تاریخ مصرف مشایی از زبان عباس سلیمی نمین

کد خبر: 144780

درست است که تاریخ تکرار می‎شود اما ملت‎ها از همان سوراخی که چند بار گزیده می‎شوند، دوباره گزیده نمی‎شوند.

عباس سلیمی نمین ۱۳ سال مدیر مسئول کیهان هوایی بوده و سال‎هاست که رییس دفتر مطالعات تدوین تاریخ ایران است. وی از پژوهشگران و روزنامه‎نگاران اصول‎گرای شناخته‎شده‎ای است که تاکنون ثابت کرده نقدهایش به‎هیچ وجه برای کسب مقام و منسبی نبوده است. هفته نامه پنجره با او درباره اسفندیار رحیم مشایی گفت و گو کرده که با توجه به‎ نگاهی که به ‎تاریخ ایران دارد، اظهارنظرهای جالب‎توجهی ارائه کرده است. بدون مقدمه می‎روم سر اصل مطلب؛ حرکت‎ها و مواضع و عملکرد غیر اصول‎گرایانه آقای مشایی ما را به‎کجا می‎برد؟ این‎که ما نسبت به‎همه مسایل جامعه اشراف داشته باشیم، بسیار خوب است اما در کنار این اشراف باید اولویت‎بندی‎ها را به‎صورت دقیق حفظ کنیم و دقت داشته باشیم که از این اولویت بندی‎ها خارج نشویم. برای هر جامعه‎ای تهدیدات متنوعی وجود دارد و جامعه‎ای موفق است که در شناخت تهدیدات خود دقیق شود و آن‎ها را اولویت‎بندی کند و در مقابله با تهدیدات دچار اشتباه نشود. آقای احمدی‎نژاد هم به‎طور مسلم دارای ضعف‎ها و قوت‎هایی است و مردم از آن‎جایی که قوت‎ها را بر ضعف‎هایش برتر یافتند، او را انتخاب کردند. آقای احمدی‎نژاد در کنار خصلت‎های خوب ساده‎زیستی و خدمت به ‎مردم، دارای ضعف‎هایی هم هست یکی از آن ضعف‎ها این است که اگر به ‎یک جمع‎بندی و اعتقادی در مورد یک نفر برسد، خیلی دشوار است که به‎ ایشان بقبولانیم که این شناخت اصولی نیست. به‎عنوان نمونه، این دشواری را ما در مورد اعتقاد آقای احمدی‎نژاد به نسبت ‎آقای مشایی داریم. این‎که ما مسئله آقای مشایی را خیلی پررنگ کنیم، من آن را یک نکته انحرافی می‎دانم و اگر خیلی هم بخواهیم این موضوع را نادیده بگیریم، باز هم این را انحرافی می‎دانم. باید مسئله آقای مشایی را در ذهن داشته باشیم و نسبت به ‎آن هوشیارانه برخورد کنیم. اما این‎که در مسایل جامعه‎مان آن‎چنان وزنی به‎آن بدهیم و مسایل مهم‎تر را فراموش کنیم، این یک خطای استراتژیک خواهد بود. به‎همین دلیل، من معتقدم باید آقای مشایی را در حد یک فرد متملقی که در تملقات خود از مظاهر دینی استفاده می‎کند. بدانیم. از این نباید بالاتر رفت. به‎خصوص درباره کسانی که می‎خواهند مسلمان‎تر از پیامبر جلوه کنند که در مورد دینداری آن‎ها باید تشکیک کرد. وقتی شما در احوال آقای مشایی مطالعه می‎کنید، می‎بینید که از پوشش اعتقادی استفاده می‎کند برای بیان برخی تملقات نسبت به ‎آقای احمدی‎نژاد. به‎نظر من اگر کمی فرصت بدهیم، کاملا روشن می‎شود. نوع تیپ‎هایی که آقای مشایی دارد در بدنه دولت می‎گمارد و افرادی را که ایشان دارد از دولت اصول‎گرا دفع می‎کند به‎زودی ماهیت آقای مشایی را روشن می‎کند. شما دقت کنید که آدم‎های بسیار پاک، معتقد و سالم با برنامه‎ریزی آقای مشایی از اطراف آقای احمدی‎نژاد دور شدند و آدم‎های متملق و متظاهر نزدیک شدند. خود این موضوع کنه آقای مشایی را مشخص می‎کند و در آینده همه چیز کاملا روشن خواهد شد. فکر نمی‎کنید این موضوع زمانی روشن شود که دیگر دیر شده است؟ نه، این‎طور نیست. من برخلاف آن چیزی که برخی می‎خواهند آقای مشایی را خیلی بزرگ کنند، ایشان را غیر از یک آدم متملقی که به لباس اعتقادی درآمده، نمی‎دانم. آقای مشایی آمده است و متناسب با ساده‎زیستی آقای احمدی‎نژاد تملق می‎کند. من نمی‎دانم مثلا هاله نور را چه کسی مطرح کرد ولی اگر چنین حرفی زده شده، قطعا محصول این نوع تملقات است. البته شما شک نکنید که برای مقابله با قوت‎های انقلاب اسلامی در هر نوعی که باشد، چینش خاصی صورت می‎گیرد. امروز آقای احمدی‎نژاد قطعا یک نیروی مناسب و توانمندی است و توانسته تحولاتی را در عرصه اجرایی کشور به‎وجود بیاورد و من فکر می‎کنم آقای مشایی از جمله مواردی است که تلاش می‎کند تا این توانمندی و استعداد را از مسیر خدمت‎گذاری به ‎ملت باز بدارد. ببینید اگر کسی هم بخواهد مخالف یک جریان اجتماعی صحبت کند، نمی‎تواند این همه حرف‎های عجیب و غریب را در مدت زمانی کوتاه بگوید. شما فکر می‎کنید این یک حالت معمولی برای اظهار‎نظر و ارائه افکار یک شخص است یا این‎که تلاش مضاعفی وجود دارد که یک شخص بخواهد خودش را این‎گونه فریاد بزند؟ به‎خاطر این‎که آقای مشایی نمی‎خواهد پیوند آقای احمدی‎نژاد با آن جاهایی که باید باشد، برقرار شود. ببینید یکی از مراکزی که آقای مشایی سعی می‎کند ارتباط آقای احمدی‎نژاد را با آن‎جا تیره کند، قم است. اگر دقت بکنید، هر خیزی که توسط دلسوزان برداشته می‎شود برای این‎که ارتباط آقای احمدی‎نژاد با قم به‎عنوان یک مرکز سلامت و پایگاه اصالت بهبود پیدا کند، آقای مشایی یک حرفی می‎زند تا این ارتباط دوباره دچار مشکل شود. می‎گویند تاریخ تکرار می‎شود. آیا در گذشته هم نمونه آقای مشایی را داشتیم؟ درست است که تاریخ تکرار می‎شود اما ملت‎ها از همان سوراخی که چند بار گزیده می‎شوند، دوباره گزیده نمی‎شوند. در دوران پس از انقلاب هم موضوع تملق در زمان آقایان هاشمی و خاتمی تأثیرات سویی گذاشت. تملقی که در دوران آقای هاشمی خیلی زیاد بود و در دوران آقای خاتمی کمتر شد. مردم متوجه این موضوع شدند که تملق جایگاه قوه مجریه در کشور بسیار ضربه زننده است. برای همین مردم روی چرخش قدرت تأکید کردند. امروز پدیده آقای مشایی یک پدیده نویی نیست و مردم در این چند سال متوجه شده‎اند که تملق چقدر مخرب است و چقدر می‎تواند آدم‎های ارزشمند را از مسیر خدمت‎گزاری به‎مردم دور کند. چون مردم این موضوع را فهمیده‎اند. البته درست است که تملق در دوران آقای هاشمی و خاتمی از پوشش اشرافیت استفاده می‎کرد و الان از یک پوشش دیگر استفاده می‎کند اما محتوای آن یکی است و مردم آن را درک می‎کنند. آن تملق اشرافیت را ما دفع کردیم، این هم دیگر به‎طریق اولی دفع می‎شود و از این جهت من خیلی نگران نیستم. موضوع این نیست، بحث ما این است که تا کی قرار است بچه‎های مذهبی و انقلابی هنرمند و فرهنگی جلوی روشنفکران ذبح شوند تا چهره سیاسیون حفظ شود؟ چیزی که من می‎خواهم بگویم این است که آقای مشایی سه سال دیگر به‎نقطه صفر می‎رسد. همه تلاش‎های ایشان تا زمانی است که مسئول دفتر رییس‎جمهور است و بعد از آن هیچ جایگاهی ندارد. اگر کسی بگوید بعد از این دوران جایگاهی دارد، من می‎پرسم که در کدام قشر. همین خانم هدیه تهرانی بعد از این هیچ احترامی برای آقای مشایی قائل نخواهد بود. احترام امروز خانم تهرانی به‎خاطر پولی است که الان از آقای مشایی دریافت می‎کند. آیا در آینده، روحانیت برای ایشان احترامی قائل خواهند بود؟ اهل اعتقاد از کسانی که ادعای ارتباط با عوالم ویژه داشته باشد، بدشان می‎آید و این را یک نوع تظاهر می‎دانند. مردم از کسی که تا دوربین به‎سمت او می‎رود شروع می‎کند به‎ورد خواندن، بدشان می‎آید. این‎که من می‎گویم موضوع آقای مشایی را خیلی بزرگ نشان ندهید، به‎خاطر این است که سه سال دیگر موضوع ایشان کاملا تمام است. دیر نیست؟ به هرحال شما باید قبول کنید که آقای احمدی‎نژاد یک سری ضعف‎هایی هم دارد. ما که نمی‎توانیم رییس‎جمهور را از بهشت بیاوریم که جامع کمالات باشد و هیچ ایرادی نداشته باشد. ما در مسایل سیاسی باید نسبی‎گرا باشیم و نباید بگوییم که اگر ما یک اصول‎گرا را به‎عنوان رییس‎جمهور انتخاب کردیم و این شخص ضعفی داشت، بگوییم که پس هیچ‎چیز این شخص را نمی‎خواهیم. ما آدم اصول‎گرایی را پیدا کردیم که آدم پرکار و ساده‎زیست و دلسوزی است اما در عین حال، ضعف‎هایی هم دارد. در آینده هم همین‎طور است و رییس‎جمهورهای آینده هم ممکن است ضعف هایی داشته باشند. آیا روشن‎گری هم نباید کرد؟ تا حدی که باعث انحراف در دشمن‎شناسی و شناخت آفت‎های جدی‎تر در جامعه نشود. باید دانست که این جریان آمده و خدمات خود را ارائه می‎دهد و ضعف‎هایش را با خود می‎برد و قدرت این را که ضعف‎های خود را در نظام ما نهادینه کند، ندارد. شما مطمئن باشید که در پایان این دوره، برخی از این آقایان هیچ بدعتی را نمی‎توانند در نظام ما ایجاد کنند. البته من نمی‎گویم نسبت به ‎آقای مشایی حساسیت نداشته باشیم اما بیشتر از یک متملق به‎مشایی نگاه نکنیم. آقای مشایی نمی‎تواند هیچ چیزی را در جامعه گسترش دهد. حتی آدم‎هایی که الان هم در دولت هستند، می‎دانم که می‎گویند ما به‎خاطر این‎که همراه این دولت اصول‎گرا باشیم حالا در ظاهر باید با آقای مشایی همراه باشیم. ملت برای این چرخش قدرت و ماندن اصول‎گرایان هزینه زیادی کرده است. پس پاسخ به‎این هزینه ملت چه می‎شود؟ این موضوع را دقت کنیم که چرخش قدرت جلوی آفاتی را می‎گیرد که اگر جلوی آن گرفته نشود، دیگر قابل اصلاح نخواهد بود. اگر هزینه‎هایی هم در این راه بدهیم، به‎دلیل این‎که آفاتی که دفع می‎شود بسیار مهلک است، این هزینه‎ها رقمی نخواهد بود. فکر نمی‎کنید با حرکت‎های آقای مشایی مردم از این چرخش قدرت به‎دست خودشان، پشیمان بشوند؟ وقتی من با همه قشرهایی که مذهبی و انقلابی هستند برخورد می‎کنم، می‎بینم با وجود این‎که به ‎آقای مشایی حساسیت و انتقاد دارند اما هنوز پشتیبان آقای احمدی‎نژاد هستند. این‎ها به‎آقای احمدی‎نژاد می‎گویند که ما تو را قبول داریم ولی آقای مشایی را یک وصله ناچسب می‎دانیم. این در جامعه ما یک جهش و رشد سیاسی است که فردی را انتخاب می‎کنند و هم ضعف‎ها را می‎بینند هم قوت‎ها را. در گذشته اصلا این‎گونه نبود و اگر یک نفر انتخاب می‎شد، هیچ‎کس حق نداشت ضعف‎های او را ببیند و به‎او بگوید که تو در اینجاها کارآمدی و در این موارد غیر کارآمد. امروز ملت دسته‎بندی می‎کند و هر چیزی را سر جای خودش می‎گذارد. این خیلی مهم است که کسانی که به ‎آقای احمدی‎نژاد رأی دادند با علم به‎ ضعف‎های او به ‎او رأی دادند. آقای احمدی‎نژاد را نور ندیدند بلکه نور به ‎طرف انداختند و کامل او را دیدند. مردم آقای احمدی‎نژاد را یک مدیر دیدند که دارای ضعف‎ها و قوت‎هاست. این دستاورد بسیار بزرگی است و اصلا نباید نگران شد و به‎اعتقاد من این عبور ملت به ‎یک مرحله بسیارخشنود‎کننده است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت