جوابیه پسر منتظری به اظهارات هاشمی
احمد منتظری که سال گذشته هم مدعی شده بود نامه معروف امام راحل به منتظری را ایشان ننوشته است، به استفاده از دفتر و امکانات پدرش در حمایت از جریان فتنه متهم است.
جهان: به دنبال مصاحبه آقای هاشمی رفسنجانی درباره ماجرای عزل آقای منتظری، پسر مرحوم منتظری دست به قلم شد و جوابیه ای را برای رئیس مجمع تشخیص مصلحت ارسال کرد که هم رد بخشی از سخنان آقای هاشمی است و هم دعا برای موفقیت او. احمد منتظری در جوابیه خود خطاب به آقای هاشمی عنوان کرده است: مصاحبه اخیر جنابعالی با سایت آینده از این نظر كه خواستهاید ناگفتههایی را بیان نمایید قابل تقدیر است اما چون به حافظه خود اعتماد نمودهاید، مشتمل بر مطالب خلاف واقع نیز هست كه چه بسا تاكنون خوانندگان تذكر دادهاند. وی با بیان اینکه اینجانب یقین دارم قصد شما توهین به پدرم نبوده است، آقای هاشمی را متهم کرده است که به "محرم دانستن مردم" و "شفاف بودن با آنان" اعتقادی ندارد. پسر آقای در این باره منتظری نوشته است: اختلاف در دیدگاهها و راهكارها امری بسیار طبیعی است. به عنوان مثال محرم دانستن مردم به عنوان صاحبان اصلی مملكت و شفاف بودن با آنان و انتقاد علنی از مسئولین، كه شیوه مرحوم آیتالله العظمی منتظری بود، برای شما قابل قبول نبود؛ ولی آیا هنوز هم بر این نظر خود پابرجا هستید؟ احمدی منتظری همچنین با اشاره به سخنان آقای هاشمی در رد استناد برخی ادعاهای مرحوم منتظری، گفته است: ملاقات كنندگان با آیت الله منتظری - علاوه بر مردم عادی- مقامات و شخصیتها از قبیل وزرا و نمایندگان مجلس و مسئولین قضایی و ائمه جمعه و روحانیونی بودند كه هر كدام گزارشات و اطلاعات مستندی را به ایشان منتقل میكردند كه موجب احساس تكلیف برای معظمله میشد. آیا سزاوار است اعتماد كردن به گزارشات مستند را "زود قضاوت كردن" و "شنیدهها را مطرح كردن" نامید؟ پسر آقای منتظری بدون اشاره به تعبیرات امام خمینی(ره) درباره آقای منتظری و همراهی وی با جریان فتنه در ماه های پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، عنوان کرده است: اگر آن روز كه آیتالله منتظری فریاد میزد كه نظام ما وقتی ارزشمند است كه قائم به شخص یا اشخاص نبوده و جمهوریت و اسلامیت آن باید اصل و پابرجا باشد، او را همراهی میكردید، آیا این همه ضربه به جمهوریت و اسلامیت نظام وارد می شد؟! پسر مرحوم منتظری در پایان نامه خود، خطاب به آقای هاشمی می نویسد: امیدوارم جنابعالی و همه دوستان واقعی نظام و كشور با همدلی و اتحاد و گذشت در جهت اصلاح امور گام برداشته و در راه خدمت به مردم موفق باشید. احمد منتظری که سال گذشته هم مدعی شده بود نامه معروف امام راحل به منتظری را ایشان ننوشته است، به استفاده از دفتر و امکانات پدرش در حمایت از جریان فتنه متهم است. روایت امام راحل؛ روایت هاشمی آقای هاشمی در مصاحبه خود درباره آقای منتظری، درباره رابطه خود با وی گفته بود: همه به ایشان ارادت داشتند. صلح و صفا و خاكی بودن و با هم نشستن ویژگی ایشان بود. نظرات خوبی داشتند. سوادشان هم خیلی بالا بود. خیلی خوب میفهمیدند و خیلی خوب بیان میكردند. به همین ادلّه میگویند روابط ما ویژه بود. رفت و آمدهای خانوادگی داشتیم. پسر آقای ربانی املشی كه برادرخوانده من بود، داماد ایشان شده بود. بله، روابط من با آقای منتظری صمیمی بود. وی همچنین گفته بود: در موقع عزل (منتظری) مسائل شكل دیگری پیدا كرد. ایشان به خاطر مباحث دیگر اشكالاتی داشت. زود قضاوت میكرد و با مردم مطرح میكرد. نائب امام بود و موقعیت بالایی داشت. همه فكر میكردند به زودی رهبر میشود ... افرادی به ملاقات ایشان میرفتند و خبر تلخی میدادند، چند ساعت بعد از زبان ایشان به رسانهها میآمد. خیلی از آن حرفها درست نبود. شنیدهها را مطرح میكرد. آقای هاشمی با بیان اینکه منتظری خیلی تحت تاثیر سید مهدی هاشمی قرارداشت، گفته است: به آقای منتظری میگفتیم كه یكی از مشكلات، بیت شماست. آقای ربانی املشی كه قوم و خویش ایشان شده بود، تلاش كرد مواظب اینها در بیت باشد كه نتوانند آقای منتظری را تحریك كنند. آنها به آقای ربانی میدان نمیدادند و خودشان نزدیكتر بودند. البته به گفته بخشی از فعالان سیاسی آنچنان که از سخنان و نامه های امام راحل درباره منتظری بر می آید، واقعیت به آن ملایمتی که آقای هاشمی تعریف کرده اند، نبوده است. حضرت امام خمینی در ششم فروردین ماه سال ۶۸ یکی از مهمترین وقایع تاریخ جمهوری اسلامی ایران را با انتشار نامه تاریخی خویش خطاب به آقای حسینعلی منتظری و عزل رسمی وی از قائم مقامی رهبری رقم زدند. اما در نامه معروفشان چه نوشته بود؟ امام(ره) در ابتدای نامه خویش تصریح میکنند که با دلی پر خون و قلبی شکسته هدفی از نوشتن این نامه جز آگاهی مردم ندارد و در ادامه نیز تأکید میکنند:«از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید» در قسمتی دیگر از نامه نیز به گوشهای از اشتباهات تاریخی آقای منتظری اشاره میکنند:«مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید ... در مسئله مهدیهاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین، متدینتر میدانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام میدادید که او را نکشید. از قضایای مثل قضیه مهدیهاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم». امام در ادامه این نامه، منتظری را فردی «ساده لوح» می نامد که نباید در کار سیاسی دخالت کند چرا که این خصوصیت وی منجر به تحریک شدن وی و عدم اخذ تصمیمات درست میشود و از وی میخواهند تا برای اینکه در قعر جهنم نسوزد، به اشتباه خود اعتراف کرده و توبه نماید تا شاید خداوند از سر تقصیرات وی بگذرد. امام راحل ضمن تأکید بر مخالفت خویش از ابتدا با قائم مقامی آقای منتظری، ضمن اشاره به این که «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» در پایان از خداوند متعال میخواهند تا با نزدیک قرار دادن زمان مرگ خویش، باعث شود تا بیش از این طعم تلخ خیانتهای دوستان را در دنیا نچشد.
دیدگاه تان را بنویسید