طعنه‌های منتجب‌نیا به شرط‌ های خاتمی

کد خبر: 149163

من در جواب شما که فرمودید برنامه‎ریزی و تقسیم کار صورت گرفته، گفتم که این چنین چیزی به هیچ عنوان صحت ندارد. خیلی‎‎ها نظر می‎دهند، و یا دور هم جمع می‎شوند، فکر‎هایی می‎کنند که البته ما در جریان آن نیستیم، البته شاید بعضی در جریان آن باشند!

مشرق: رسول منتجب نیا درباره برخی اظهارات خاتمی و شرط‌گذاری‌های وی برای حضور در انتخابات گفت که طرف را به ده راه نمی‌دادند، سراغ کدخدا را گرفت. هفته‌نامه دانشجویان در شماره جدید خود(7 خرداد)، مصاحبه‌ای با رسول منتجب‌نیا قائم مقام کروبی در حزب اعتماد ملی منتشر کرده است که بخشی از آن در ذیل می‌آید: مصاحبه با حجت‎الاسلام منتجب‎نیا، در دفتر کارش در دانشگاه شاهد (واقع درجنوبی‎ترین نقطه‎ی تهران صورت گرفت)؛ مصاحبه‎ای که شاید می‎توانست در دفتر حزب سابقش، در شمال غرب تهران انجام شود، البته اگر سران اصلاحات عاقلانه‎تر رفتار کرده و این چنین در حرکتی انتحاری، خود را دچار سقوط آزاد نمی‎کردند. مصاحبه نسبتا مفصل ما به واکاوی این سقوط آزاد می‎پردازد. * اگر موافق باشید بحث را از فعالیت‎‎های جریان اصلاحات، برای مجلس آینده شروع کنیم. عده‎ای معتقدند تحرکاتی در جریان اصلاحات صورت گرفته تا هم مسأله ورود به قدرت حل شده و هم پایگاه اعتراضی‎شان حفظ شود. در واقع نوعی تقسیم کار میان تندرو‎ها، کندرو‎ها و میانه‎رو‎های این جریان صورت گرفته است؛ نظر شما در این رابطه چیست؟ - در رابطه با این مسئله باید بگویم با توجه به شرایط پیش آمده برای احزاب و گروه‎‎های اصلاح‎طلب، و با عنایت به این‎که بسیاری از آن‎‎ها یا توبیخ شده‎اند و یا خودشان کار را تعطیل کرده‎اند؛ آن انسجام و هماهنگی و برنامه‎ریزی گذشته را از دست داده‎اند و نمی‎توانند به یک تصمیم مشخصی برسند. با توجه به شرایطی که وجود دارد، برخلاف این‎که بیان می‎شود اصلاح‎طلبان برنامه‎ریزی و تقسیم‎کار کرده‎ و سه طیف تندرو، کندرو و میانه‎رو را تشکیل داده‎اند؛ بنده به عنوان یک عضو از این جریان معتقد به این مسئله نیستم و آن را غیر واقعی می‎دانم. بلکه معتقدم که اصلاح‎طلب‎‎ها در صورتی می‎توانند انسجام داشته باشند و فعالیت کنند که مسئولین نظام درباره وضعیت آن‎ها تجدید نظر کرده و فضایی را برای حضور مجددشان فراهم سازند. در این صورت اگر یک تعمیمی و یا تجمیعی در کار باشد، شاید شرایط برای فعالیت آن‎ها مهیا شود؛ در غیر این صورت آن‎ها نه انگیزه‎ای برای فعالیت دارند و نه امیدی. در شرایط فعلی، نه فقط تند‎رو‎ها، بلکه معتدلین و افرادی کند‎رویی مثل بنده هم، امیدی به حضور ندارند. مگر این‎که مسئولان به این نتیجه برسند که آن‎‎ها را به بازی گرفته و از حضورشان استفاده کنند. البته جلساتی برای هماهنگی اصلاح‎طلبان تشکیل می‎شود، مثل جلسه شورای هماهنگی اصلاحات؛ البته این جلسات تا جایی‎که شرایط اجتماعی مناسب نشود، به یک جمع‎بندی نخواهد رسید تا بتوانند بر مبنای آن تصمیمی بگیرند؛ به‎خصوص این‎که خیلی از اعضای چنین جلساتی، از طرف نظام مأموریت ندارند. مثلا اعلام شده حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب منحل هستند، اما آن‎ها نپذیرفته‎اند و در این جلسات شرکت می‎کنند. البته مجمع ‎روحانیون و احزاب و گروه‎های دیگر نیز در این جلسات حضور دارند. * خب چطور با احزاب منحل شده دور یک میز می‎نشینید؟ - حزب اعتماد ملی تا به‎حال در این جلسات شرکت نکرده است و بعد از این هم شرکت نخواهد کرد، ولی آن‎ها هم که شرکت می‎کنند، بعید است که به یک جمع‎بندی و یا انسجامی برسند. لذا من به شدت این مسئله‎ را نفی می‎کنم که اصلاح‎طلبان به یک جمع‎بندی رسیده و برنامه‎ای برای تقسیم کار پیدا کرده‎اند. وجود اختلاف سلیقه و موضع‎گیری‎های متفاوت، به معنای تقسیم کار یا برنامه‎ریزی نیست. بعضی از دوستان تصور می‎کنند که همه این کار‎ها حساب شده و برنامه‎ریزی شده است؛ مثلا عده‎ای نشسته و برنامه‎ریزی کرده‎اند که چه کسی تند برود، چه کسی کند و چه کسی معتدل؛ نه این‎طور نیست. حکایت آن کسی‎ست که تند می‎رود و همه به او می‎گویند که چرا تند می‎روی؟ اما خودش به دیگران می‎گوید: "شما چرا کند می‎روید؟ وظیفه شماست که تند بروید. " اگر کسی که تند یا معتدل می‎رود، کسی نمی‎تواند به او بگوید که چرا معتدل یا تند می‎روی؟ او چنین پسندیده است. اتفاقا فضای حاکم بر اصلاحات از قبل نیز همین‎گونه بود که اجازه می‎دادند که افراد یا احزاب نگاه‎‎های متفاوتی داشته باشند. بنابراین این مسئله پذیرفته شده است و حتی در دوران هشت ساله دولت اصلاحات هم این تفاوت‎‎ها وجود داشت، با یک نگاه به مجلس ششم این مسأله مشخص می‎شود. بین همان اکثریت اصلاح‎طلبان که در این مجلس حضور داشتند، تفاوت نظر زیادی وجود داشت که مسأله‎ای حل شده نیز بود. و یا در نمونه‎ای دیگر شورای هماهنگی اصلاحات در دوران اصلاحات نیز همین‎گونه بود. حتی همان شورای هماهنگی اصلاحات که مجمع ‎روحانیون هم در آن حضور داشت و از قضا من هم به عنوان مسئول اجرایی مجمع حضور خیلی مؤثری داشتم، همین‎طور بود. مثلا مجمع ‎روحانیون مبارز به عنوان یک عضو صاحب حق رأی، آن دوره هیچ‎گاه در شورای هماهنگی اصلاحات شرکت نکرد، در حالی که با آن‎ها همفکر و هم جبهه بود، ولی به دلیل اختلاف سلیقه‎‎ها، شرکت نمی‎کرد. حتی حزب اعتماد ملی که بعدا به تفصیل برای‎تان خواهم گفت، هیچ‎گاه به‎عنوان عضو شورای هماهنگی اصلاحات، در این جلسات شرکت نکرد. حال چه کسی باورش می‎شد که حزب اعتماد ملی با آن‎‎ها هم فکر نباشد. نه این‎که با هم تقابل داشتند؛ تفاوت با تقابل فرق می‎کند. در یک جناح بودند، ولی می‎گفتند که ما استقلال خود را فدای رفاقت و هماهنگی در این جبهه نمی‎کنیم. همان‎طور که گفتم این فضا بین اصلاح‎طلب‎‎ها حل شده است که یک حزب یا یک فرد یا یک گروهی، می‎تواند در این جناح باشد، اما متفاوت فکر کند و حتی موضع اکثریت و جمع را نپذیرد. ما در احزاب اصلاح‎طلب این‎ را حل شده می‎دانستیم که در یک حزبی مسئول آن و یا یک تعداد حداکثری، چیزی را قبول داشته باشند که اقلیت نپذیرند. حال چگونه این را می‎توان با ضوابط جبهه‎ای و حزبی تطبیق داد، خودش یک بحثی‎ست. ممکن است که شما آن را محل اشکال بدانید و بگویید که این چه جبهه‎ای‎ یا چه جناحی‎ست که حاکمیت تفکر حزبی در آن نیست و اجازه می‎دهد هر کسی کار خود را بکند، و یا چه حزبی است که به اعضا اجازه می‎دهد متفاوت فکر کنند، اما به هر حال این چیزی است که در جبهه اصلاحات وجود دارد. * جناب آقای منتجب‎نیا شورای نگهبان اعلام کرده فقط کسانی می‎توانند در انتخابات حضور داشته باشند که نسبت به جریان فتنه موضع صریح داشته باشند، در این باره چه نظری دارید؟ فکر می‎کنید با فرض بالا وضعیت اصلاحات در انتخابات چگونه خواهد شد؟ - شما ببینید که اگر اصلاح‎طلبان در آینده بتوانند سازماندهی و برنامه‎ریزی کرده و به نتیجه برسند (برخلاف شرایط فعلی که چنین چیزی وجود ندارد)، طبیعی است که کسانی کاندیدا می‎شوند که از نظر شورای نگهبان مشکلی نداشته باشند و مورد تأیید قرار بگیرند. عنوان اصلاح‎طلبی چیزی نیست که اگر کسی به آن منتسب بود، شورای نگهبان بتواند آن فرد را رد صلاحیت کند. آنان باید دلیل داشته باشند، مبنی بر این که کاندیداهای احتمالی از این جریان (فتنه) حمایت کرده‎اند یا نه. یا این وظیفه شورای نگهبان است و می‎تواند آن را ملاک قرار داده و ‎روی این مسأله تمرکز کند، نه ‎روی اصلاح‎طلبی. چون اصلاح‎طلب‎‎ها دارای افراد خط امامی ناب و خالص هم هستند و البته افرادی هم هستند که ممکن است نظرات دیگری داشته باشند (که قبلا توضیح دادم). * آقای منتجب‎نیا گفتید برای انتخابات نهم مجلس از سوی اصلاح‎طلبان کاری نشده، آیا شرایط همین‎طور باقی خواهد ماند و یا بالاخره جریان اصلاح‎طلب وارد فضای انتخابات خواهد شد؟ - من در جواب شما که فرمودید برنامه‎ریزی و تقسیم کار صورت گرفته، گفتم که این چنین چیزی به هیچ عنوان صحت ندارد. خیلی‎‎ها نظر می‎دهند، و یا دور هم جمع می‎شوند، فکر‎هایی می‎کنند که البته ما در جریان آن نیستیم، البته شاید بعضی در جریان آن باشند! * جناب آقای منتجب‎نیا، چندی پیش آقای خاتمی در دیدار با فراکسیون اقلیت مجلس یک سری شروط گذاشتند، آیا شما این شروط را قبول دارید؟ - من نظر ایشان را نه رد می‎کنم و نه از آن دفاع می‎کنم، اصلا من نمی‎دانم که بر مبنای چه اطلاعاتی ایشان وارد صحنه شدند؛ به هر حال به قول معروف می‎گویند که یک نفری را در ده راه نمی‎دادند، سراغ خانه کدخدا را می‎گرفت! هنوز مشخص نیست که آیا اصلاح‎طلبان می‎توانند وارد صحنه بشوند یا نه، آن وقت ما می‎آییم شرط و شروط هم می‎گذاریم! مگر این‎که مسأله واقعا مستند باشد به یک امر قطعی و یک اطلاعی که ما نداریم! شاید ایشان توافقی با سران نظام کرده باشند. * جناب منتجب‎نیا وضعیت حزب اعتماد ملی چگونه می‎شود؟ - حزب اعتماد ملی کاملا خط امامی و در درون نظام بوده و این حزب پای‎بند و مُصِر بر مواضع امام و رهبری‎ست و در چارچوب نظام عمل می‎کند. اساسنامه مرامنامه شورای مرکزی، مصوبات و... همه در این چارچوب بوده و هر حرکتی هم که انجام ‎داده، در همین راستا بوده است. حتی من شنیدم که مقامات عالیه و شخص مقام معظم رهبری، نسبت به عملکرد حزب اعتماد ملی ابراز رضایت کرده بودند. در جریان انتخابات، برخلاف آن چه که تصور می‎شود، علی‎رغم این‎که دبیر این حزب کاندیدای انتخابات بود، حزب اعتماد ملی هیچ‎گونه نقشی نداشت. نه ستاد داشت، نه دخالتی در تصمیم‎گیری‎‎ها می‎کرد. تنها کارش این بود که ایشان را کاندیدا کرده و این مسأله را اعلام نمود. ستاد انتخاباتی کاندیدا هم در جای دیگری تشکیل شده بود و توسط افراد دیگری هم اداره می‎شد. اصلا حزب هیچ‎گونه نقشی در این قضایا نداشت. * با این وضع، فلسفه وجودی این حزب زیر سئوال نمی‎رود؟ - خیر اصلا، حالا من نمی‎گویم که این کار خوبی بود، قاعدتا این کارها باید زیر نظر حزب انجام می‎شد و خود حزب هم ستاد تشکیل می‎داد، ولی کاندیدای حزب نخواست که حزب دخالتی در ماجرا داشته باشد و گفت من خودم می‎خواهم ستاد بزنم! بنده هم که قائم‎مقام حزب بودم، هیچ‎گونه نقشی در انتخابات نداشتم. البته اعضای حزب هم به شدت نسبت به این مسأله معترض بودند و می‎گفتند که آقا یعنی چه، ما کاندیدا معرفی کرده‎ایم، پس چرا ما را به بازی نگرفته‎اند؟ من هم می‎گفتم خب کاندیدا نمی‎خواهد چنین کاری انجام بدهد! بنابراین در انتخابات دهم ریاست جمهوری حزب هیچ‎گونه نقشی نداشت. بعد از انتخابات هم که اصلا جلسه حزبی تشکیل نشد. فقط دو جلسه بود که در یک جلسه‎اش حضور داشتم و یک جلسه را هم قهر کردم و نرفتم و بعد هم حزب تعطیل شد. در جلسه اول حزب که بعد از انتخابات بود، خبر و گزارش انتخابات را دادند. همان موقع بچه‎‎ها می‎خواستند اعتراض کنند که چرا که ما را به بازی نگرفتید؟ اما من گفتم: حالا که آقایان پیروز نشده‎اند، بگذارید برای یک موقع دیگر و به دلخوری‎‎ها نیفزایید. جلسه تمام شد و چند ‎روز بعد من احساس کردم که تک‎روی‎هایی در جریان است که با سلیقه من جور نیست، سایتی تشکیل شده و قرار بود زیر مجموعه حزب باشد، ولی متأسفانه هیچ‎گونه تبعیتی از حزب نداشت و به صورت خودمحوری اداره می‎شد. من هم اعلام کردم حزبی که قرار است این‎گونه انجام وظیفه کند، جای من نیست؛ من که دیگر آن‎جا پا نمی‎گذارم. کمتر از یک یا دو ماه بعد از انتخابات، بنده خداحافظی کردم و دیگر نرفتم. تا آن وقتی که دفتر حزب را پلمب کردند، من در قهر بودم؛ مجموعه حزب هیچ نقشی، نه در زمان انتخابات و نه بعد از انتخابات نداشت. بعد هم با من مصاحبه کردند و پرسیدند: این موضع‎گیری‎‎های دبیرکل حزب مربوط به چه کسی‎ست؟ من نیز شخصا اعلام کردم که این مواضع مربوط به خود ایشان است و حزب هیچ‎گونه اطلاع و مسئولیتی نسبت به این قضیه ندارد. لذا حزب سالم مانده، چراکه در این قضایا به هیچ عنوان وارد نشده است. حزب اعتماد ملی الان آماده به کار است، بار‎ها وزارت کشور و نهادهای مرتبط گفته‎اند که حزب اعتماد ملی می‎تواند کار خود را شروع کند. ما هم با تشکیلات و افراد جدید در حال مطالعه این مسأله هستیم. * فرمودید که دفتر حزب پلمب شده بود؟ خوب اگر حضوری در انتخابات نداشتید پس چرا پلمب شد؟ - این را باید از آن‎هایی بپرسید که دفتر حزب را پلمب کردند. آقای کروبی سایتی ایجاد کردند و من همان زمان در مصاحبه‎ای گفتم که سایت سحام‎نیوز هیچ ربطی به حزب، بنده و امثال بنده ندارد و زیر نظر آقای گرامی‎مقدم و آقای کروبی اداره می‎شود، اتفاقا من هم به‎خاطر همین مسئله از حزب قهر کردم. در واقع به‎خاطر مواضع سحام‎نیوز بود که دفتر حزب را پلمب کردند. * گفته می‎شود که آقای کرباسچی دبیرکل حزب خواهند شد، آیا این مسأله صحت دارد؟ - نه این‎طور نیست، ایشان اصلا عضو حزب نیستند. * شما چطور؟ - گفتم که نظر دوستان این است. آن‎‎ها در حال مطالعه هستند، من هم در حال همین طور. مطالعه این‎که اصلا شرایط مناسب هست که حزب فعالیتش را شروع کند و یا نه. ببینید حتی در 25 بهمن هم با من مصاحبه کردند و پرسیدند: قرار راهپیمایی دارید؟ که من گفتم: نه به هیچ عنوان. راهپیمایی ما‎ روز 22 بهمن است. گفتند سخنگوی حزب این‎طور گفته(!) و من در جواب گفتم: نه اشتباه کرده و ایشان چنین حقی ندارد. * پیش‎بینی می‎شود برای حضور اصلاح‎طلبان در انتخابات، سه حالت. اول این‎که با بخشی از اصول‎گرایان، به جمع‎بندی برسند. دیگر این‎که با چهره‎هایی گمنام و مدیران میانی که در دولت هستند، وارد انتخابات شوند و حالت سوم این‎که با یک بدنه‎ای از دولت، موسوم به جریان انحرافی که به‎لحاظ گفتمانی قرابتی با بعضی از اصلاح‎طلبان داشته و با کسانی مثل آقای جهان‎گیری در ارتباط هستند، ائتلاف کند؛ آیا شما این مسأله را تأیید می‎کنید؟ - سومی که محال است. اصلا ماهیت اصلاحات، با ماهیت این جریان انحرافی، 180 درجه تفاوت دارد. دروغ محض است که آقای مشایی و دار و دسته‎شان با کسی از اصلاح‎طلبان در ارتباط هستند. اصلا اگر اصلاحات وارد این صحنه شود، بنده جزو مخالفین سرسخت آن خواهم بود. مورد اول و دوم هم تنها یک گمانه‎زنی است و هنوز نه سازماندهی و نه تشکیلات و نه هماهنگی خاصی وجود دارد. یک جلسه‎ای تشکیل شد و شورای هماهنگی اصلاح‎طلبان مطرح کرد که در انتخابات مجلس شرکت بکنیم یا شرکت نکنیم، و بعد هم به این رسیدند که الان اصلا شرایط مناسب حضور نیست. * آیا این‎که می‎گویید هیچ کاری نشده و قصدی نداریم، خود دلیلی برای توجیه شکست احتمالی شما نیست؟ - شکست زمانی می‎تواند اتفاق بیفتد که وارد صحنه بشوی، وقتی شما صلاح ندانستید که وارد صحنه بشوید، اصلا شکست معنایی ندارد. من پیش بینی می‎کنم اگر فضا به همین شکل کنونی پیش برود اصلا اصلاحات وارد صحنه انتخابات نخواهد شد. * چه شرایطی باعث ورود اصلاح‎طلبان به انتخابات خواهد شد؟ - بستگی به مسئولان نظام دارد که صلاح بدانند آن‎‎ها را وارد کنند یا نه. * اگر امکان دارد صریح‌تر بفرمایید؟ - ببینید صحبت‎هایی با من صورت گرفته و من چیزهایی می‎دانم که فرا مصاحبه‎ای است و نمی‎توان در این‎جا بیان کرد. اگر واقعا تصمیم بر این باشد و فضا مناسب شود، می‎توانند شرکت کنند. اما نه الان، که فضا مناسب نیست و گروه‎‎های اصلاح‎طلب هم انسجامی ندارند. این‎که اصلاح‎طلبان دور هم جمع می‎شوند، برای خالی نبودن عریضه است. حزب ما که نه جلسه‎ای داشته و نه اصلا حالا تشکیلاتی دارد. البته تشکیلات ثبت شده و بالقوه وجود دارد، ولی کنگره دبیر سخنگو و... ندارد. * آیا از آقای کروبی خبری دارید؟ - نه، ما هم مثل شما خبر داریم که در خانه است. * شما مگر قائم مقام ایشان نبودید؟ - قائم مقام حزب بودم، حزب هم که قبل از انتخابات از دور خارج شده و الان معلم هستم. * اگر در انتخابات حاضر شدید و با تمام قوا هم شرکت کردید، اما در نهایت بازنده انتخابات شدید، آیا نتیجه را می‎پذیرید؟ - اولا که معلوم نیست شرکت بکنیم، ثانیا اگر شرکت کردیم و فضا فضای رقابتی بود و شکست خوردیم، با افتخار می‎گوییم شکست خورده‎ایم. اما اگر که پیروز شدیم و گفتند که شکست خوردید، آن موقع قبول نمی‎کنیم؛ باید ببینیم که شکست خوردیم یا نه! اما اگر واقعا طبق قواعد و قانون شکست خوردیم، می‎پذیریم. انتخابات معنی‎اش همین است و قطعا برد و باخت دارد. اما اگر که مجریان انتخابات همین‎هایی باشند که الان هستند، قطعا شکست می‎خوریم. این طیفی که الان دور آقای احمدی‎نژاد جمع شده‎اند، معلوم است که غیر خودشان کسی را راه نمی‎هند. اگر همین طیف برگزار کننده انتخابات باشند، هم اصول‎گرا‎ها شکست می‎خورند و هم اصلاح‎طلب‎ها؛ و خب گروه انحرافی هم پیروز می‎شود!

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت