ما نزدیک بوده یا رفاقتی بوده آنجا ما سکوت کنیم. یا در جریان انحرافی به خاطر یکسری وابستگی ها سکوت کنیم، اما اگر رقیب ما یک جایی یک تخلفی کرد برجسته کنیم. بنابر این انحراف، انحراف است. در هر جریان و دولتی و انقلابی که انحرافی شکل می گیرد، اگر با آن انحراف برخورد نشود باعث می شود مثل خوره در مبانی آن انقلاب انحراف به وجود بیاید؛ لذا همانطور که مقام معظم رهبری احساس تکلیف می کنند و وارد یک صحنه می شوند و می فرمایند تا من زنده ام اجازه نمی دهم در حرکت اصیل انقلاب انحراف به وجود بیاید، تمامی جریانات دلسوز نظام هم نباید اجازه دهند این انحراف ریشه بدواند. در این شرایط گاهی هم از خطوط کلی عبور می کنند. همچون جریان فتنه که برخی تلاش دارند از عنوان فتنه برای مقاصد گروهی و حذف رقبا استفاده کنند. آیا موضوع تجارت سیاسی با عنوان فتنه خللی در وحدت کلی جریان اصولگرا ایجاد نمی کند؟ البته این مطلب را نمی توانیم به یک جبهه و یا تفکری به صورت عموم تعمیم دهیم. اما خوب وجود دارد؛ بالاخره در کشور ما فضای سیاسی باز است و تفکرات متنوعی وجود دارد و برخی ها هم سلیقه ای برخورد می کنند. ما معتقدیم نباید سلیقه ای برخورد کرد. ما تمام حب و بغض هایمان باید بر اساس مبانی کلی باشد و در آن مبانی هم معتقدیم که نظام ما باید در کل، آهنگ حرکت خود را از ولایت فقیه بگیرد. بنابر این نگاه می کنیم به جهتی که رهبر معظم انقلاب حرکت می کنند. باید از همان جهت حرکت کنیم و تفاوتی هم برای ما ندارد. حالا درست است که ما در رابطه با فتنه 88 ، لفظ فتنه را به کار می بریم، اما به هر حال انحراف هم خودش یک نوع فتنه است؛ فتنه یعنی امتحان. انحرافات هم برای ما یک فتنه است و یک نوع امتحان و هر فتنه ای یعنی انحراف از انقلاب. بنابر این باید بر اساس همان مبانی که رهبر معظم انقلاب تبیین می کنند ما موضع گیری کنیم نه اینکه ما یک مقطعی را خیلی برجسته کنیم و یک زمان و موضع و انحراف دیگر را نادیده بگیریم.
دیدگاه تان را بنویسید