پدرخواندههای فکری مستند "ظهور بسیار نزدیک است"
سید عباس صالحی/نویسنده این نوشتار، این گونه تحرکات را محصول موج دوم امام زمانی میداند؛ موج نوی که سیاسی شده نگرشهای انجمن حجتیه است.
انتشار مستند «ظهور بسیار نزدیک است»؛ توانست موج گستردهای را پدید آورد و به یکی از رخدادهای تأثیرگذار در ماههای اخیر تبدیل شود. کارگردان آن، اظهار داشته است که از حدود یک سال و نیم پیش مباحث فکری آن را در سایتهای مرتبط داشته است و فیلمنامه آن را در تابستان 89 و تولید آن را در ماههای آذر و دی 89 انجام داده است. نویسنده این سطور، در سال گذشته (مردادماه) دو یادداشت نگاشت و محتوای دیدگاه او و هماندیشان وی را که در سایت u313 نشر مییافت؛ به نقد و بررسی سپرد. در یادداشت نخست با عنوان «صیانت باور مهدوی از سیاستبازی» (13 مردادماه) به نقد مفاهیم بنیادین این رویکرد پرداخت و تطبیقها و وقتگذاری برای ظهور را مورد کاوش قرار داد. اینکه این دیدگاه در پرتوی مکاشفات یا روایات و یا نقل کلماتی از امام و رهبری میکوشد به گونهای زمان مشخص برای ظهور تعریف کند. در آن یادداشت، ضمن نقد کوتاه این منظر و مبانی، به پیامدهای منفی آن توجه گردید. (ر.ک: صیانت باور مهدوی از سیاستبازی) در یادداشت دوم با عنوان «گستره یک ادعای مهدوی در فضای مجازی» که در 20 مرداد نشر یافت؛ به حدود 30 سایت و وبلاگ اشاره شد که در فضای مجازی از تعیین وقت ظهور و تطبیقهایی از جمله تطبیق شعیببنصالح به آقای احمدینژاد و... سخن گفتهاند و از آن دفاع کردهاند و این که حتی در سایتهای عرب زبان مجال بروز و ظهور یافتهاند و در سطح اطلاع از 8 سایت و وبلاگ عربی یاد شد که چونان دعاوی را عرضه کردهاند. یادداشت دوم با این هشدار به پایان میرسید «در پایان، این قلم باورمند است که چونان سمتوسوگیری قطعاً به ضرر باورهای شیعی- اسلامی است. هر چند مدافعان این ادعا با حسن نیت این مسیر را پیگیری کنند و اصحاب سیاست با سکوت و رضایت (و احیاناً با کمی بدبینی با حمایت) به تماشا بنشینند. دنیای مجادلات سیاسی زودگذر است؛ باورهای بنیادین دینی را خرج آن نباید کرد. (ر.ک: گستره یک ادعای مهدوی در فضای مجازی) اینک با گذشت پس از حدود 9 ماه از آن یادداشتها (و شاید موارد مشابه) این پرسش به گونهای جدی مطرح است که چگونه آن سایت (u313) تا چندی پیش فعال بود؟ آیا امکان پیشگیری از تولید «مستند ظهور بسیار نزدیک است» نبود؟ و آیا با محکوم کردن مراجع و علما... پروندهها پایان مییابد و آیا با دستگیری کارگردان مستند و امثال اینگونه برخوردهای قضایی، این موج مختومه میگردد؟ نویسنده این نوشتار، این گونه تحرکات را محصول موج دوم امام زمانی میداند؛ موج نوی که سیاسی شده نگرشهای انجمن حجتیه است. انجمن مقوله امام زمان (ع) را کلیدیترین مولفه اسلامیت و تشیع قرار میداد و در پرتو آن، به تفسیر فهم و رفتار اسلامی- شیعی میپرداخت. اما در نگرش انجمنی، امام زمان(ع) قبل از ظهور، سیاستزدایی شده بود و برای شیعه منتظر، تکلیف سیاسی نمیآفرید. موج دوم امام زمانی - که در دو دهه اخیر رواج جدی یافته است - عنصر کلیدی نگرش حجتیه را حفظ میکند. یعنی در کانون معنایی امام زمان(ع) میخواهد به فهم، باور و رفتار دینی دست یابد. با این تفاوت که رویکرد غیرسیاسی را کنار میزند و عصر غیبت را با تکلیف سیاسی وسیع قرین میداند. اما همچون گروه نخست، تکیه کلام در گفتار و نوشتار این جمع نیز، نه توحید است و نه نبوت، نه اخلاق است و نه عقاید عام بلکه امامت و در محور امام زمان(ع) است. درباره مولفههای فکری امواج امام زمانی در فرصت دیگر باید نگاشت؛ چه این که این امواج در برهههای مختلف، ظهور و بروزهای گوناگونی یافتهاند. اما کانون مشترک تمامی این امواج، علقه ویژه به زمان ظهور است. علاقهای که از فرقههای بدعتگذار چونان بابیت و بهایت تا فرقههای شیعی چون انجمن حجتیه و موج جدید در آن اشتراک تعلق دارند. در دهه اخیر پارهای از نویسندگان و گویندگان موج دوم، عقبهی فکری این گرایشاند؛ کسانی مانند آقای سیجانی (کارگردان مستند) پیاده نظام این موجاند و نباید گمان برد که با طرد یا دستگیری این عناصر دون پایه، این پایگاه اندیشگی فرو میریزد و یا منقطع میگردد. در دو دهه اخیر، هزاران هزار نفر پای سخنان واعظان و مداحانی نشستهاند که بنیادهای فکری-روانی این موج اخیر را ساخته و پرداختهاند و لشگر گستردهای را در هیأتهای مذهبی، سایتها و وبلاگهای مجازی، نشریات و... در اختیار گرفتهاند. توزیع صدها هزار نسخه از مستند یاد شده را صرفاً نمیتوان به خواست یک جریان سیاسی متعلق دانست (گرچه شاید آن حمایتها بی تأثیر نبود) بلکه باید آن را در موج فکری دید که از آن موج جدید امام زمانی میتوان یاد کرد. در میان کسانی که در عقبه فکری این موج قرار دارند؛ تنها به یک نام و آدرس بسنده میکنم. جناب حجتالاسلام علیرضا پناهیان در بیش از یک دهه اخیر از تأثیرگذاران موثر فکری این موج بودهاند. کافی است که سخنان ایشان مرور مختصری گردد. ایشان در سال 84 در سخنرانی با عنوان ظهور نزدیک است آماده باشیم؛ به سه نوع دلیل شهودی، روائی و دلائل ظهور اشاره میکنند و با ذکر روایات و خاطرات و ... همان مفهوم کانونی مستند ظهور را تقریب مینمایند. در سخن دیگر میگویند: انشاءا... وقتی ظهور محقق شد شما آن موقع متوجه میشوید... دست مجروح سید خراسانی چطور مقدمه آن را فراهم میکند و یا در سخن دیگر گفتهاند: خیلی سخت است برای کسی که بیاد اثبات کند یا ادعا بکند که مقام معظم رهبری سید خراسانی نیستند... در روایات آمده است که این سید در دستش علتی دارد، خالی دارد، مشکلی دارد، خال در زبان عربی به معنای مشکل و جراحت است. هم ایشان با اشاره حوادث اخیر منطقه، مقالهای را نگاشتهاند با عنوان «خروج سفیانی بسیار نزدیک است» (در هفتهنامه 9دی) این نمونهها از ایشان فراوانند و شخص ایشان، تنها و تنها یک نمونهاند. از این رو پسا پرده تولید مستند ظهور را بایستی در چونان منابر و مواعظ و مداحیها و... دید. بر همین اساس، سخنان وبلاگنویس روحا... را بیراه نمییابم که نوشته است: «[مطالب مستند ظهور را] مدتهاست روی منبر داریم از امثال آقای پناهیان و... میشنویم. نمازهای ظهر مسجد دانشگاه پس از فتنه کلاً نشانهشناسی آخرالزمان شده بود... آقای پناهیان هم که فراوان از این حرفها میزنند! نمیدانم مصاحبه میکنند چه چیز را انکار میکنند... همان روز غائله اسرائیلی 25 بهمن که در دانشکده هنر جمع شده بودیم، مگر همین آقای پناهیان ... نمیفرمود که بعد از مصر منتظر سوریه باشید؛ ظهور نزدیک است. سفیانی از سوریه به پا میخیزد، ما داریم که حتماً بعد از مصر، سوریه شلوغ میشود» این مختصری بود از نمونههای فراوان که نشان میدهد در مواجهه با رخدادهایی چون مستند یاد شده نباید سادهانگاری کرد و یا مشابه برخورد با مفاسد اقتصادی و... ضعیفکشی داشت. این جریان را بایستی با عقبه فکری آن شناخت و به نقد معرفتی و اجتماعیاش پرداخت. گروههای مرجع فکری این گونه طلاب و دانشجویان، در رسانه ملی، مراکز خاص و ... رسمیت و حرمت مییابند و سخنان ایشان در محافل بزرگ و وکوچک، مبنای سیر مطالعاتی- فکری قرار میگیرد و فرآیند روحی- روانی مجموعههایی را میسازد. کارگردان مستند ظهور میگوید که چند صد نفر مباحث فکری مستند را کار کردهاند و بیش از 10 نفر در تولید آن مشارکت داشتهاند. (در گفتوگو با خبرآنلاین) هم اینک در حاشیه وبلاگها و سایتهای مجازی، انبوه کسانی را میتوان دید که از مفاد آن مستند حمایت میکنند. حتی در حوزه علمیه قم، طلاب جوانی هستند که در جلسه نقد مستند آن (که از سوی مرکز تخصصی مهدویت برگزار شد) به دفاع برمیخیزند و یا در حاشیههای پخش مکتوب یا تصویری آن، نکاتی در حمایت از محتوای مستند ابراز میدارند. این همه نشان میدهد که نباید شاخهها را دید و از ریشهها غفلت ورزید. تقریباً در دو دهه متوالی، گروههای مرجع فکری- روانی این نگرش، تولید و تکثیر داشتهاند و اینک در محافل حقیقی- مجازی به یک مجموعهی مورد اعتنا تبدیل گشتهاند. باید در آن گروههای مرجع تأثیرگذاری کرد. از یکسو مواجهات فکری- انتقادیای با ایشان رخ دهد و از سوی دیگر رانتهایی که منابع رسمی قدرت در اختیار آنان قرار داده و میدهند و سخنان آنان را مشروعیت میبخشند؛ قطع گردد. چه این که تحریم و طرد عناصر دون پایه و یا برخوردهای قضایی - امنیتی با آنان، چارهای نمیگشاید. با ادامه روال دو دهه اخیر، مطمئن باید بود که صدها سی.دی، سایت و فیلم چونان ظهور بسیار نزدیک است؛ در راهند!
دیدگاه تان را بنویسید