جوانفکر: به دنبال اجرای طرح براندازی دولتند!

کد خبر: 145143

در جامعه امروز ما جریانی وجود دارد که بشدت مایل است دوره مشعشع خدمتگزاری در دولت احمدی نژاد را به طور کلی از تاریخ انقلاب اسلامی حذف نماید و برای همین منظور در تلاش است تا به هر شکل ممکن آن را دگرگون و وارونه بنمایاند.

روزنامه ایران در سرمقاله خود با عنوان«مقابله با تحریف تاریخ انقلاب، تبعیت از منویات رهبری است» به قلم علی‌اکبر جوانفکر نوشت: *استعفای آقای مصلحی از مسئولیت خود در وزارت اطلاعات، پذیرش استعفا و انتصاب وی به سمت مشاور رئیس‌جمهور از جمله وقایعی هستند که روز یکشنبه ۲۸ فروردین ماه بوقوع پیوست و بلافاصله خبر آن در خبرگزاری‌ها و رسانه های خبری داخلی و خارجی منتشر شد. ساعاتی پس از انتشار این خبر، افرادی دست به کار شدند و اقدام به حذف این خبر از رسانه‌ها کردند؛ کاری که منطق و توجیه قابل قبولی برای آن وجود ندارد. *ساعتی بعد نیز همین رسانه ها اقدام به انتشار خبری مبنی بر مخالفت رهبر معظم انقلاب با استعفای آقای مصلحی کردند. این در حالی است که طبق قاعده جاری، هرگونه خبر مربوط به رهبری عزیز بویژه آنجا که مطلبی به ایشان نسبت داده می‌شود باید به یک مرجع ذیصلاح و قانونی، مستند گردد. در غیر این صورت هر فردی که در آینده بخواهد درباره انقلاب اسلامی تحقیق کند، وقتی به این برهه از زمان برسد، با سردرگمی و ابهام مواجه خواهد شد. *خبرگزاری جمهوری اسلامی که اعتبار و صلاحیت آن به عنوان تریبون رسمی نظام در گرو موافقت و رضایت رهبری معزز انقلاب است، از ورود به این دو فرایند خبری اجتناب ورزید و در عین حال تاکید کرد که وظیفه خود می‌داند، هر خبر مربوط به نظر رهبر معزز انقلاب را پس از دریافت از مجاری ذیصلاح یا انتشار آن در سایت رسمی معظم له، به اطلاع عموم برساند و این همان کاری بود که در ارتباط با انتشار نامه مقام معظم رهبری به آقای مصلحی انجام شد. *انتظار این بود که دستگاه قضایی، رسانه های منتشر کننده این خبر را به دلیل مستند نبودن آن، بازخواست نماید اما چنین نشد و این امر ممکن است در آینده به دستاویزی برای فرار از مسئولیت‌پذیری کسانی تبدیل شود که با استناد به این رویه، اقدام به نشر مطالبی از قول رهبری نمایند. *ممکن است رسانه‌های نشر دهنده این خبر، نامه مقام معظم رهبری به رئیس‌جمهور محترم در مورد آقای مصلحی را مستند خبر خود قرار دهند و در چنین حالتی این سؤال مطرح می‌شود که این نامه از چه مسیری و توسط چه کسی از رسانه های ارتباط جمعی سر در آورده است. این سؤال را نمی‌توان بی‌پاسخ گذاشت که چرا قبل از آنکه این نامه به رویت آقای احمدی نژاد برسد و ایشان از متن آن مطلع شوند، این موضوع در سطح افکار عمومی انتشار یافته است؟ *پذیرش استعفای آقای مصلحی از سوی رئیس‌جمهور بخشی از این تاریخ است، همانطور که نامه رهبر معظم انقلاب به آقای مصلحی نیز بخش دیگری از آن محسوب می‌شود و در اینجاست که حاکمیت ولایت مطلقه فقیه به عنوان شعبه‌ای از حکومت انبیای الهی معنای روشنی پیدا می‌کند. *در جامعه امروز ما جریانی وجود دارد که بشدت مایل است دوره مشعشع خدمتگزاری در دولت احمدی نژاد را به طور کلی از تاریخ انقلاب اسلامی حذف نماید و برای همین منظور در تلاش است تا به هر شکل ممکن آن را دگرگون و وارونه بنمایاند. *این جریان که منش و ممشای آن، آشکارا در تضاد با اصول و ارزش‌های اسلامی است و با بی‌پروایی تمام، هتاکی و بی‌حرمتی به دیگران را در دستور کار خود قرار داده است و بدون آنکه دل نگران واکنشی از سوی دستگاه قضایی باشد، همکاران صدیق و دلسوز رئیس‌جمهور را که هیچ دغدغه‌ای جز تحقق آرمانهای والای انقلاب اسلامی ندارند، عناصری فاسد، منحرف، فتنه‌گر، فراماسونر، مخالف ولایت فقیه و... می‌نامد. نمی‌توان از نظر دور داشت که تداوم این هجمه ناجوانمردانه به دولت، خواسته یا ناخواسته می‌تواند فراهم کننده مقدمات اجرای یک طرح براندازی باشد. *از سوی دیگر باید توجه داشت که یک رئیس‌جمهور ولایی مانند آقای احمدی‌نژاد، باید از اقتدار لازم برای انجام خدمات موثرتر و بزرگتر برخوردار باشد و این در حالی است که یک جریان خاص در تلاش است تا لوازم مدیریت مقتدرانه و امکان خدمتگزاری را از رئیس‌جمهور سلب نماید.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت