حوزویان از پیر جماران می گویند
اگر احساس وظیفه می کردند، کتابی بنویسند، درس را رها کرده و برای نوشتن آن کتاب و پاسخ دادن به شبهاتی که آن زمان مطرح بود اقدام می کردند؛ زمانی که تشخیص دادن وظیفه شان قیام و سرنگون کردن رژیم طاغوت است این کار را شروع کردند و خداوند هم آن را به سرانجام رساند.
مرکز خبر حوزه : عصر یک روز بهاری طبق معمول هر روز برای درس رسائل به مدرسه علمیه فیضیه رفتم، استادمان پس از بیان مباحث درسی به فرا رسیدن ایام رحلت امام خمینی (ره) اشاره کرد و از نقش بیبدیل ایشان در مبارزه با نظام ستمشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی گفت و رسید به اینجا که شروع این حرکت امام راحل از قم و از همین مدرسه فیضیه بود، برای من که آن دوران را درک نکردهام، شاید تصورش کمی سخت بود، ولی به این که امروز راه انقلاب و امام را ادامه میدهم، افتخار میکنم. پس از پایان درس برای درک بیشتر این موضوع گشت و گذاری در فیضیه زدم و سراغ اساتید سطوح عالی و روحانیونی که امام و دوران ایشان را درک کرده بودند، رفتم و نظرات آنان را درباره شخصیت امام خمینی (ره) جویا شدم که هر چند این گفتگوها بدون هماهنگی قبلی بود، اما گزارشی شد که برای این بزرگان تجدید خاطره، اما برای من عاملی جهت اشتیاق بیشتر برای مطالعه پیرامون ابعاد شخصیتی رهبر کبیر انقلاب، ماحصل این گفتگوها در ادامه از خاطرمان میگذرد. *امام خمینی (ره)، مرجع سؤالات بسیاری از بزرگان حضرت امام ابعاد و ویژگی های متعددی دارند که شرح و بسط آنها چندین کتاب می طلبد. این جمله را حجتالاسلام والمسلمین سلطانی، از اساتید سطوح عالی که در سایه درختی مشغول آمادهکردن مطالب جهت ارائه در کلاس بود، گفت: وی این گونه صحبتهایش را ادامه داد. یکی از ویژگی های بارز امام راحل، درس خواندن و عالم بودن شخصیت ایشان است، ایشان از همان دوران جوانی طلبهای کوشا، اهل درس و زحمت کشیده در حوزه بودند و درس ها را به صورت مرتب شرکت می کردند و به مباحثه، مطالعه، تامل و فکر بر روی مباحث علمی و درسی بسیار تاکید داشتند و برای این کار برنامه ریزی دقیق و مجدانه ای در ساعات مختلف روز داشتند. امام خمینی (ره) در نوشتن نیز مهارت داشتند و راه و رسم استفاده از منابع عمیق و غنی اسلامی را می دانستند و به خوبی از این کتاب ها بهره می بردند، این زحمت کشیدن های حضرت امام باعث شد تا ایشان به عالمی بزرگ و متخصص در رشته های مختلف مانند فقه، اصول، فلسفه و حتی صاحب نظر در عرفان تبدیل شوند به طوری که برخی از بزرگان سوالاتشان را از این ایشان می پرسیدند. *تعبد، تقوا و تهذیب امام از یادمان نمی رود پس از گفتگو با این فاضل ارجمند به راه خود به سوی مدرسه دارالشفاء ادامه دادم. در راه چشمم به حجتالاسلاموالمسلمین حسینینیا از دیگر اساتید سطوح عالی افتاد که در حال سلام دادن به بیبی حضرت معصومه (س) بود، پس از معرفی خودم، در گوشهای به گفتگو با او نشستم. حضرت امام(ره) به معنای واقعی کلمه متقی، اهل تقوا، خودساخته و اهل تهذیب بودند و در برخورد با ایشان کاملاً مشخص بود که بر نفس خود بسیار کار کرده و انسان مهذبی بودند. ایشان به معنای واقعی هوای نفس را در خود کنترل کرده بنیان های قوی اخلاقی را در وجودش پرورانده و در راه رسیدن به کمالات انسانی زحمات فراوانی کشیده بودند. امام خمینی (ره) اساتید بسیار مبرزی در اخلاق داشتند که آنها نیز از اولیاء الله بودند، مانند مرحوم آیت الله العظمی شاه آبادی؛ امام (ره) در امر اخلاق بسیار زحمت کشیدند تا توانستند الگوی بسیار خوبی از انسان را به جامعه ارائه دهند، انسانی که در پرتو اخلاق و علم و عمل توانست جهان را دگرگون کند و مسیر انحرافی حرکت دنیا که به سمت مادی گرایی پیش می رفت را به جاده سعادت؛ یعنی توجه به معنویات هدایت نماید. *امام همواره به تکلیفش عمل میکرد در حین گفتگو با این استاد، حجت الاسلام والمسلمین آخوندی از دیگر اساتید حوزه نیز به جمع ما پیوست و با او نیز گفتگویی در این زمینه انجام دادیم. حضرت امام خمینی(ره) در هر زمان توجه داشتند که وظیفه شان چیست و می بایست چه کار کنند، ایشان نیاز جامعه را به خوبی درک بر آن اساس به وظیفه خود عمل می کردند، اگر احساس وظیفه می نمودند که کاری انجام دهند، حتماً آن را انجام می دادند و هیچ مانعی نمی توانست مقابل ایشان ایستادگی کند. اگر احساس وظیفه می کردند، کتابی بنویسند، درس را رها کرده و برای نوشتن آن کتاب و پاسخ دادن به شبهاتی که آن زمان مطرح بود اقدام می کردند؛ زمانی که تشخیص دادن وظیفه شان قیام و سرنگون کردن رژیم طاغوت است این کار را شروع کردند و خداوند هم آن را به سرانجام رساند. *امام از جوانی به مسائل سیاسی توجه عمیق داشتند این طور نبود که امام خمینی در سنین بالا به فکر بیفتند که در جامعه چه اتفاقاتی رخ می دهد و وقایع سیاسی و اجتماعی جامعه را در دوران پیری رصد کنند و به فکر اصلاح اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور باشند، بلکه از همان دوران جوانی بر مسائل جاری و سیاسی کشور حساس بودند و روزنامه های آن دوران را رصد می کردند، حتی گاهی در مجلس آن زمان شرکت و دقیقاً مسائل ریز و درشت کشور را پیگیری می کردند و در جریان اتفاقات مشروطه کاملاً مطلع بودند؛ امام با بزرگانی که در آن قیام دستی داشتند؛ ارتباط داشت و راه رسم سیاسی بودن اسلامی را در همان دوران جوانی آموخت و به الگوی موفقی در مسائل سیاسی و اجتماعی تبدیل شدند.
دیدگاه تان را بنویسید