سردار احمدی مقدم! خدا را شکر که «المدهون» در ورزشگاه نبود

کد خبر: 146678
سردار احمدی مقدم! خدا را شکر که «المدهون» در ورزشگاه نبود

پس از اتفاقاتی که در پی حضور جمع زیادی از دانشجویان برای اعلام انزجار از رفتار وحشیانه عوامل سعودی و حمایت از ملت مظلوم بحرین در جریان بازی پرسپولیس ایران و الاتحاد عربستان در ورزشگاه آزادی روی داد، جواد نوری زاده یکی از دانشجویان، یادداشتی را در انتقاد به رفتار مأموران ناجا و خطاب به سردار احمدی مقدم برای «تابناک» نوشت. به گزارش «تابناک»، متن این یادداشت به شرح زیر است: 1 ـ چند روز پیش به مناسبتی با «ابراهیم المدهون» عضو شورای مشورتی «جمعیة الوفاق الوطنی الإسلامیة» و از مبارزین به‌نام ملت مظلوم بحرین علیه رژیم استبدادی و استعماری مورد حمایت آمریکا و عربستان ساعت‌ها هم‌کلام بودم. گزارش‌های تکان‌دهنده‌ای از ظلم‌ها و مصیبت‌هایی که بر سر مسلمانان بحرین می‌آید داشت. در لابه‌لای صحبت‌هایش سعی داشتم اندکی از مشی محافظه‌کارانه‌اش در صحبت‌کردن فاصله گرفته و به آنچه که در صندوقچه اسرار خود داشت نیز اشاره کند. دوست داشتم از روابط حزب‌شان با گروه‌های موازی ـ به ویژه حزب عمل اسلامی ـ و نحوه تعامل‌شان در راستای براندازی رژیم بحرین بگوید و از مقاصد پنهان و آشکار مزدوران آل‌سعود در خیابان‌های منامه؛ آنان‌که با شعار « الفتنة أشد من القتل» و به دستور ملک عبدالله و حمد بن عیسی آل خلیفه به زنان مسلمان تجاوز می‌کنند و حسینیه‌هایشان را به آتش می‌کشند.

ابراهیم المدهون

المدهون از تفاوت‌های رقت‌بار انقلاب بحرین با انقلاب‌های مصر، تونس، یمن و الجزایر گفت که در رسانه‌های ملی و بین‌المللی نیز گفته بود. این مبارز بحرینی که تمام اعضای خانواده‌اش در چنگال مامورین آل خلیفه گرفتار شده و پسر 5 ساله‌اش نیز‌ خردسال‌ترین زندانی جهان به شمار می‌رود، دعوتم را برای سخنرانی در دانشگاه اجابت کرد و تبیین بیشتری از وقایع ملت مظلوم بحرین برای دانشجویان ارائه‌ داد. 2 ـ تداوم گفت‌وگوهای ما دو نفر توضیح مطالبات سیاسی مبارزان بحرینی و آینده خیزش آنها بود و البته درد بزرگی که برای من که اینک مورد اعتمادش بودم افشاء کرد گلایه‌ای بود که از سیاست خارجی کشورمان داشت. می‌گفت تمام غرب و جهان تسنن خیزش ما را متصل به ایران کردند در حالی‌که نمی‌دانم به چه دلیلی ـ شاید قانون سیاست بین‌الملل، شاید هم چیزی که من در جریان نیستم ـ مانع از بهره‌مندی حتی حداقلی ما از برادران ایرانی‌ شد. برای کشف اعتقاد حقیقی‌اش درباره ایران و اینکه چقدر در بیان گفته‌هایش صادق‌ است از میزان علاقه مردم بحرین به بازگشت به تمامیت ارضی ایران پرسیدم. در حقیقت، ماهیت استقلال‌طلبانه مبارزات‌شان برایم مبهم بود. جواب جالبی داد: از پدران خود ممنونیم که ما را از ایران جدا کردند. ملت بحرین باوجود قرابت شدید مذهبی و فرهنگی علاقه‌ای به ملحق شدن به ایران ندارد! 3 ـ آری! ابراهیم المدهون نمی‌دانست به چه دلیلی نتوانسته‌اند با وجود تبلیغات رسانه‌های بین‌المللی و جیره‌خواران آنها در ریاض، کویت، دوبی و... از حمایت‌های برادران ایرانی بهره‌مند شوند. اما دلیل آن را من می‌دانستم ولیکن آن‌را به‌صورت بغض فرو خوردم؛ چرا که دولتی که مدعی پیروی از راه امام و آرمان‌های امام(رض) است چند روزی بود رئیس‌اش... و... بماند!!

صحنه ای از زد و خورد ماموران با دانشجویان
4 ـ

ورزشگاه آزادی تهران آن روز ـ سه شنبه ـ شاهد ضرب‌وشتم دانشجویانی بود که برای اعتراض به جنایات آل سعود جمع شده بودند. آنان‌که باتوم به دست گرفته و به مضروب کردن حامیان المدهون مشغول بودند، سربازان مزدور عربستان نبودند. آنها از خلیفه بن زاید آل نهیان رییس دولت امارات نیز دستور نگرفته بودند. بلکه سر و دست و پای معترضین به قتل‌عام مسلمانان در کشورهای خاورمیانه توسط سربازان خودی مورد اصابت باتوم و... قرار گرفت. امیدوارم که دستور این اقدام خشن از سوی احمدی‌مقدم یا مقام مافوق او صادر نشده باشد... و روز سه شنبه برای جریحه‌دار نشدن قلوب تصمیم‌گیران کنفدراسیون فوتبال آسیا آرمان‌ دفاع از مستضعفین به مسلخ برده شد! 5 ـ حرکت‌های دانشجویی این‌چنینی معمولاً رگه‌هایی از رادیکالیسم را در خود دارند و بر مدیران سیاسی و امنیتی کشور فرض است که در مدیریت چنین پدیده‌هایی بر این امر وقوف داشته و ضمن إعمال خویشتن‌داری باعث قداست‌زدایی از آرمان‌های مقدس جمهوری اسلامی نشوند. حتی در دولت اصلاحات نیز که متهم به وادادگی و کرنش در برابر غرب بود این مسئله به کرات رعایت می‌شد از جمله در قضیه امضای بیانیه سعدآباد در مهر 82 که نیروهای امنیتی نهایت همکاری را با دانشجویان به عمل آوردند. در تحصن‌های مکرر مرداد 84 مقابل سفارت بریتانیا و فرانسه که در اوج خشونت نیز انجام می‌شد رئیس وقت پلیس تهران جلوه آرمانخواهانه خود را در همراهی با شعارهای دانشجویان کتمان نمی‌کرد. در دولت نهم نیز می‌توان به اقدام دانشجویان در بهمن 84 و اشغال سفارت دانمارک بعد از اهانت نشریات این کشور به پیامبر اعظم(ص) و نیز ورود آنها به باغ قلهک در دی 87 و... اشاره کرد. اما فصل ممیز اعتراض سه شنبه نحوه برخورد با آرمان‌های‌پاک جوانان دغدغه‌مند آن‌هم در عرصه‌ ورزش که آغشته به شور و هیجان می‌باشد، بود. طرفه اینکه اعتراضات قبلی به مراتب حساس‌تر، شدیدتر و تأثیرگذارتر از این بود. علاوه بر این انگار باید به تغییر دیگری نیز اشاره کرد و آن ریاست آقایان احمدی‌مقدم و رادان است که تشخیص داده بودند پاداش آرمان‌خواهی دانشجویان را در برخوردی از این نوع بدهند! 6 ـ احضار وزیر کشور به مجلس و سؤال از چرایی اقدام ناشایست روز سه شنبه و سازمان‌دهی مجدد اعتراض‌کنندگان به قتل‌عام در کشورهای منطقه حداقل کاری است که در کوتاه ‌مدت باید انجام داد. در روزهای رخوت دستگاه دیپلماسی کشور، نمایندگان مجلس وظیفه خطیری در تفهیم مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران به کشورهای مرتجع منطقه دارند. علی‌الخصوص کشور عربستان که پرده‌دری را به جایی رسانده که با وجود گسیل نیروهای نظامی‌اش به بحرین و تحرک‌بخشی به ماشین کشتار مسلمانان، در صدر کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس بیانیه محکومیت جمهوری اسلامی به اتهام دخالت در بحرین صادر می‌کند! کشوری که خیابان‌هایش مملو از تظاهرات مردمی است و لیکن به مدد دیپلماسی متنفذش، تهران را مجاب می‌کند که برای فروکش کردن معترضان به اقداماتش به ضرب‌و‌شتم تماشاگران ورزشی متوسل شود! 7 ـ خدا را شکر که «المدهون» در ورزشگاه نبود چرا که قطعاً او نیز از کتک‌های مأموران تحت‌امر سردار بی‌نصیب نمی‌ماند. خدا می‌داند چه حسی به وی دست می‌داد اگر این صحنه‌ها را مشاهده می‌کرد. او ترجیح داده بود بعد از سخنرانی‌ در قم و تهران اینک عازم مشهد مقدس شده و پس از تجدید قوا در مرقد علی‌ ابن‌ موسی‌ الرضا علیه‌السلام به بیروت برود. این مبارز بحرینی امید عجیبی به همراهی شاگردان سید حسن نصرالله داشت. با دیدن صحنه‌های سرکوب دانشجویان معترض به قتل‌عام مردم بحرین در ورزشگاهی که مسما به نام «آزادی» است جملات ابراهیم در لحظه وداع را در ذهن مرور می‌کردم. او که اشک در چشمانش موج می‌زد مرا گرم در آغوش گرفته بود و می‌گفت: وعده دیدار بعدی ما میدان اللؤلؤ منامه!!

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت