پيشنهادات شريعتمداری درباره وحدت اصولگرايان

کد خبر: 156593

آن عده از شخصيت هاي اصولگرا كه در مراكز تصميم گيري نهايي براي معرفي نامزدها حضور دارند چه جمع 8+7 و چه مركزيت جريان ها و جمعيت هاي شناخته شده اصولگرا، از هم اكنون اعلام كنند كه قصد نامزد شدن براي انتخابات مجلس نهم را ندارند تا از برخي آفت هاي احتمالي در معرفي نامزدهاي اصلح در امان باشند.

حسين شريعتمداري در يادداشت روز روزنامه كيهان با عنوان "دشوار نيست ! شدني است " نوشت: اگر «اصولگرايي» را تاكيد نظري و عملي بر آموزه هاي اسلام ناب محمدي(ص) ترجمه كنيم- كه چنين است- و در عرصه سياسي، تحقق اصولگرايي را در انقلاب اسلامي و نظام برخاسته از آن بدانيم- كه جز اين نيست- به اين نتيجه قطعي و منطقي مي رسيم كه «اصولگرايي» يك «گفتمان» است و از اين روي، وحدت اصولگرايان يك وظيفه و تكليف راهبردي و استراتژيك است و نه، فقط يك نياز كاربردي براي پيروزي در اين يا آن انتخابات. اين وظيفه راهبردي همان است كه در كلام مبارك حضرت امام(ره) با عنوان «حفظ نظام، اوجب واجبات است» به آن اشاره شده است. و اما، از سوي ديگر، امروزه دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها بعد از شكست و رسوايي در فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 كه نمونه ديگري از جنگ احزاب بود، «نفوذ در خانه ملت» را به عنوان يك هدف استراتژيك دنبال مي كنند. بنابراين انتخابات مجلس نهم، اگرچه به تنهايي در بستر و چارچوب يك «تاكتيك» قابل ارزيابي است ولي از آنجا كه دشمن بيروني با نفوذ به خانه ملت، در پي فتنه انگيزي و مقابله با موجوديت اسلام و انقلاب است، وحدت اصولگرايان براي پيشگيري از نفوذ دنباله هاي سرسپرده دشمن به مجلس شوراي اسلامي كه يكي از اصلي ترين كانون هاي تصميم ساز و سياست پرداز نظام است، ضرورتي راهبردي پيدا مي كند و از پله تاكتيك به سطح استراتژيك منتقل مي شود. در توضيح اين نكته، گفتني است كه دشمن اصلي انقلاب اسلامي و نظام برخاسته از آن، حكومت بعثي عراق نبود و صدام و دار و دسته اراذل و اوباش او تنها در قد و قواره مأموران اجاره اي آمريكا و اسرائيل- دقيقاً نظير اصحاب فتنه 88- براي مقابله با نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران به ميدان اعزام شده بودند ولي پيروزي احتمالي ديكتاتور عراق، ضربه هولناك و شايد جبران نا پذيري بر پيكره اسلام و انقلاب بود و از اين روي امام راحل ما- رضوان الله تعالي عليه- دفع فتنه آمريكايي- اسرائيلي حزب بعث عراق را ضروري ترين وظيفه و تكليف آن روزهاي مردم و نظام دانسته و بسيج همگاني نفرات و امكانات كشور براي مقابله با تجاوز نظامي عراق را در «رأس امور» معرفي مي كردند. ضرورت تمركز روي جنگ به اندازه اي بود كه وقتي تعدادي از فرماندهان نظامي براي مقابله رو در رو و بي واسطه با اسرائيل به سوريه رفتند و بسياري بر اين باور بودند كه اكنون به جاي جنگ با مأموران اجاره اي آمريكا و اسرائيل، به مقابله با دشمن اصلي خواهيم رفت، امام راحل(ره) با هوشمندي و نگاه ملكوتي خويش فرماندهان ياد شده را فراخوانده و فرمودند «راه قدس از كربلا مي گذرد». امروزه در عرصه انتخابات مجلس نهم سه جريان متفاوت را مي توان آدرس داد كه در يك نگاه كلي و گذرا و بدون ورود به جزئيات و مسائل پيراموني عبارتند از؛ 1- جريان فراگير و پرنفراتي كه با عنوان جبهه اصولگرايان شناخته مي شوند و بر مباني و آموزه هاي اسلام و انقلاب در عمل و نظر تأكيد مي ورزند. اين جريان سابقه اي كم نظير و در مواردي بي نظير از خدمت به مردم و پاكدستي و پاكبازي را با خود دارد. 2- جريان كم دامنه ديگري كه اگرچه تابلوي اصولگرايي ندارند ولي آموزه هاي اصولگرايي را به مفهوم مباني و اصول اسلام و انقلاب باور دارند و به علت اختلاف سليقه هاي كاربردي- و نه راهبردي- در حلقه جريان اول تعريف نمي شوند. اين جريان سياسي هنوز تابلوي مشخصي براي معرفي خود انتخاب نكرده است و تنها با نگاهي به عرصه سياسي كشور مي توان حضور آن را احساس كرد. برخي از شواهد و قرائن حكايت از آن دارند كه جريان كم دامنه مورد اشاره در حال رايزني براي يافتن همفكران، سازماندهي آنان و نهايتا گزينش تابلو به منظور حضور در انتخابات مجلس نهم است. 3- از اصحاب فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 مي توان به عنوان گروه سوم ياد كرد كه جريان انحرافي نيز با توجه به عملكرد و مواضع چندساله اخير در همين گروه قابل ارزيابي است. اصلي ترين خصوصيات اين گروه عبارتند از الف: شمار اندك نفرات ب: همراه داشتن داغ پاك نشدني و ننگين وطن فروشي و خيانت ج: پيروي بي كم و كاست از دستورالعمل هاي ديكته شده دشمنان بيروني اگرچه اسناد و مدارك فراواني از وطن فروشي و خيانت اين گروه در دست است و كيهان در جريان فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 به انبوهي از آنها با ذكر منبع و مأخذ غيرقابل انكار و قابل دسترسي براي همگان، اشاره كرده است ولي بدون نياز به اين اسناد و تنها با نگاهي گذرا به عملكرد اين گروه به آساني مي توان ديد كه گروه ياد شده اولا؛ از خود اختيار و استقلالي ندارد و در نقش رحم اجاره اي براي سرويس هاي اطلاعاتي مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس در صحنه حضور داشته است و ثانيا؛ حضور كنوني اين گروه در عرصه مجازي و فضاي سايبريك است كه به اعتراف هيلاري كلينتون هزينه آن از محل بودجه 400 ميليون دلاري آمريكا تامين شده است. اين گروه به خوبي مي داند كه به دليل خيانت ها و جنايات مشمئزكننده خود با نفرت و انزجار عمومي روبروست و از اين روي، نمي تواند با تابلوي اصلي و هويت واقعي خود در عرصه حضور داشته باشد و اخبار و گزارش هاي موثق حكايت از آن دارند كه اين گروه برنامه انتخاباتي خود را روي چند محور متمركز كرده است كه دو محور زير اصلي ترين آنهاست؛ الف: معرفي برخي از افراد وابسته به خود كه هنوز شناخته نشده و يا كمتر شناخته شده اند- و به قول خودشان سفيد!- با هويت غيرواقعي و بدون تابلو. برنامه ريزان بيروني گروه ياد شده اعتراف مي كنند كه اميد بسيار اندكي براي ورود احتمالي چند تن از وابستگان خود به خانه ملت دارند. ب: تفرقه افكني در ميان جبهه اصولگرايان. اين محور كه با بهره گيري از شگردهاي مختلف و حمايت گسترده رواني- تبليغاتي دشمنان بيروني دنبال مي شود، اصلي ترين محور فعاليت گروه مورد اشاره است. نقش جريان انحرافي كه پيوندهاي پنهان و آشكاري با جريان فتنه 88 دارد، در اين محور قابل ارزيابي است. پرداختن به آرايش سياسي گروه ها و احزاب سياسي و برنامه هاي آنان براي انتخابات مجلس نهم موضوع اين نوشته نيست و فصل جداگانه اي مي طلبد كه به بعد موكول مي كنيم. و اما، با توجه به شرايطي كه به آن اشاره رفت، اهميت انتخابات مجلس نهم فراتر از آن است كه در بستر يك نياز كاربردي ارزيابي شود، بلكه اين وحدت به يقين يك تكليف و ضرورت راهبردي و استراتژيك براي دفاع از حاكميت گفتمان اصولگرايي است و بعيد نيست كه كمترين شكاف بر پيكره يكپارچه اصولگرايان با آسيب هاي احتمالي و هزينه سازي همراه باشد. از اين روي و به منظور تحكيم بيشتر اين وحدت كه خوشبختانه اين روزها با هوشمندي اصولگرايان به سامان قابل قبول و اميدواركننده اي رسيده است، پيشنهاد مي شود؛ الف: عزيزان بزرگواري كه به دليل اعتماد و اطمينان همه اصولگرايان در جايگاه مديريت جمع 8+7 قرار گرفته اند، چنانچه براي سهولت در ساماندهي امور نياز به همكاري ديگران دارند- كه به يقين دارند- همكاران خود را، اولا؛ از ميان شخصيت هاي خوش سابقه و مورد قبول و پذيرش اكثريت قريب به اتفاق اصولگرايان انتخاب كنند، ثانيا؛ همكاران انتخاب شده را معرفي كنند، ثالثا؛ از اين همكاران تنها براي انجام و اجراي تصميم هاي اتخاذ شده از سوي مديريت گروه 8+7 و در بستر كاملا تعريف شده استفاده كنند و رابعا؛ كه از سه مورد قبلي بااهميت تر و تعيين كننده تر است، اين كه اختيارات و يا بخشي از اختيارات خود - هرچند اندك- را به همكاران ياد شده تفويض نكنند. زيرا وثوق و اعتماد اصولگرايان متوجه و متمركز در مديران اصلي است كه نزد همگان به دلسوزي، حكمت و تيزبيني شناخته شده اند و نه نفرات ديگري كه ممكن است در ميان اصولگرايان از اين اندازه، اعتماد و اطمينان برخوردار نباشند. مثلا خداي نخواسته از كساني باشند كه در جريان فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 موضع و مرزبندي مشخص و اعلام شده اي با فتنه گران نداشته اند. و يا نسبت به برخي از سران پنهان فتنه، ارادتي پنهاني و كمتر آشكار شده، داشته باشند! ب: پيشنهاد دوم را با داستاني درس آموز و عبرت انگيز از مرحوم «علامه حلي» فقيه بلندآوازه و بزرگوار جهان اسلام و دنياي تشيع مي آميزيم. از مرحوم «علامه حلي» نقل است كه وقتي مي خواست درباره يكي از مسائل فقهي مربوط به طهارت آب چاه فتوا بدهد، ابتدا، چاه آبي را كه خود در خانه داشت، پر كرد و هنگامي كه از ايشان علت را پرسيدند، در پاسخ فرمود؛ بيم آن داشتم كه برخورداري من از اين چاه در فتوايي كه صادر مي كنم بي تاثير نباشد. و اما، پيشنهاد دوم كه احتمالا براي برخي از دوستان غيرمنتظره و عجيب تلقي شود آن كه، آن عده از شخصيت هاي اصولگرا كه در مراكز تصميم گيري نهايي براي معرفي نامزدها حضور دارند چه جمع 8+7 و چه مركزيت جريان ها و جمعيت هاي شناخته شده اصولگرا، از هم اكنون اعلام كنند كه قصد نامزد شدن براي انتخابات مجلس نهم را ندارند تا از برخي آفت هاي احتمالي در معرفي نامزدهاي اصلح در امان باشند. دشوار نيست ! شدني است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت