کیهان: آمريكا هم تسليم محاكمه شد
پيش از اين غرب با تاكيد بر جنبه هاي «رفرمي» با اصرار وانمود مي كرد كه مردم صرفا از طولاني شدن دوره حكومت امثال حسني مبارك و تبديل شدن رژيم هاي جمهوري به رژيم هاي فردي ناراحتند و...
تن دادن غرب، رژيم هاي وابسته منطقه و هيات حاكمه نظامي مصر به محاكمه حسني مبارك و خانواده اش بسياري از حقايق درباره ماهيت و محتواي انقلاب مردم مصر را برملا كرد و راه را بر بعضي چون و چراها و ابهام پراكني ها راجع به مقصد و مقصود مصري ها و ساير مردم مسلمان عرب منطقه بست. پيش از اين غرب با تاكيد بر جنبه هاي «رفرمي» با اصرار وانمود مي كرد كه مردم صرفا از طولاني شدن دوره حكومت امثال حسني مبارك و تبديل شدن رژيم هاي جمهوري به رژيم هاي فردي ناراحتند و اين ارتباطي با نوع رابطه اين حكومت ها با غرب و يا با مردم خود ندارد. رژيم هاي وابسته اي نظير عربستان سعودي و اردن هم وانمود مي كردند كه انقلاب مردم عرب تلاشي براي بهينه سازي ساختارهاي گذشته و رفع بعضي از زنگارها از آن است نه اينكه ارزش ها- و به عبارت دقيق تر ويژگي ها- ي آن را انكار نمايد. از اين رو اين كشورها روي مطلوب بودن چهره هايي نظير عمروموسي و محمد البرادعي در مصر، محمد الغنوشي در تونس، شاهزاده سلمان بن خليفه در بحرين و محسن صالح الاحمر در يمن تاكيد مي كردند ولي محاكمه حسني مبارك اين انگاره ها را باطل نمود، در اين خصوص نكاتي وجود دارد: 1-محاكمه حسني مبارك به هر جرم و دليلي كه صورت گيرد به هرحال محاكمه فرد و حكومتي است كه از سال 1354ش بدون چون و چرا در خدمت سياست هاي غرب و رژيم صهيونيستي بوده است. رژيم مصر در فاصله 1354 تا 1389 خدمت به جبهه غرب را تا آنجا خالصانه! دنبال كرد كه يك مقام رژيم غاصب تل آويو اين رژيم را صهيونيست تر از اسرائيل خواند و وجود امثال حسني مبارك و عمر سليمان را مهمترين تضمين بقاي رژيم صهيونيستي دانست. محاكمه حسني مبارك بدون ترديد محاكمه حكومتي است كه منافع ملتش را قرباني منافع دشمنان اين ملت كرده است و البته داراي ابعادي سياسي، اقتصادي و امنيتي است دقيقا به همين دليل دو روز پيش يك تحليلگر ارشد رژيم غاصب اسرائيل اعلام كرد، با فروپاشي رژيم مبارك موقعيت منطقه اي اسرائيل به هيچ وجه قابل بازسازي نيست. اين محاكمه در واقع به رژيم هاي مشابه رژيم مبارك در منطقه مي گويد اتصال به غرب و خصومت ورزيدن با مردم مسلمان عاقبت وحشتناكي را براي سران وابسته به همراه مي آورد. محاكمه ديكتاتور وابسته مصر در قفس و به اتهام جنايت و فساد پايه هاي رواني حكومت هاي عربستان، اردن، مراكش و... را به لرزه انداخت و سران اين حكومت ها را از همين امروز براي انعقاد هر قراردادي با غرب دچار تأمل مي كند و اين يعني آغاز فروپاشي فوري غرب در منطقه آسياي غربي و شمال آفريقا. 2- حسني مبارك از اوايل دهه 1350- پس از مرگ جمال عبدالناصر- به نخست وزيري رسيد. او پيش از آن در دوره ناصر فرمانده نيروي هوايي بود. مصر در فاصله سالهاي 1327- زمان تاسيس رژيم صهيونيستي تا 1354 كه سادات به تل آويو رفت- برج ديده باني و اتاق فرماندهي جهان عرب در مواجهه با غرب و توسعه رژيم صهيونيستي بود اما از آنجا كه رهبري مصر از همه ظرفيت اين كشور و بخصوص ظرفيت نيروهاي اسلامگرا استفاده نكرد، نتوانست در برابر جبهه غرب مقاومت كند و پس از شكست در جنگ 1967عملا به انفعال رفت تا اينكه سادات تصميم گرفت درگيري مصر و غرب را براي هميشه خاتمه دهد لذا جنگ سري 1973 را طراحي كرد و موفق شد صحراي «سينا» و منطقه «تابا» را از اشغال نظامي اسرائيل آزاد كند ولي به زودي نظاميانش را از اين دو منطقه خارج كرد و همه چيز را به مذاكره دوجانبه محول نمود! از اين مقطع رژيم مصر به مهمترين نقطه كانوني غرب و رژيم صهيونيستي در منطقه عربي تبديل گرديد. فهمي هويدي محقق سرشناس مصري به درستي مي گويد بقاي رژيم صهيونيستي در سه دهه اخير و مقاومت آن در برابر موج اسلامگرايي مرهون خدمات ويژه دولت قاهره به تل آويو است. محاكمه حسني مبارك، خانواده و وزير كشور او در واقع محاكمه تاريخي روندي است كه از 1354- زمان سفر سادات به تل آويو- شروع شده و تا 1389- در يك دوره 35 ساله- ادامه يافته است. اين محاكمه نشان داد كه اين دوره معكوس شده و به شديدترين وجه با واكنش مردم مواجه گرديده است. 3- محاكمه حسني مبارك و خانواده اش نشان داد كه آمريكا و اروپا نفوذ خود را در مصر- تقريبا- بطور كامل از دست داده اند. مبارك در حالي به دانشكده اي در قاهره براي محاكمه منتقل گرديد كه اولا شش ماه از كناره گيري اش سپري شده است و شش ماه كافي بود تا غضب مردم نسبت به يك حاكم وابسته تخليه شود كه نشد. ثانيا بيماري شديد مبارك بهانه خوبي بود تا آمريكا از نفوذ خودبراي تعليق و يا تعويق محاكمه مستبد وابسته مصر استفاده كند ولي موفق نشد و مبارك با حداكثر تحقير به محاكمه كشيده شد.اين در حالي است كه طي 6 ماه پس از سقوط مبارك، مقامات مختلف آمريكا حداكثر توان خود را براي جلوگيري از تحقير ديكتاتورهاي ساقط شده بكار بستند و فشارهاي شديدي به مقامات جديد اين كشورها وارد كردند. در طي اين مدت حداقل30 هيات ديپلماتيك آمريكايي و دهها هيات اروپايي به مصر آمدند و با شخصيت ها، احزاب و مراكز مختلف تماس گرفتند تا به قول خودشان روند با مدارا و روش مسالمت جويانه پيش برود كه اين خواسته اي حداقلي بود. وقتي همين مقدار هم اتفاق نيفتاد همه دريافتند كه از آن همه سلطه و نفوذ غرب در مصر- و در كشورهاي انقلابي ديگر- چيزي باقي نمانده است. از آن طرف محاكمه مبارك نشان داد كه نيروي جديدي وارد صحنه تحولات مصر شده كه هيچ چيز جلودار آن نيست و مي تواند بر نيروهاي دوره گذشته به راحتي غلبه كند. 4- از چند روز قبل از زمان آغاز محاكمه حسني مبارك، ارتش و نيروهاي امنيتي مصر بشدت با مردم در قاهره، اسكندريه و... درگير شدند و اين درگيري ديروز با آغاز محاكمه مبارك به اوج خود رسيد. اين درگيري بعضي از تحليل هايي كه مبتني بر نگاه مثبت به رفتار ارتش طي دوره انقلاب- 5 تا 22بهمن- بود را زير سؤال برد. بعضي از تحليل گران طي ماههاي اخير ادعا مي كردند كه يكي از اركان اصلي پيروزي مردم در مصر همراهي ارتش بوده و بعضي از اين ها حتي ادعا مي كردند برنده اصلي تحولات مصر ارتش بوده و نه مردم، بعضي هم تحليل مي كردند كه انقلاب مصر نشانه غلبه نيروهاي نظامي مصر تحت رهبري حسين طنطاوي بر نيروهاي امنيتي تحت رهبري عمر سليمان است به هر حال نارضايتي ارتش از محاكمه مبارك و درگيري هاي روزهاي منتهي به محاكمه مبارك به خوبي نشان داد كه هيچ كدام از اين تحليل ها درست نبوده اند. در واقع بايد گفت از آنجا كه 35 سال حكومت حسني مبارك بدون همراهي كامل ارتش اين كشور و دستگاه امنيتي آن ميسر نبوده است، محاكمه حسني مبارك و خانواده او هم به معناي محاكمه توأمان دستگاه سياسي، دستگاه نظامي و دستگاه امنيتي اين كشور مي باشد. واكنش خشن ارتش و كشته و زخمي كردن دهها شهروند مخالف مبارك نشان داد كه نظاميان مصري به همين درك رسيده اند. در عين حال اين نكته را هم بايد اضافه كرد كه ارتش در اين صحنه دچار يك «خطا»ي استراتژيك هم شد چرا كه جانبداري ارتش از مبارك براي او و ارتش نتيجه اي در بر نداشت و حال آنكه حمايت رسمي از خواست مردم مي توانست براي فرماندهان ارتش يك دستاورد به حساب آيد و البته خداوند هم كه مدبرالامور است حقايق را آشكار مي كند تا حق به حقدار برسد. با توجه به مقابله ارتش با مردم از همين الان قابل پيش بيني است كه انقلاب مردم مصر به زودي از ارتش، شوراي عالي نظامي و دولت عصام شرف عبور مي كند. روزها و هفته هاي آينده براي ارتش مصر روزهاي انتخاب مي باشد، انتخاب بين مقابله با مردم و يا پيوستن به مردم. مي توان پيش بيني كرد كه شوراي عالي نظامي و فرماندهان ارشد به خواست مردم تن ندهند كما اينكه تاكنون بصورت مانع عمل كرده اند اما بدنه ارتش حتماً حكايت ديگري دارد. ارتش با اين وصف- دوگانگي راس و بدنه- دچار تشتت مي شود و به احتمال زياد تأثيرگذاري خود در مقابله با انقلاب مصر را از دست مي دهد. 5- غرب و رژيم صهيونيستي ديروز سوگمندانه محاكمه ديكتاتوري كه او را امين خود مي دانستند به نظاره نشستند و ناچار شدند بارها تصوير ديكتاتوري نزار و در قفس را از تلويزيون ها پخش كنند اين تصوير بخصوص براي دولت هايي مثل آمريكا، فرانسه و انگليس كه وانمود مي كردند سررشته تحولات را در دست دارند و از ميراث غرب در خاورميانه دفاع مي كنند، مفتضح كننده بود. حالا رقباي بين المللي آمريكا و تروئيكاي اروپايي همراه آن- يعني انگليس، فرانسه و آلمان- و نيز رقباي منطقه اي رژيم مبارك مي توانند «جهاني جديد» را به نظاره بنشينند جهاني كه در آن سيدحسن نصرالله در مواجهه با ارتش قوي اسرائيل پيروز شده و حسني مبارك در يك قفس به پاي ميز محاكمه كشيده مي شود غرب نه مي تواند مانع عزت نصرالله شود و نه مي تواند از ذلت مبارك جلوگيري كند. با اين وصف بايد به تحليل گراني نظير «گراهام فولر» حق داد كه مي گويد:«دوره تمدني غرب به پايان رسيده و دوره جديدي شروع شده كه در آن اسلام رشته امور را در دست دارد.» در واقع صحنه محاكمه مبارك براي همه مخالفان سنتي و نو غرب يك فرصت بود طبعاً در اين ميان آن دسته از قدرت هاي بين المللي نظير روسيه، چين و هند كه منافع آنان آنچنان با غرب و به ويژه آمريكا گره نخورده است، مي توانند تصوير واقعي جهان آينده را كه در آن آمريكا قادر به حفظ موقعيت هاي خود نيست، نظاره كنند و وضعيت آينده خود را نه در اتاق هاي ديپلماسي رسمي بلكه در بستر ديپلماسي عمومي تنظيم نمايند. اين ديپلماسي عمومي يك مسير روشن دارد و آن تعامل با اسلام گرايي است. از رفتار ماههاي اخير روسيه و هند مي توان نشانه هايي از درك اين واقعيت را دريافت و راه زيادي نمانده تا همه كشورها وقوع تحول عمده در مناسبات بين المللي را درك نمايند. 6- محاكمه مبارك براي رژيم صهيونيستي بيش از همه دردآور و در واقع روز چهارشنبه براي اين رژيم به مثابه «عزاي ملي» بود مبارك اگرچه براي ملت مصر «اميل»- ديكتاتور- بود ولي براي رژيم غاصب اسرائيل «امين» بود و آنان به خوبي مي دانند كه با محاكمه مبارك ديگر رمقي در رژيم اردن و وابستگاني نظير محمود عباس باقي نمي ماند و از اين رو اسرائيل بايد خود را براي شرايط دشوارتر آينده آماده نمايد. به همين دليل بايد لرزه هاي شديد ناشي از محاكمه ديكتاتور وابسته مصر را در غرش هايي جستجو كرد كه اين رژيم بطور مصنوعي حواله مقاومت فلسطين در غزه و يا جنوب لبنان مي كند.
دیدگاه تان را بنویسید