یادداشت شریعتمداری خطاب به احمدی نژاد
بنابراين، اگر سخنان توفنده برادر عزيزمان جناب آقاي دكتر احمدي نژاد در اجلاس عمومي سازمان ملل متحد، لرزه بر اندام نظام سلطه مي اندازد و خروش ايشان عليه رژيم صهيونيستي، سردمداران اين رژيم جعلي و كودك كش را به وحشت فرو مي برد و... تنها به اين علت است كه آنها، زبان ولي فقيه را در كام ايشان مي بينند وگرنه...
کیهان در سرمقاله خود با عنوان «این تیر و آن کماندار! »به قلم حسین شریعتمداری نوشت: ديروز آقاي دكتر احمدي نژاد بعد از يك غيبت 11 روزه كه از ايشان انتظار نمي رفت و تعجب همراه با تاسف دوستان واقعي رئيس جمهور محترم را در پي داشت، به دفتر كار خود بازگشت و با اين اقدام- هرچند ديرهنگام- خويش، خواب خوش دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها را به كابوس تبديل كرد. در فاصله 11 روز گذشته آنچه در ميان مردم ديده مي شد، نگراني توام با دلخوري از رئيس جمهوري بود كه با اعتقاد به پيروي بي چون و چراي ايشان از رهبر و مقتداي خويش انتخاب كرده بودند و او نيز در خدمت به خلق خدا و ايستادگي در مقابل باج خواهي نظام سلطه جهاني، سنگ تمام گذاشته بود و اكنون در پي ماجراي اخير، دلشوره داشتند كه مبادا در گزينش خود به خطا رفته باشند! در ديگر سوي اين ميدان، دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب و دنباله هاي حقير و شكست خورده آنها ايستاده بودند كه با توهم حاكميت دوگانه، آرزوي بيش از سه دهه بر زمين مانده خود را - دستكم به ظاهر- برآورده شده تلقي مي كردند و با ذوق زدگي- يا تظاهر به ذوق زدگي- اين «آرزو» را به «خبر» تبديل كرده و به شيپور فريب و پر سر و صداي خود سپرده بودند. و اما، در اين ميان گروه ديگري نيز بودند كه ماجراي پلشت اخير را خود آفريده بودند و يا در پيدايش آن نقش برجسته و پررنگي داشتند. اين جماعت كه با استناد به مواضع و عملكرد چند ساله شان در ميان مردم و نزد دوستداران واقعي رئيس جمهور محترم، «جريان انحرافي» نام گرفته اند، طي 11 روز گذشته، به گواهي آنچه بر زبان و قلم آورده اند، نه دغدغه نظام را داشتند و نه سرنوشت رئيس جمهوري كه لاف دوستي و نزديكي با او را مي زدند برايشان اهميت داشت! آنها فقط نگران خود بودند. در اين گزاره ها- كه اندكي از بسيارهاست- همه روزه از سوي گروه انحرافي و به صورت پيامك براي اين و آن ارسال مي شد، دقت كنيد؛ «باند قدرت و ثروت، آقاي مشايي را هدف حمله و هجوم ناجوانمردانه خود قرار داده اند»! «مخالفان ولايت فقيه به احمدي نژاد و آقاي مشايي هجوم آورده اند»! و... اعضاي جريان انحرافي توضيح نمي دادند؛ كسي كه 18 پست حساس دولتي و هزاران ميليارد تومان پول بي حساب و كتاب را در اختيار خود دارد و بدون احساس نياز به پاسخگويي در برابر قانون، دست به هر كاري كه مايل باشد مي زند و مبالغ نجومي از بيت المال را هرجا كه بخواهد هزينه مي كند و... صاحب ثروت و قدرت است، يا آن بسيجي پاكباخته و تهي دست كه تاراج بيت المال و حضور غريبه ها در كانون هاي حساس نظام را برنمي تابد و عليه گروه منحرف خروش برمي دارد؟!... خوشبختانه رئيس جمهور محترم، همانگونه كه از ايشان انتظار مي رفت با حضور ديروز خود در رياست جمهوري و شركت در جلسه هفتگي هيئت دولت، از يكسو، به دلشوره و نگراني مردم كه بي علت نبود، پايان داد و ان شاءالله در ادامه مسير رگه هاي باريك احتمالي از تكرار رخداد پلشت ياد شده را نيز محو خواهد كرد و از سوي ديگر، خواب خوش دشمنان بيروني و دنباله هاي حقير و بارها شكست خورده داخلي آنها را نه فقط آشفته، كه به كابوس تبديل كرد و مي ماند جريان انحرافي كه اميد است رئيس جمهور محترم و مردمي، توصيه دلسوزانه دوستان واقعي خويش را ناديده نگيرد و از كنار دغدغه آنان كه نشان داده اند، نه سوداي سود دارند و نه غم بود و نبود، آسان عبور نفرمايند. و اما، در اين وجيزه، سخن ديگري نيز در ميان است كه مي تواند و بايد براي همگان درس آموز و عبرت انگيز باشد و آن، اين كه تقريبا، بلافاصله پس از انتشار خبر ابقاي وزير اطلاعات از سوي رهبر معظم انقلاب كه با استقبال چنداني از سوي آقاي رئيس جمهور روبرو نشده بود- و يا اينگونه تبليغ شده بود- تمامي دشمنان بيروني با بهره گيري از ماشين عظيم و پردامنه تبليغاتي و رسانه اي خود به تقدير و تمجيد از آقاي احمدي نژاد پرداختند و در حمايت و قدرداني! از ايشان كمترين ترديدي به خود راه ندادند. چرا...؟! اين حاميان تازه به ميدان آمده! دقيقا همان قدرت هاي استكباري و دشمنان تابلوداري بودند كه تا چند روز قبل تمامي محافل خبري، سياسي خود را با اختصاص هزينه هاي كلان و نجومي عليه ايشان به كار گرفته بودند و از هيچ تهمت و افتراء و بدگويي و ناسزايي به آقاي احمدي نژاد دريغ نمي كردند. آيا غير از اين است؟! بنابراين، پاي اين پرسش منطقي در ميان است كه چرخش يكصد و هشتاد درجه اي مورد اشاره از كدام نقطه آغاز شده و در كجا ريشه داشته است؟ پاسخ اين سؤال نه پيچيده است كه براي فهم آن به اذهان ژرف انديش نيازي باشد و نه پنهان و رازآلود است كه بدون دسترسي به اخبار و گزارش هاي سري و طبقه بندي شده قابل درك نباشد. اين چرخش يكصد و هشتاد درجه اي دقيقا هنگامي آغاز شد كه دشمن احساس كرد- و يا در اين توهم افتاد- كه آقاي احمدي نژاد، حكم و توصيه رهبر معظم انقلاب را ناديده گرفته و از تن دادن به آن خودداري كرده است! به بيان ديگر، دشمن احساس كرد آرزوي ديرينه اش كه سه دهه برزمين مانده بود، يعني «حاكميت دوگانه» تحقق يافته و يا نشانه هاي آغاز آن ديده مي شود! خب! اكنون سؤال ديگري در ميان است كه پاسخش اگرچه روشن و بديهي ولي بيان دوباره و حتي چندباره آن خالي از فايده نيست و آن سؤال اين كه، چرا دشمنان تابلودار بيروني پس از احساس- به زعم خود- «حاكميت دوگانه» بدون كمترين ترديدي حمايت از آقاي احمدي نژاد و تقدير و تمجيد از ايشان را برگزيدند و حال آن كه مي توانستند به جاي آقاي احمدي نژاد، حمايت و تقدير خود را نثار رهبر معظم انقلاب كنند؟! مگر نه اين كه به خيال خام آنان، در حاكميت نظام اسلامي «ترك افتاده»! و نشانه هاي حاكميت دوگانه پديد آمده است؟! بنابراين آنچه براي آنان در نگاه اول، ضروري به نظر مي رسد، حمايت و تقدير از يك سوي اين به اصطلاح حاكميت دوگانه است، چرا كه هدف نهايي دشمن، دوسويه شدن حاكميت است و چه فرقي مي كند كه كدام سو در مقابل سوي ديگر مورد حمايت قرار گرفته و تقدير و تمجيد شود؟! بنابراين چرا در اين ميان حمايت از آقاي احمدي نژاد را برگزيدند و بي درنگ به سوي آن رفتند؟! پاسخ به اين سؤال است كه درس آموز و عبرت انگيز است و مي تواند يك بار ديگر و براي چندمين بار در عمر پربركت و مقدس جمهوري اسلامي ايران، آويزه گوش و دل همگان باشد. دقت كنيد! دشمن مي داند و كمترين ترديدي ندارد كه دشمن واقعي نظام سلطه بين الملل و سد مستحكم در مقابل باج خواهي، زورگويي و غارتگري و خونريزي جهانخواران، «ولي فقيه» است و ديگران، از جمله رئيس جمهور و يا هر مقام برجسته و بلندپايه ديگر، فقط در حد و اندازه و در نقش «بازوي ولي فقيه» در ميدان حضور دارند كه توان و قدرت خود را از آن وجود مبارك و ملكوتي مي گيرند. دشمن مي داند كه «گرچه تيغ از كمان همي گذرد... از كمان دار بيند اهل خرد». به بيان ديگر، دشمنان بيروني و نظام سلطه جهاني، اگر از نظام اسلامي در هراسند و اقتدار آن را سد راه خود مي دانند، اين هراس از اقتدار ولي فقيه است نه رئيس جمهور محترم و يا هر مقام بلندپايه و محترم ديگر، چرا كه مردم براساس باورهاي ديني عميق خود گوش به فرمان ولي امر خويشند و همواره از او به يك اشاره بوده و هست و از مردم به سر دويدن. رئيس جمهور، رئيس قوه قضائيه، رئيس قوه مقننه و... تنها هنگامي براي دشمن خطرساز و براي مردم آرامش آفرين هستند كه پيرو بي چون و چراي ولي فقيه، يعني نايب حضرت بقيه الله الاعظم- ارواحنا له الفداء- باشند و به هر اندازه كه پاي از اين حلقه بيرون گذارند- ولو به توهم دشمن- هرچه باشند و هركه باشند يك شهروند ساده و معمولي مانند ساير شهروندان خواهند بود. بنابراين، اگر سخنان توفنده برادر عزيزمان جناب آقاي دكتر احمدي نژاد در اجلاس عمومي سازمان ملل متحد، لرزه بر اندام نظام سلطه مي اندازد و خروش ايشان عليه رژيم صهيونيستي، سردمداران اين رژيم جعلي و كودك كش را به وحشت فرو مي برد و... تنها به اين علت است كه آنها، زبان ولي فقيه را در كام ايشان مي بينند وگرنه... مگر همين دشمنان تابلودار بلافاصله پس از آن كه به خيال خود احساس جدايي احمدي نژاد از ولي امر مسلمين را ديدند، به جاي خروش عليه ايشان، زبان و قلم به حمايت و تعريف و تمجيد از وي نگشودند؟! و بالاخره، با توجه به شرايط حساس كنوني و خيزش ها و انقلاب هاي اسلامي ملت هاي مسلمان منطقه كه چشم و دل به ايران اسلامي دوخته اند، آيا برادر عزيز و بزرگوارمان جناب آقاي دكتر احمدي نژاد، احتمال نمي دهند ماجراي اخير، توطئه اي - اگرچه با چند واسطه- تحميل شده به ايشان باشد؟! رئيس جمهور محترم بارها نشان داده و همين ديروز نيز با صراحت بر اين باور قلبي خود، تاكيد ورزيده است كه پيرو بي چون و چراي ولي فقيه است. بنابراين، ماجراي پلشت چند روز گذشته را چه كساني رقم زده اند؟! حسين شريعتمداري
دیدگاه تان را بنویسید