انتقادات حسین فدایی از مجلس هشتم
نسبت به دانشگاه آزاد گسترده ترین و علمی ترین تحقیق و تفحص در مجلس مختصا در مورد دانشگاه آزاد انجام شد و متولی آن آقای زاکانی بود چندین جلد گزارش های مستند از همه شعب دانشگاه آزاد تهییه شده است. در انتهای دوره مجلس هفتم در صحن علنی قرائت شد و در کمیسیون اصل نود این کار پشتیبانی شد. مثلا همان موضوع آزمون تقلبی(آزمون همیاری) که برگزار شد، و آن هم قرائت شد.
خبرنامه دانشجویان ایران: در دومین سلسه جلسات "نقد واقع بینانه، عدالت سیاسی، انتخابات مجلس" که توسط اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی برگزار شد حسین فدایی نماینده مجلس هشتم در جمع دانشجویان حاضر شد و به سوالات دانشجویان پاسخ گفت. وی در ابتدا طی سخنانی به طرح مسئله عدالت سیاسی پرداخت و در ادامه به سوالات دانشجویان پاسخ داد. متن کامل سخنان فدایی به شرح زیر است: در انتخابات سال های انقلاب در واقع شاهد یک شکل گیری رقابتی توسط بعضی از عناصر که به جای رقابت در درون نظام و انتخاب اصلح به رقابت با اصل نظام پرداختند و این آسیب جدی بود که بعضی ها فرصت طلبانه سعی کردند نظام را به چالش بکشند در هیچ کجای دنیا متولیان حکومت این فضا را درست نمی کنند که یک عده ای بیایند اصل آن حکومت را به چالش بکشند و با آن حکوت رقابت کنند و متاسفانه از روزهای اول انقلاب شاهد چنین مسائلی بودیم و بعضی ها سعی کردند فرصت طلبانه نظام را به چالش بکشند. مثل حزب توده که یک جریان مارکسیست بود و اساسا مبانی جمهوری اسلامی را قبول نداشت در انتخابات شرکت می کرد و نظام را به چالش می کشید و یا سازمان مجاهدین خلق که همان منافقین هستند که اساس نظام را قبول نداشتند یا لیبرال ها مثل جریان بازرگان و جریان بنی صدر و نهضت آزادی که اساس اندیشه امام و انقلاب و نظام را قبول نداشتند ولی با این حال از فضای انتخابات برای بهره برداری سوی خود و برای به چالش کشاندن نظام، استفاده می کردند. ما هم شاهد شکل گیری این مسائل در ۲۲ خرداد سال۸۸ بودیم و کسانی که در این انتخابات موفق نشدند در برابر اصل نظام، جمهوریت، حضور مردم، آرای مردم و اسلامیت نظام ایستادند و آرام آرام اسلامیت نظام را هم را زیر سوال بردند. پس یکی از آسیب های جدی که همواره شاهد آن بودیم، شکل گیری جریاناتی است که به بهانه انتخابات، مقابل آرای مردم صف آرایی میکنند. و از اول هم نمیگویند ما آرمان ها قبول نداریم اما زمانی که می خواهند در انتخابات شرکت کنند، از آرمان ها صحبت میکنند ولی در مسیر راه ساختار شکنی میکنند. نکته دیگر که ظهور و بروز آن را در آستانه انتخابات شاهد بودیم و هستیم،گره خوردن سه پدیده است: ۱.پدیده ای که مبانی آن با خط مشی انقلاب زاویه دارد و محتوایش در مقاطع مختلف متفاوت است که به آن جریان انحراف می گوییم. ۲.عناصر فاسد و کسانی که از موقعیت ها برای انتفاع فردی ،باندی و گروهی خود سواستفاده میکنند. ۳.جریان دیگر پدیده جاه طلب هاست که برای کسب قدرت با ابزاری که از طریق حکومت در اختیار دارند و با پول و امکانات تلفیق میشوند و این ها همواره تلاش میکنند رفتارشان را تئوریزه کنند و نیازمند جریان انحراف هستند و با تزویر و نیرنگ و با استفاده از رسانه و غیره خود را توجیه میکنندو با رفتار خود مشکلاتی را در انتخابات به وجود می آورند. مساله دیگر رسالت جریان دانشجویی انقلابی حق طلب که با وجود تهدیدات گسترده در عرصه بین الملل ،ضد اتقلاب ، جریان فتنه و انحرافی که با آن مواجه هستیم چیست؟ چگونه عمل کنیم که پیشتاز باشیم ، آرمان های امام و شهدا را دنبال کنیم و در عین حال نسبت به جریان های دیگر رفتار عقلانی و بصیرانه داشته باشیم و هم جامعه را توجیه کنیم تا به انتخاب مقبول و صالح برسیم و مجلس صالحی را انتخاب کنیم. که طبعا مجلس صالح متشکل از افراد صالح و وارسته که کارآمد است و اهلیت داشته باشند و درد مردم و نیاز آنها را حس کنند. همت وتلاششان و انسجام و هماهنگی اشان در جهت پیشرفت و اعتلای جامعه باشد.که البته بحث روشنگری و تبیین مقدمه این کار مهم و رسالت الهی ای است که شما انجام می دهید. سوال: جناب آقای فدایی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل در نشستی که در شیراز داشت یکسری مباحث طرح شد و در آنجا گروه های سیاسی مختلف آمدند مباحثشون را طرح کردند. با توجه به اینکه تکلیف جریان فتنه و انحرافی و هوادارانشون مشخص است اما جریان اصیل انقلابی که پس از انتخابات ۸۸ در صحنه حضور داشت، امروز به اولین انتخابات بعد فتنه رسیده است و یک جریانی که در مجلس بودند با کارهایی مثل وقف دانشگاه آزاد و یا نامه حمایت از جاسبی با ۲۵۵ امضا و هفته بعدش نامه حمایت از رهبری با ۲۲۰ امضا و دو هفته قبلش نامه حمایت از آرمان فلسطین با ۱۸۵ امضا نشان می داد نامه میانگین حمایت از جاسبی نزدیک به ۵۰ نفر بیش از حتی آرمان فلسطین است. و یا طرح نظارتی که پس از یک سال و نیم فرمان رهبری که در نهایت برای اینکه حرف رهبری در ظاهر زمین نماند با کاستی فراوان و رای کم تصویب شد. چنین مجلسی با این ترکیب را جریانی شکل داد که به نظر ما جریان راست سنتی بود کسانی که در جریان انتخابات ۸۸ در تیم آقای موسوی بودند هم چون آقای کاتوزیان و عباس پور و یا آقای اکرمی یا خیلی های دیگر که ما نامشان را جاسبیگرا می گذاریم. در این وضعیت آیا برای تشکیل مجلس درست، کنار هم قرار گرفتن جریان اصیل انقلابی و کنار گذاشتن جریان راست سنتی راه گشا نیست؟ فدایی: برای این سوال باید یک تبیینی از فضای مجلس هشتم داشته باشیم تا این دسته بندی را درست بدانیم یا خیر؟ اینکه ما جریان فتنه و طبعا حواشی که ممکن است جریان فتنه را تقویت کند که این روزها از آنها با عنوان اهل سکوت و تردید یاد می شود که به فتنه کمک کردند خب همینطور عده ای در تقویت جریان انحراف هم با سکوت و تردید منجربه تقویت انحراف شدند و می شوند. نکته دوم این است که آرایش درونی مجلس بیش از آنکه تابع اندیشه و فکر باشد، تابع رفتارهای خاصی است که با مدیریت درون مجلس توسط عناصری سامان پیدا کرده است که خیلی برخوردار از ماهیت فکری نیست. یعنی ویژگیها و برجستگی های فکری ندارد. یعنی نمی توان فهمید فرق افرادی که اسم بردید و کسانی که پیرو جبهه خط امام و رهبری هستند چیست؟ در صورتی که اصلا اینها فرقی ندارند و یک چیز هستند ولی در موضع سیاسی این افراد خود را متعلق به جریان پیروان خط امام و رهبری نمی دانند. یا در خصوص آرائی که می فرمایید که بعضی مواضع فلان قدر رای می آورد خب اقلیت هم رأی داده است، اقلیتی که خاستگاهش جریان دوم خرداد است خب این یعنی اینکه جریان دوم خرداد مثل آقای لاریجانی است؟! مثل آقایان جبهه پیروان خط امام و رهبری است؟! یا تفوات دارد؟! پس باید باز و تببین شود. البته ما هم از ناحیه دوستانی که معتقدند اصولگرا هستند و تحلیلشان این است که می توانند با جریان دوم خرداد کار کنند هم موضع و انتقاد داریم. و اینها را بیش از اینکه ماهیت فکری برایشان قائل باشیم دارای ماهیت قدریت می دانیم. اگر بخواهیم مجلس را دسته بندی سیاسی کنیم در آن صورت یک کلیتی داریم که اسمش اصول گراست و اکثریت دارد و عده ای هم اقلیت هستند. در این جماعت اکثریت اینها خود چند بخش می شوند. ابتدا شکل گیری مجلس هشتم سه جریان وجود داشت که با هم ائتلاف کردیم و مجلس شکل گرفت: یکی جبهه پیروان خط امام و رهبری (باهنر، لاریجانی و بادامچیان و...)، یکی حامی و طرفدار دولت (رسایی، کوچک زاده و آقا تهرانی)، یک عده که دولت را حمایت می کردند ولی نقدهایی هم داشتند در عین حال مقابل فتنه و انحراف هم موضع می گرفتند اینها معروف اند به عنوان جمعیت ایثارگران، با جمعیت رهپویان (زاکانی، دهقان، حداد عادل، نادران و امثال بنده) بود. خب آن زمان بنابر مصلحت لازم ائتلاف کردیم که مجلس هشتم شکل بگیرد که جریان فتنه در مجلس نیاید و توفیق پیدا کردیم و مجلس شد اکثریت. قاعدتا باید با هم ادامه فعالیت می دادیم و در مجلس مسائل را تعقیب می کردیم. اینجا اتفاقی افتاد که با ائتلاف و هماهنگی و وحدت بین آقای احمدی نژاد و آقای لاریجانی، مدیریت صحنه مجلس تغییر کرد یعنی اگر روال قبلی ادامه پیدا می کرد یک اتفاق دیگری می افتاد ولی این ائتلاف و هماهنگی پشت صحنه و غیر قابل پیش بینی که یک مرتبه آمد و دور زد آن مجموعه ۶+۵ در مجلس که نتیجه آن این بود که آقای لاریجانی رئیس مجلس شد. تقریبا یک ماه بعد آرام آرام افرادی که ائتلاف کرده بودند برای ریاست آقای لاریجانی، پشیمان شدند و مقابل آقای لاریجانی موضع گیری کردند و روز به روز هم این بیشتر شد. و این شد که درون اصول گرایی اختلاف شد. انشقاق بین اصول گرایان فرصتی برای اقلیت شد و اقلیت تاثیر گذار شد در تصمیمات مجلس. ما تصمیم گرفتیم که ما در این اختلاف ندمیم و تا می توانیم به سمت و سوی وحدت و صبوری کار را پیش ببریم. اینکه شما می بینید در بعضی امضا ها که مثلا ۲۵۰ تاست، حتما امضای ماها نیست. پس کی امضا کرده؟ حتما اقلیت امضا کردند و می بینید که اصولگرا ها با اقلیت هم موضع شدند و بهترین فرصت برای بهره برداری اقلیت و صاحبان قدرت و ثروت شد. شکل امضاها هم متفاوت است. در مجلس نمی گویند ما می خواهیم از جاسبی حمایت کنیم چون با این شفافیت معلوم است که امضایی جمع نمی شود بلکه می گویند ما از این کار دانشگاه آزاد در این موضوع حمایت می کنیم. این کار را طراحان پشت صحنه یک ماه امضا جمع می کنند برای زمانی کهمی خواهند از آن استفاده کنند. گاهی همان روز بیانیه خوانده می شود و گاهی یک ماه بعد در سر بزنگاه! در مورد وقف حتما با تزویر و با نیرنگ و با برنامه ریزی از قبل، موضوع رقم خورد و کار زشتی که در شان مجلس نبود اتفاق افتاد. افرادی که پشتیبانی کردند و پشت صحنه کدیریت کردند، باید پاسخگو باشند حتی اسم من و آقای ذوالانوار به عنوان موافق جعل کردند و من در حلسه تذکر دادم در حالی که در مذاکره آن روز من تذکر دادم که می خواستند دو فوریتی طرح پیش برود که با تذکر ما صورت نگرفت. ولی صمد فدایی را به عنوان حسین فدایی و آقای ذوالقدر نماینده بندرعباس را به عنوان آقای ذوالانوار خواندند ولی وقتی متن را نگاه می کردی کاملا اسامی از هم قابل تشخیص بود. خب این کارهای زشت هم صورت می گیرد که گاهی تاثیر می گذارد در بعضی آرا. در خصوص طرح نظارت متاسفانه مشمول اختلافات درونی شد برخی از دوستان خوب ما هم با طرح با این طرح مخالفت کردند. عده ای از اقلیت مخالفت کردند و هرکس از یک منظر مخالف بود. اقلیت به این دلیل مخالف بودند که اصل نظارت را قبول نداشتند البته این منحصر به اقلیت هم نبود مثل آقای مطهری و ضرورتی قائل نبودند بعضی مخالفان می گقتند نظارت بر مجلس باید خارج از مجلس باشد مثل رسایی و کوچک زاده و می گفتند شورای نگهبان در دوران نمایندگی هم نظارت خودش را ادامه دهد. و لذا آرا شکست و ما مخالف هر دو نظر بودیم البته مقام معظم رهبری هم در سخنرانی خودشان فرمودند سازوکاری که از درون مجلس نظارت کند نه از بیرون. و این شد که طرح رای کمی آورد وبعضس ها هم برای اینکه در برد باشند و در رسانه ها بتوانند تبلیغ کند وقتی طرح آماده شد برای یک فوریت این طرح هم رای ندادند و ما امضا جمع کردیم بیش از ۱۵۰ یا ۱۷۰ امضا اما موقع رای دادن تعداد کمی رای دادند. این هم یک پدیده زشت و بسیار غیر اخلاقی است که متاسفانه وجود دارد. این آقایی که خیلی هم صحبت می کند امضا کرده بود می خواست مخالف صحبت کند، به او گفتم شما که امضا کرده بودی! حالا چرا می خواهی مخالف صحبت کنی! یک مقدار فکر کرد که ممکن است بازتاب رسانه ای داشته باشد دیگر صحبت نکرد. این رفتار زشت غیر اخلاقی هم هست. اگر شما دانشجویان به آسیب شناسی مجلس ورود کنید از این مسائل بسیار هست. کسی که برای نمایندگی هزینه میلیاردی کند خیلی وحشتناک است. رئیس ستاد انتخاباتی این آقا به من گفت تا الان ۹۰۰ میلیون تومان از حوزه انتخابی کوچک هزینه کرده است کسی که با پول و فشار و ابزار قدرت می آید و نماینده می شود می تواند حق طلب و عدالت خواه باشد؟ سوال: فتنه و انحراف از منظر مقام معظم رهبری ۲ فرق اساسی دارند. وزن اینها یکی نیست. رهبری می فرمایند، رئوس فتنه خارج مرزهاست و عمالش داخلند و اینان انگیزه براندازی اصل نظام را دارند. از طرفی رهبری برای رفع فتنه فرمان عمار بودن و تحقیق و روشنگری را مطرح کردند ولی در مقابل انحراف اصلی و فرعی کردن مسائل را مطرح کردند. این سخن رهبری است که این مسائل گفته شود ولی سعی شود که جای مسائل اصلی و فرعی جابجا نشود. آن چیزی که الان از برآیند فعالیت های انتخاباتی بر می آید این است که عده ای جای اصل و فرع را عوض کردند و انحراف را در سطح فتنه بالا آوردند و خود را قهرمان مبارزه با انحراف می خوانند که در این صورت آقای هاشمی از همه جلوتر است و این افراد می آیند و صرفا افشاگری می کنند. تا به حال از سمت شما چه اقدام جدی ای صورت گرفته است؟ این رفتار تناقض آمیز را چگونه توجیه می کنید؟ فدایی: فرق است بین فعل جریانی که اتفاق افتاده است و ما با آن مواجه هستیم و آنچه که بالقوه وجود دارد است و فعلیت آن در آینده است، جریان فتنه عمل کرد و خسارت و ظلم بزرگی را به نظام کرد و طبعا ما و ملت ما بایدجلوی او می ایستاد و هزینه هم پرداخت شد. ما الان نسبت به آنچه که در آینده اتفاق خواهد افتاد صحبت می کنیم، آیا جریان انحراف مثل جریان فتنه خسارتی را به بار نخواهد آورد؟ منظور ما هم وزن دانستن نبود ولی در آینده امکان حضور جریان فتنه و جریان انحرافی در مجلس چگونه پیش بینی و ارزیابی می کنید . اگر به نتیجه برسیم که جریان انحراف مجددا سرمایه گذاری گسترده ای کرده و برای حوزه های انتخابیه تک نماینده برنامه ریخته است و به زعم خودش بتواند ۳/۲ کرسی ها مجلس را در دست بگیرد و در مواضع کلی کشور دخالت و تأثیر داشته باشد، تحلیل شما نسبت به موضوع تغییر خواهد کرد. به نظر می رسد رویکرد مردم نسبت به فتنه چون روشنگری پیدا کرده اند خط شفاف است. ولی نسبت به انحراف یکی از وظایف ما تبیین موضوع است. یعنی جریان انحراف، منشاء و شیوه اش، روشش،مسائل حمایتی اش و... چیست؟ به طور بالفعل، وزن فتنه با وزن انحراف متفاوت است ولی در آینده با جریان انحراف به طور جدی مواجه هستیم و باید تبیین کنیم و این را در راستای دیدگاه مقام معظم رهبری است.خود ایشان در جلسه مسئولین فرمودند تبیین کنید. مطلب دیگر این است که فرصتی به وجود آمده است عده ای می خواهند انتقام سیاسی بگیرند. جریان فتنه بهترین فرصتی که برایش فرآهم شده، این است که ماجرای فساد و اختلاس را بزرگ می کند و آنرا به رخ می کشد و تسویه حساب سیاسی کند. کار ما خیلی سخت می شود. زیرا هم باید فتنه را نقد کنیم و هم جریان انحراف را نقد کنیم و بعد بتوانیم در افکار عمومی جریان صالح ،انقلابی و اصیل را تبیین بکنیم و نه فتنه موفق شود و نه انحراف؟! که این کار سخت ی است و پیچیدگی های کار برای شما نیز همین است. این دوره انتخابات یک سختی ای نسبت به دوره های قبل دارد و این است که نیروهای اصیل انقلاب از میان این جریاناتی که می خواهند توطئه می کنند و برنامه ریزی کرده اند و سناریو دارند و می خواهند تصاحب کنند کرسی های مجلس را، شما بتوانید با قدرت و قوت و با قدرت و انسجام جلو بروید. اگر جریان فتنه و انحراف و نسبت آنها را با هم خوب تبیین کنیم، توفیق پیدا می کنیم. یعنی درست است که در افکار عمومی این طور نمایان می شود که این ها ضد هم هستند ولی ما شواهد و قراین زیادی داریم که در لایه های میانی این ها باهمند و یک ائتلاف نانوشته ای را دارند انجام می دهند و در جمع های کوچک جلسات مشترک دارند. انحراف و فتنه دنبال این نیست که انسان صالح وارد مجلس شود و دنبال این نیست که یک مجلس ولایت مدار و کارآمد شکل بگیرد و نماینده ای عاقل و بصیر و حکیم و شجاع و دردمند در مجلس وارد شوند. نسبت به دانشگاه آزاد گسترده ترین و علمی ترین تحقیق و تفحص در مجلس مختصا در مورد دانشگاه آزاد انجام شد و متولی آن آقای زاکانی بود چندین جلد گزارش های مستند از همه شعب دانشگاه آزاد تهییه شده است. در انتهای دوره مجلس هفتم در صحن علنی قرائت شد و در کمیسیون اصل نود این کار پشتیبانی شد. مثلا همان موضوع آزمون تقلبی(آزمون همیاری) که برگزار شد، و آن هم قرائت شد. اما در موضوع فساد، که البته فساد به معنای عمومی قضیه ونه تنها در قضیه نظام بانکی و اختلاسی که این اواخر معروف شده است. در انتهای مجلس هفتم گزارش کمیسیون اصل نود در رابطه با مبارزه با مفاسد قرائت شد و در ستاد مبارزه با مفاسد خودم شخصا منعکس کردم و از ابتدای دوره مجلس هشتم آسیب شناسی نظام بانکی در دستور کار گذاشتیم تمام مسؤلین قوه قضاییه و مجریه در جریان قرار گرفتند و به آنها گزارش دادیم و چندین گزارش تک موردی هم در جلسه علنی قرائت شد، کار گسترده ای صورت گرفت، تمام مسئولین در جریان قرار گرفتند، چندین گزارش نیز در صحن قرائت شد، شش ماه قبل هیات مدیره بانک ها، سازمان بازرسی، وزارت اقتصاد و دارایی و... دعوت شدند و مواردی را که الان مشخص شده است متذکر شدیم. اولویت بحث معوقات بود. با اسم و نام شرکت هشدار کتبی و شفاهی داده شد. و نامه ای در دی ماه به بانک مرکزی و ملی و صادرات داده شد و اسم شرکت ها و مبلغ دیونشان مشخص شد. مسئولین بانکها و بانک مرکزی به کمیسیون دعوت می شوند و با آنها صحبت می شودکه اشکالات کار شما کجا بوده و چگونه باید عمل کنید و گزارشات آن به رئیس جمهور هم داده شد. البته مسئول این کار هم خودم هستم و جمع بندی امان تا نهایی نشود بازتاب نمیدهیم تا بعضی ها سوءاستفاده نکنند. ظرف هفته آینده گزارشها را دسته بندی و نهایی می شود و در صحن علنی قرائت خواهد شد. سوال: آقای فدایی شما به عنوان یک نماینده به عملکرد مجلس هشتم چه نمره ای می دهید؟ این مجلس چه مصوبه ای در حمایت از نظام و انقلاب داشته است؟ در این مجلس دانشجوی پولی و وقف اموال دانشگاه آزاد تصویب شده! من نمره خوبی نمی دهم شما چطور؟ فدایی: اگر به مجلس از منظر مجلس اصولگرا نگاه کنید که از این منظر نمره خوبی ندارد. اگر با مجلس ششم مقایسه کنیم، نمره خوبی دارد و اگر با مجلس هفتم مقایسه کنیم، مجلس هفتم کارآمد تر و موفق تر بود چه از لحاظ آرمان خواهی و پیگیری و عدالتخواهی و انقلابی گری. در مجموع نمره خوبی نداشتیم. * سوال: شخص جنابعالی مستحضرید که فرصت ما تا انتخابات کمتر از شش ماه است. تبلیغات زود هنگامی که در جامعه شکل گرفته است که من نوک پیکان این موضوع را متوجه جریان انحرافی می دانم. از چندین و چند ماه پیش از رانت در اختیار داشتن منافع پول و ثروت استفاده می کنند تا بتوانند از این انتخابت به عنوان پلی برای ریاست جمهوری آینده استفاده کنند. شما به عنوان جریانهای اصیل انقلاب که گفتمان آنها با گفتمان جریان انحرافی مخالف است چه اقدامات بازدارنده کردید؟ فدایی: ۲ یا ۳ ماه قبل از انتخابات ۸۸ من یک نطقی در مجلس داشتم و در آنجا ماجرای فتنه و عملیات برای کسب قدرت در کل انقلاب را به صورت نقطه ای مطرح کردم. اسمش را هم اتفاقا فتنه گذاشتم. در مورد این ماجرا ۱ سال قبل در مشهد در همایشی که اساتید دانشگاه هم بودند، من هشدار دادم جریان منحرف، قدرت طلب فاسدی در حال شکل گیری است و مختصات آنرا عرض کردم که برای پیش برد اهدافشون شیوه و منش معاویه ایی دارند و در مقام تبیین جریان انحرافی در مقاطع مختلف تلاش کردیم، همانگونه که در دوران فتنه بیشترین تحلیل ها را به نظرم تشکل کوچک ما داشت در ماجرای انحراف هم همین طور عمل کردیم البته با توجه ملاحظاتی روشن گری کنیم. در تصمیمات حکومتی، مسئله فرعی نباید اصلی شود و نباید پرداختن به مسائل جانبی در حوزه مدنی، اصل نظام و قوا تضعیف شوند. اما از این نباید سو استفاده شود و کسی به قضیه انحراف نپردازد و آن را تضعیف نکند و این دو را باید با هم دید. هم باید تبیین کنیم و هم ارکان نظام را تضعیف نکنیم. برای جریان انحراف تثبیت و تحکیم و استمرار قدرت مهم است نه ارکان نظام. و اینجاست که کار سخت می شود. من فکر می کنم در جلساتی که دغدغه برای مردم بوجود نیاوریم و فضای التهاب درست نکنیم برای نخبگان و اهل فن و تشخیص برگزار شود مشکلی نباشد چرا که باید مسئله تبیین شود و در جلساتی که برای اهل فهم وجود دارد باید مسئله تبیین شود. جریان فتنه و انحراف دو لبه یک قیچی هستند، هر دو اصول و محکمات قابل قبول انقلاب را هدف قرار دادند و افکار و رفتارشان هم همینگونه است و لذا در شرایطی که در دنیا مسئله بیداری اسلامی را در بی نظیرترین مقطع طی می کنیم و باید الگو باشیم، انحراف و فتنه می خواهند درگیر مسائل داخلی شویم. از طرفی ما باید مسائل داخلی و خارجی را حل کنیم و وحدتی بین ملل ایجاد کنیم. تبین مسئله انحراف بدون جنجالی کردن قضیه یک وظیفه است و منطقا بیاییم روشهای این جریان را تحلیل و تبیین کنیم برای اینکه مجلس کارآمد داشته باشیم و این وظیفه ماست. سوال: چقدر عدالت سیاسی در مجلس هشتم وجود دارد؟ و دیگر اینکه شما خودتان گفتید مجلس هشتم در باب شاخصه اصول گرایی گامی به عقب داشته (به رای گذاشتن نظر رهبری، وقف دانشگاه آزاد، طرح نظارت بر مجلس) شما توضیح دهید که نقش رئیس مجلس هشتم در اتفاقات پیش آمده چه بود؟ فدایی: تحلیل من این است که جریان فتنه می خواهد جامعه را دو قطبی و دیو و دلبر و سیاه و سفید کند و در سایه دو قطبی کردن در فضای جامعه التهاب سیاسی ایجاد کند و البته دو قطبی کردن جامعه مشی و مرام جریان انحرافی است که می خواهد بگوید جامعه دو بخش است؛ عده ی زیادی محروم و مستضعف و عده ای سرمایه دار و زالو صفت هستند. و بعد نیروهای انقلاب را در این تابلو الصاق کند و تقابل اجتماعی به وجود آورد تا در انتخابات رای بیاورد و برای اینکه حرفش را پیش ببرد و این مسیر را جلو ببرد امکانات مثبت صورت گرفته در دولت همچون یارانه ها را مصادره کند و بگوید ما این کار را کردیم. حتما غلط و ناصحیح است و حتما اغراض سیاسی است که می خواهند از ظرفیت انقلاب برای اغراض سیاسی استفاده کنند. و بعد هر کسی را هم که از آنها انتقاد کرد به جریان فتنه بچسبانند و این را در جامعه القا کنند. مشی نظام و امام و انقلاب و رهبری، مشی مستمری برای جذب حداکثری و دفع حداقلی است و به هر بهانه به فتنه و انحراف کمک نکنیم که نیروهای انقلاب بریزند بلکه به هر بهانه ای جاذبه بوجود بیاوریم و مسیر انقلاب را پر نیرو کنیم نه اینکه ریزش بوجود بیاوریم. تحلیل از فتنه و انحراف باعث ریزش می شود و البته نباید در مقام تطهیر افرادی که اشتباه داشتند و در مقاطع مختلف کم آوردند، هم برآییم. ولی در مقام اینکه اینهایی که اشتباه کردند اینها حذف شوند را درست نمی دانیم و بایکوت شدن و حذف شدن را قبول نداریم. چون اگر با این عینک ورود پیدا کنیم خیلی ها بودند که در مقاطع مختلف موضع های اشکال داری داشتند که اگر بخواهیم با این نگاه سراغشان برویم دیگر چیزی باقی نمی ماند! کسی نمی ماند! با توجه به این کلیت، نقادی درونی عناصر اصول گرایی در این شرایط حساس است. بعضی ها هم نقادی می کنند که تصویه حساب سیاسی کنند. نقادی باید منصف باشد نه دفع کننده. نقادی باید بصیرت آفرین باشد نه حذف کننده و دفع کننده و البته به هرکسی به اندازه ظرفیتش وزن بدهیم و در بین این عناصر قهرمان سازی و بت سازی نکنیم. ظرفیت اصول گرایی خیلی بالاتر از اینها بوده و هست و ما باید این ظرفیت ها را جلو بیاوریم. اشکلات به گفتمان ربطی ندارد، به افراد و عناصر مربوط می شود. باید به اصل گفتمان خوب بپردازیم. ما اگر از ظرفیت اصولگرایی کم استفاده کردیم به خاطر همین ضعف هاست به خاطر همین اشکالات است به خاطر رفتار اهل سکوت و تردید است به خاطر کسانی است که حمایت کردند از انحراف؛ به خاطر کسانی است که در مقابل انحراف سکوت و تردید کردند. پرداخت درونی به اصول گرایان که دامن زدن به اختلافات درونی است را مصلحت نمی دانیم. من به صورت تجربی چند مثال می زنم و و فکر می کنم راه را نشان می دهد اصول گرایی یک حزب نیست یعنی همان گفتمان انقلاب اسلامی است که امام و رهبری بر آن پایبند بودند و بر اساس آن جنگیدیم، مقاومت کردیم، بیداری اسلامی شکل گرفته است و این گفتمانی است قابل دفاع و تکامل یافته ولی اینکه کسانی که پرچم دست گرفتند و تا چه میزان لیاقت داشتند، این مورد بحث ما است که به اعتقاد ما بسیاری از اینها فاصله زیادی دارند. در انتخابات مجلس هفتم اصول گرایان وحدت و انسجام پیدا کردند و اکثریت را با بدست آوردند. در انتخابات شورای سوم اصول گرایان سه لیست دادند: رایحه خوش خدمت، جبهه پیروان خط امام و رهبری، ائتلاف اصولگرایان هم یک لیست دادند که لیست سوم روی کار آمد ولی این اختلاف چه شد؟ باعث شد چهار نفر از جریان دوم خرداد به شورا ها آمدند! خب اختلاف باعث این شد. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ چه اتفاقی افتاد در مرحله اول اصولگرایان اختلاف نظر کردند و ۴ نامزد اصولگرا در صحنه آمد و آقای هاشمی شد نفر اول و آقای کروبی با فاصله کمی سوم شد و اختلاف تیری بود که از کنار گوشمان رد شد و باید تجربه می کردیم. در مرحله دوم وحدت کردیم، آقای احمدی نژاد آمد بالا. در ۲۲ خرداد ۸۸ نتیجه اختلافات اصول گراها و اختلافات تهران این شد که آقای موسوی در تهران اول شد. این ها بیانگر واقعیت اجتماعی ماست، ما علی رغم اشکالاتی که می بینیم و این اشکالات هم درست است، باید بتوانیم باهم کار کنیم. من تردید ندارم برنده ایجاد اختلاف در درون جبهه اصول گرایی فتنه و انحراف است. البته معنای وحدت این نیست که از خواسته های اصولی تنزل کنیم بلکه باید از خواسته هایمان کمی کوتاه بیاییم، از خواسته های گروهی و فردی و جناحی تنزل کنیم. در هر کجا نیروهای انقلاب با وحدت کاری را انجام دادند موفق بودند در هر عرصه ای چه عرصه بین المللی، چه جنگ و چه مسائل داخلی. ما باید از خواسته های گروهی و جناحی تنزل کنیم. هرجا وحدت کردند موفق شدیم و هرجا اختلاف کردند شکست خوردیم. باید سطح فرهنگ سیاسی و انتخاباتی را در جامعه ارتقا بدهیم تا به مشکل دچار نشویم. انشاءالله با انسجام و وحدت مسیر پیش رو را با بصیرت و وحدت و عقلانیت طی کنیم و شاهد شکل گیری مجلس منطقی و اصول گرا با روحیه ای انقلابی باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید