چرا اشتهاردی رفت و جوانفکر آمد؟

کد خبر: 144116

اسفندیار رحیم مشایی اوایل سال 89 در یکی از سخنرانی های معروف خود که سی دی آن در سطح گسترده در کشور توزیع شد، گفته بود: 'یک روزنامه ایران داریم که در 4 سال گذشته جرات نداشته عکس من را در صفحه اول خود منتشر کند'!

مشرق: یک سال پیش خبرهایی از برخی اطرافیان رئیس جمهور به گوش رسید که قرار است موسسه و روزنامه ایران زیرمجموعه خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) شود و از سوی دیگر خبرگزاری ایرنا نیز به جای آنکه به نوعی زیرمجموعه وزارت ارشاد باشد، مستقیما در زیرمجموعه دفتر رئیس جمهور قرار گیرد؛ اما بنا به دلایلی این موضوع به حالت تعلیق درآمد. در آن زمان گفته می شد که دکتر احمدی نژاد به دلیل علاقه و ارتباط نزدیکی که با کاوه اشتهاردی داشته است، از دفتر خود خواسته که "رضایت" کاوه اشتهاردی شرط تغییر او از مدیرعاملی موسسه ایران باشد. اما اکنون بعد از یکسال و درست در سالگرد آن ماجرا، خبرگزاری ایرنا در خبری اختصاصی و کوتاه از برکناری کاوه اشتهاردی و جایگزین شدن علی اکبر جوانفکر بعنوان سرپرست این موسسه خبر داد؛ این در حالی است که جوانفکر اکنون همزمان مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) نیز هست. در حالی که گفته می شد تغییر مدیرعامل موسسه ایران از یکسال پیش تاکنون با تلاش یکی از اعضای هیات امنای این موسسه به تعویق افتاده بود، اما اکنون هیات امنا بالاخره تصمیم خود را به کرسی نشاند. اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور، علی اکبر جوانفکر مدیرعامل ایرنا و سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعضای هیات امنای موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران هستند. در عین حال همزمان با مدیرعامل، اعضای 7 نفره هیات مدیره موسسه ایران نیز برکنار شده اند که در میان آنان نام 4 نفر از مسئولین دولتی که عبارتند از : "عبدالرضا شیخ الاسلامی" وزیر کار، "حیدر مصلحی" وزیر اطلاعات، "علی سعیدلو" رئیس سازمان تربیت بدنی، "غلامحسین الهام" مشاور حقوقی رئیس جمهور دیده می شود. * آماده باش انتخاباتی بسیاری از صاحبنظران سال 90 را سال تغییر و تحولات انتخاباتی در رسانه ها می دانند و به همین جهت خیلی ها پیش بینی می کردند که روزنامه ایران نیز در این سال دستخوش تغییرات گسترده ای شود اما شاید سرعت آن در این حد پیش بینی نمی شد. درست است که روزنامه ایران ارگان مطبوعاتی دولت محسوب می شد و تا کنون نیز سیاست های دولت را دنبال کرده است اما به نظر می رسد حضور طیفی از فعالان رسانه ای در روزنامه ایران که ضمن حمایت از رویکردهای اصولی دولت، به برخی از اطرافیان رئیس جمهور خصوصا طیف مشایی انتقاداتی داشته اند چندان به مذاق ساکنین دفتر رئیس جمهور خوش نیامده است. و حالا موسسه ایران و رسانه های زیرمجموعه این موسسه که در راس آن "روزنامه ایران" قرار دارد، شاید برای فضای دو انتخاباتی که در پیش روست، آماده تر شود! شاید وضوح این موضوع از آنجایی بیشتر مشخص شود که اسفندیار رحیم مشایی اوایل سال 89 در یکی از سخنرانی های معروف خود در جمع تعدادی از طلاب که سی دی آن در سطح گسترده در کشور توزیع شد، گفته بود: "یک روزنامه ایران داریم که در 4 سال گذشته جرات نداشته عکس من را در صفحه اول خود منتشر کند" ! * ماجرای 2 دیدار متفاوت پس از آنکه سال 89 هیات امنای موسسه ایران به تصمیم اولیه خود مبنی بر تغییرات در روزنامه ایران و سنجاق کردن آن به زیرمجموعه خبرگزاری ایرنا رسید و این تصمیم برای مدتی به حالت تعلیق درآمد، علی اکبر جوانفکر همکاران ایرنایی اش را 28 دی ماه 89 به دیدار رئیس جمهور برد و تابلوفرشی از عکس احمدی نژاد به او اهدا کرد اما هنوز 9 روز از این دیدار نگذشته بود که 7 بهمن 89 این بار اهالی روزنامه ایران به دیدار رئیس جمهور رفته و با او به گفتگو نشستند و البته کاوه اشتهاردی در این دیدار یک جلد کلام الله مجید به رئیس جمهور هدیه کرد. حواشی دیدار اهالی روزنامه ایران با رئیس جمهور نیز در نوع خود جالب توجه بود، خصوصا آنجایی که یکی از معاونین مشایی با جملاتی در بدو ورود به سالن مراسم، برخی از همراهان کاوه اشتهاردی مانند میثم نیلی را مورد کنایه قرار داد؛ اما هرچه بود، در آن دیدار، جمع یاران روزنامه ایرانی اشتهاردی چندان به مذاق برخی از یاران اسفندیار رحیم مشایی خوش نیامد! * انتصاب بجا و شایسته جوانفکر! علی اکبر جوانفکر که از زمان شهرداری احمدی نژاد او را همراهی کرده است، در انتخابات نهم ریاست جمهوری در سال 84 مسئول کمیته رسانه ای محمود احمدی نژاد بود که با موتور سیکلت خود از این سوی شهر به آن سوی تهران می رفت و به عنوان یکی از یاران نزدیک احمدی نژاد، فعالیت های انتخاباتی او در بخش رسانه ای را پیگیری می کرد و اتفاقا در همان زمان کاوه اشتهاردی که مدیر اتاق خبر خبرگزاری مهر بود نیز در همین راستا به احمدی نژاد یاری می رساند و در اکثر سفرها و دیدارها در کنار احمدی نژاد دیده می شد. بعد از آنکه احمدی نژاد در دور اول انتخابات سال 84 بعنوان رقیب هاشمی رفسنجانی در دور دوم انتخابات شناخته شد، بلافاصله جوانفکر کنفرانسی خبری برای احمدی نژاد برپا کرد که خودش در اولین دقایق، مجری گری آن را بر عهده گرفت. درست چند هفته بعد، بلافاصله پس از شکست هاشمی رفسنجانی در دور دوم انتخابات نهم، این بار کاوه اشتهاردی دومین کنفرانس خبری را برای احمدی نژاد برپا کرد و خودش مدیریت آن را برعهده گرفت. بعد از استقرار احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور دولت نهم، ابتدا از سوی احمدی نژاد مسئولیتی در زیرمجموعه وزیر ارشاد (صفارهرندی) به جوانفکر سپرده شد اما او ظاهرا چندان از این انتصاب راضی نبود و پس از آن به عنوان مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور منصوب شد و در ساختمان محل استقرار رئیس جمهور (معروف به ساختمان سفید) مستقر شد که البته بعدها پس از برخی موضع گیری ها در وبلاگش، مجبور به ترک ساختمان سفید و استقرار در ساختمانی دیگر شد. پس از گذشت چند ماه از آغاز به کار دولت نهم، کاوه اشتهاردی نیز مدیرعامل موسسه و مدیرمسئول روزنامه ایران شد و تاکنون این مسئولیت را برعهده داشته و در اکثر مواجهه های سنگین رسانه ای دولت با برخی منتقدان داخلی، اشتهاردی با روزنامه ایران تمام قامت پای کار "دولت عدالت" که جدیدا "دولت انتظار" نامیده شده، ایستاد که نمونه بارز آن در مواجهه دامنه دار اشتهاردی با خانواده هاشمی، فرار مهدی هاشمی و جریانات دانشگاه آزاد بوده است. اما اکنون دیگر جوانفکر مدتی است که مسئولیت خبرگزاری رسمی دولت را بر عهده گرفته و تقریبا از زمان راه اندازی وبلاگش که مصادف با جریانات مدرک مرحوم کردان بود، حاشیه های جوانفکر روز به روز در رسانه ها و مطبوعات بیشتر شد تا جایی که پس از دولت دهم، جوانفکر به یکی از حاشیه ساز ترین اطرافیان رئیس جمهور تبدیل شد که ارادت ویژه ای به اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور دارد. جوانفکر پس از آنکه در جریان برکناری ناگهانی و جالب توجه منوچهر متکی از وزارت خارجه، به دفاع از این برکناری پرداخت، در نامه ای از رئیس جمهور خواست که ایرنا را از وزارت ارشاد به زیرمجموعه دفتر رئیس جمهور (مشایی) منتقل کند. وی همچنین با مواضع خاص خود کوشید که دولت را از اتهام موازی کاری در سیاست خارجی که مورد تذکر رهبر معظم انقلاب هم قرار گرفته بود برهاند. و در جدیدترین اظهارنظر خود با برگشت به ماجرای سال 88 درباره انتصاب مشایی به عنوان معاون اول رئیس جمهور، نامه رهبری درباره لزوم کنار گذاشتن مشایی از معاونت اولی را نامه ای ارشادی دانسته بود (بدین معنی که این یک حکم حکومتی نبوده و تنها یک نظر ارشادی بوده است) و در واکنش به بازتابهای آن، باز هم به دفاع از مشایی و تئوری های خود در حمایت از مشایی پرداخت. شاید اسفندیار رحیم مشایی و یارانش در شرایط کنونی حق داشته باشد که روزنامه رسمی دولت را به فردی بسپارند که ارادت و علقه خود به آنان را به شایستگی به اثبات رسانده باشد؛ اما مشخص نیست کاوه اشتهاردی نیز به سرنوشت کسانی همچون، الهام، صفار، فتاح و باقری لنکرانی دچار می شود، یا شاید هم جوانفکر که اکنون سرپرست موسسه ایران شده، مدیرعاملی روزنامه را به اشتهاردی پیشنهاد میکند و یا کاوه در مسئولیت دیگری آغاز به کار خواهد کرد...

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت