کیهان: گرگ و ميش تحولات يمن

کد خبر: 154472

سعدالله زارعي

حدود يك ماه و نيم از زماني كه علي عبدالله صالح به عنوان معالجه، يمن را ترك كرد مي گذرد. او زماني وارد عربستان شد كه بيش از 70 درصد سرزمين يمن در اختيار مخالفانش قرار داشت و مخالفان در حال پيشروي به سمت مناطق باقي مانده بودند. وضعيت در يمن در فاصله اين 45 روز تفاوت عمده اي نكرده و حضور مردم در صحنه از يك سو و مقابله با مردم از سوي ديگر با همان گرمي ادامه دارد. البته در اين ميان تداوم حضور مردم و حتي گسترده تر شدن آن نشان داد كه عزم مردم براي سرنگوني رژيم حاكم بر يمن كاملا جدي است. تصاويري كه دو روز پيش از تلويزيون دولتي «اليمن» پخش شد نشان مي داد كه علي عبدالله صالح بشدت بيمار است و در عين بيماري صندلي خود را در صنعا فراموش نكرده است. در عين حال ظاهر اسلامي و محلي او هم حكايت از آن داشت كه او غلبه قدرت مردم يمن بر قدرت هاي بين المللي و منطقه اي و نيز انگيزه قوي اسلامي در سقوط رژيم هاي ديكتاتوري و وابسته را فهميده است. صالح در عين اينكه مي داند، بركناري الاحمر از قدرت به دليل فساد و وابستگي اين خاندان به عربستان و آمريكا خواست اصلي مردم است از يمني ها خواست به خانه هاي خود برگردند و نمايندگان خود را براي مذاكره با نمايندگان او به كاخ رياست جمهوري بفرستند. پخش اين سخنان از رياض و تحت حمايت آل سعود هم نشان داد كه رژيم سعودي به بقاي خاندان الاحمر در قدرت تاكيد دارد و به هيچ وجه مايل نيست موقعيت خود را در اين كشور استراتژيك به خطر بياندازد. اعتراضات شديد مردم يمن پس از نطق صالح نشان داد كه طولاني شدن دوره انتقال قدرت آنان را خسته نكرده است. در خصوص تحولات يمن نكات قابل ملاحظه اي وجود دارد: 1- تاكيد دوباره بر بقاي الاحمر در قدرت به خوبي نشان داد كه عليرغم اينكه شش ماه از آغاز انتفاضه يمن مي گذرد، غرب و رژيم هاي وابسته به آن نتوانسته اند آلترناتيوي براي اين خاندان پيدا كنند چرا كه آلترناتيوي كه توامان مورد پذيرش مردم و غرب باشد وجود خارجي ندارد. اين در حالي است كه از يك سو غرب به خوبي مي داند امكان تداوم زمامداري الاحمر در يمن به سر آمده و از اين رو تاكيد آنها بر بقاي اين خاندان در حكومت را بايد ترفندي براي به دست آوردن زمان تلقي كرد و از سوي ديگر غرب مي داند كه آلترناتيو طبيعي هر رژيمي كه فرو مي ريزد «انتخابات» است. اين انتخابات به غير از اينكه باعث روي كار آمدن رژيمي مردمي و طبعا در نقطه مقابل منافع غرب و همگرايان منطقه اي آن مي شود در همان حال مي تواند به عنوان يك فرمول به ساير كشورهاي منطقه كه رژيم هايي وابسته به غرب دارند، تسري يابد و مطلوبيت هاي استراتژيك منطقه اي غرب را بشدت واژگون نمايد. از اين رو از منظر غرب، تداوم شرايط هرج و مرج گونه كنوني و سرپا نگه داشتن خاندان الاحمر مي تواند از سرعت تحولات بكاهد و مهار آن را آسان گرداند. 2- خاندان الاحمر- علي عبدالله صالح، احمد پسر صالح، شيخ صادق الاحمر (رئيس خاندان) و علي محسن الاحمر (چهره نظامي اين خاندان) به دليل وابستگي شناخته شده به آل سعود البته جايگاهي در ميان مردمي كه خواستار تغييرند ندارند اما شيخ صادق و علي محسن توانستند با بالا بردن تابلوي اعلام برائت از ديكتاتور يمن جايگاهي در ميان رهبران تظاهرات پيدا كنند. در طول اين مدت هرگاه جوانان انقلابي خواسته اند كار را يكسره نمايند و دولت موقت انتقالي را تشكيل دهند، شيخ صادق و علي محسن الاحمر بهانه هايي را آورده و كار را عقب انداخته اند. در اين ميان از آنجا كه شيخ صادق الاحمر رياست قبيله حاشد- كه شامل حدود 70 درصد از مردم مي شود- را بعهده دارد، رهبران جوان تظاهرات در مورد عبور از اين خاندان گرفتار ملاحظاتي مي باشند البته به ميزاني كه از اقتدار علي عبدالله صالح كاسته شده نفوذ قبيله اي خاندان هم دچار نزول شده بخصوص شيخ صادق در دو سال اخير در غياب پدر در رهبري اين قبيله ناتوان بوده و نافرماني در درون اين قبيله افزايش يافته است كما اينكه پيوستن رهبران طوايف و خاندان ها به اعتراضات و شركت آنها در روند سقوط نظام حاكم نشان دهنده موقعيت ضعيف شيخ صادق در رهبري قبيله حاشد مي باشد. 3- طي شش ماه گذشته، رژيم سعودي و غرب تلاش كرده اند تا «شوراي همكاري خليج فارس» را به عنوان تنها نهاد «حل منازعه» و فيصله دهنده جا بياندازند و در نهايت رهبران معترضين را به اين شورا و پذيرش نظرات شورا گسيل نمايند. در اين ميان «جفري فيلتمن»- معاون وزارت خارجه آمريكا در امور خاور نزديك- به عنوان مسئول پرونده يمن بارها به رهبران معترضين يادآور شده است كه آمريكا جابه جايي قدرت در صنعا را مي پذيرد مشروط بر اينكه رهبران نقش شوراي همكاري و به عبارتي نقش عربستان را در حل و فصل نهايي ماجرا بپذيرند. به بيان ديگر آمريكا و عربستان پذيرفته اند كه دوره حكومت صالح در يمن به پايان رسيده اما جابجايي قدرت به روش انقلابي و شيوه مردمي را خطر جدي ارزيابي مي كنند و براي مصون ماندن از آثار جدي آن بر شيوه مذاكره و توافق تأكيد مي نمايند. 4- بررسي وضعيت كنوني يمن به خوبي نشان مي دهد عليرغم آنكه حضور مردم در صحنه بسيار جدي و فزاينده است و حتي مي توان از اين منظر انقلاب يمن را فراگيرتر از انقلاب هاي مصر، تونس و ليبي دانست اما در عين حال عليرغم توافق همه مردم و سران گروههاي معترض به اسقاط نظام سياسي و برپايي نظامي مردمي و ديني، در مورد شيوه رسيدن و نحوه ارتباط با عوامل اثرگذار بر تحولات يمن توافق كاملي ميان آن ها وجود ندارد. سه گروه عمده جنوبي ها، حوثي ها و جوانان طي ماههاي اخير به توافقاتي رسيده اند ولي اين توافق در صحنه عملي چندان كارساز نبوده و به نظر مي آيد آنان هنوز اختلافات خود را درباره «يمن جديد» حل و فصل نكرده اند. نگاه به وضع داخلي و فكري اين سه گروه از چنين موضوعي حكايت مي كند از نظر ايدئولوژيكي حوثي ها خواستار حكومتي ديني هستند اما اين خواسته از سوي نيروهاي جنوب- به رهبري ابوبكر العطاس- مورد پذيرش قرار ندارد جوانان بر روش توافق با خاندان الاحمر وحضور بخشي از آنان در ساختار قدرت تأكيد مي كنند و حال آنكه اين موضوع مورد پذيرش جنوبي ها و حوثي ها نيست. اين اختلاف تا اندازه اي در بخش هاي ديگري از جامعه متكثر يمن نيز ديده مي شوند بعنوان مثال در «تعز» كه ناصريست ها كنترل شرايط را بدست دارند بر مقابله با ارتش تأكيد مي كنند و حال آنكه اين روش مورد پذيرش حوثي ها و جوانان نيست هر چند جنوبي ها از آن استقبال مي نمايند. اين روند به نوعي گروههايي كه تأثيرگذاري عمده اي در صحنه دارند نظير حوثي ها- كه بر 4 استان شمالي يمن تسلط دارند- و جنوبي ها- كه بر 6 استان مسلط مي باشند- را به حالت انتظار و انفعال كشانده است، اين موضوعي است كه رهبري حركت مردم را با كندي زياد مواجه كرده است. 5- همه شواهد و قرائن بيان گر آن است كه احتمالا دوره انتقال قدرت و حاكم شدن شرايط بلاتكليفي و تا حدودي هرج و مرج به طول بيانجامد و ممكن است اين دوره خطير و پرحادثه نزديك به يك سال به درازا بكشد اين البته شرايطي است كه عربستان و آمريكا كه هيچ گزينه «قابل قبول» براي ادامه حاكميت بر يمن در اختيار ندارند را وسوسه كرده و وارد ميدان مي كند. البته در عين حال مي توان گفت يمني ها در طول ماههاي اخير آرام آرام به سمت سطحي از توافق حركت كرده اند همين كه عليرغم مسلح بودن مردم به انواع سلاح هاي نيمه سنگين و سبك، درگيري داخلي چنداني در يمن به وقوع نپيوسته از بلوغ نسبي حركت و رهبران آن حكايت مي كند. 6- آمريكايي ها در آخرين اظهارنظرها و رايزني ها گفته اند تركيب آينده اولا بايد از طريق مذاكره و توافق مشخص شود ثانياً متضمن پذيرش شوراي همكاري بعنوان نهاد حل منازعه و داوري ثالثاً بايد تركيبي از مخالفان و موافقان حكومت فعلي باشد رابعاً حضور نيروهاي جنوب و حوثي ها در اين تركيب بايد حداقلي و غيرمؤثر باشد در واقع فرمول مشترك غرب و سعودي بر حضور احزاب سنتي- شش حزب تشكيل دهنده ائتلاف اللقاء المشترك- نظير حزب اصلاح كه در گذشته رابطه نزديكي با عربستان و آمريكا داشته و طي ماههاي اخير و با مشاهده دامنه وسيع اعتراضات مردمي به صفوف مردم پيوسته اند، تأكيد دارد و اين يعني مصادره انقلاب و ناكام گذاشتن آن اما تظاهرات دو روز گذشته در يمن به خوبي نشان از هوشياري مردم داشت. مردم يمن ضمن سردادن شعار عليه رژيم صالح در همان حال با شدت عربستان و آمريكا را آماج اعتراضات شديد خود قرار دادند. اين نشان مي دهد كه ميان تكاپوي آمريكا و وابستگان آن و آنچه در روي زمين- صحنه عملي- اتفاق مي افتد تفاوت زيادي وجود دارد. 7- يمن اهميت راهبردي فوق العاده اي دارد ولي جايي نيست كه پذيراي هر فرمولي باشد دقيقاً از اين روست كه عربستان به بحرين لشكركشي مي كند ولي در يمن به مراودات سياسي و اجبار از طريق اهرمهاي سياسي بين المللي و منطقه اي چشم مي دوزد. آمريكا نيز با توجه به موقعيت راهبردي يمن، در شرايطي كه چاره اي جز پذيرش تغيير ندارد به عربستان فشار مي آورد تا اينقدر روي بقاياي الاحمر- بطور خاص علي محسن الاحمر- پافشاري نكند و به خارج از اين خاندان فكر كند اما عربستان در شرايطي كه آلترناتيوي براي الاحمر ندارد به هرج و مرج چشم دوخته است از اين رو نبايد در نقش ويژه وابستگان سعودي در درگيري هاي اخير كه با دستور وارد شده اند ترديد كرد اين ها شامل نيروهايي از ارتش، گروههاي سلفي كه عمدتاً در بخش جنوبي منطقه يمن شمالي واقع شده اند و نيروهاي القاعده مي شوند اما به موازات اين هرج و مرج غرب نگراني جديدي پيدا كرده است همين چند روز پيش يك نهاد اطلاعاتي آمريكا پيش بيني كرد كه: «شرايط هرج و مرج مي تواند مخالفان آمريكا را به قدرت برساند و باعث انزواي نيروهاي وابسته به ايالات متحده شود.»

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت