سکوت موسوی خوئینی شکست
من از چند جوان ناپخته که به دستور دیگران، روز و شب علیه من در سایتها و روزنامههایشان دروغ پردازی میکنند، گلایهیی ندارم؛ اما از آن عالم برجسته حوزه که مطلبی را به من نسبت میدهد و از من به عنوان یک متهم (به زعم آن عالم) سوال نمیکند آیا شما چنین گفتهاید یا نه، شکایت به خدا نبرم؟
اعتماد: آیتالله موسویخویینیها سرانجام به سکوت چند سالهاش در برابر تهمتهایی که علیه او مطرح میشود پایان داد و گفت: در آینده اگر خدا بخواهد به تمام مواردی که علیه بنده مطرح شده است پاسخ خواهم داد. دبیر 70 ساله مجمع روحانیون مبارز که از سال 78 تاکنون یعنی پس از بسته شدن روزنامه سلام، مانع رسانهیی شدن فعالیت هایش در فضای سیاسی کشور و حتی نشستهای مجمع شده و جز ارسال پیام به نشستهای دانشجویی در سالروز 13 آبانماه که آن هم برای بازخوانی تلاشهای وی و دانشجویان همراهش برای تسخیر لانه جاسوسی است خبری از او منتشر نمیشود، اخیرا با راهاندازی سایت شخصیاش درصدد ترمیم ارتباط با حامیانش و رفع اتهام در برابر مخالفانش بر آمده است و سعی دارد به دور از جنجالهای رسانهیی به ابهامات و اتهاماتی که حول فعالیتهای وی عنوان میشود، پاسخ دهد. در همین راستاست که وی اخیرا در پاسخ به یکی از خوانندگان سایتش که پرسیده بود «بعد از بستن روزنامه سلام و پایان دوره محکومیت شما، بسیار منتظر بازگشایی دوباره روزنامهیی مانند سلام از سوی شما بودیم... که نشد. از آن پس بهندرت سخنانی از شما شنیدیم. و در پی هر تهمت و دروغی که به شما زدند جواب تنها سکوت بود و حال که دوباره آغاز به کار کردهاید همچنان از گفتن حقایق خودداری میکنید. درست مثل آقای خاتمی که از نخستین روز ریاستشان تا آخرین روز بنا داشت پرده از بسیاری حقایق بردارد که نکرد... آقای خویینی میترسم آنقدر در دفاع از خود و گفتن حقایق سکوت کنید و به دلیل مصالحی آن را به تعویق بیندازید که دیگر آن روز که قصد سخن گفتن میکنید یا دیگر کار از کار گذشته باشد. یا دیگر سخن شما نه دید مردم را به انقلاب و شما تغییر دهد و نه راهگشا و مرهمی باشد برای مردم؟» افزود: تاکنون-که به قول شما خواننده عزیز و بسیاری از دوستان- سکوت کردهام، باران تهمت و اهانت و دروغپردازی، مجال نمیدهد تا ببینم کدام را تکذیب کنم و درباره کدامیک توضیح بدهم. اگر سکوت را بشکنم، چهها خواهند گفت و چه کارها خواهند کرد؟! وی تاکید کرد: آیا صحیح است که بگویم آنکس که در محراب نماز جمعه میایستد و هزاران نفر به او اقتدا میکنند، در یک سخنرانی عمومی در مقابل صدها نفر مطلبی به من نسبت میدهد و سپس آن دروغ از برخی رسانهها پخش میشود و دستمایه هتاکی دیگران میشود و هرگز با خود نمیاندیشد که پیش از آنکه آن مطلب را بر زبان بیاورد، از خود من سوال کند که آیا چنین سخنی گفتهام یا نه؟ موسویخویینیها با تاکید بر اینکه «آیا دروغ نسبت دادن به یک مسلمان و وادار کردن شنوندگان به اهانت و هتاکی به آن مسلمان، موجب خدشهدار شدن عدالت نمیشود؟» یاد آورد شد که من از چند جوان ناپخته که به دستور دیگران، روز و شب علیه من در سایتها و روزنامههایشان دروغ پردازی میکنند، گلایهیی ندارم؛ اما از آن عالم برجسته حوزه که مطلبی را به من نسبت میدهد و از من به عنوان یک متهم (به زعم آن عالم) سوال نمیکند آیا شما چنین گفتهاید یا نه، شکایت به خدا نبرم؟ آیا دنیای سیاست باید برخی را چنان ببلعد و در خود هضم کند که اولیات درس اخلاق را که به دیگران میدهند خود از یاد ببرند؟ دبیر مجمع روحانیون مبارز در پایان وعده داد که من در آینده اگر خدا بخواهد به تمام این موارد با ذکر نام تهمتزنندگان میپردازم و بدون اینکه متقابلا به آنان اهانت کنم فقط از آنان میخواهم که به مردم پاسخ دهند که مجوز این نسبتهای ناروا به یک مسلمان چیست؟
دیدگاه تان را بنویسید