دفاع بقايی از مشايی و مشاوران ويژه
آقاي مشايي را من سالهاست كه ميشناسم. هم خود و هم خانوادهاش را. ارتباطات خانوادگي داريم. اگر آقاي مشايي چند دوست صميمي داشته باشد يكي از آنها من هستم. ممكن است برخي آقاي مشايي را به لحاظ مذهبي باز بدانند و ارتباطات من را با ایشان نپذيرند اما ميگويم در طي اين سالها يكبار از اين فرد دروغ نشنيدهام.
ایلنا: ميگويد كه وظايف مشاوران ويژه رييس جمهور هيچ تداخلي با امور جاري در داستگاه ديپلماسي كشور و حيطه كاري وزارت امور خارجه ندارد. از انتقاداتي كه نسبت به عملكرد دوست و يار ديرينهاش،اسفنديار رحيم مشايي مطرح ميشود دلگير است و اظهار ميدارد به برخی که میگویند، آقاي مشايي با عالم غيب ارتباط دارد بايد گفت اگر مسلمان هستند بايد از خدا بترسند. اينطور نميشود كه تهمتهاي بيربط بزنند و بگویند آقای مشایی در هند با برخي ارواح خاص در ارتباط است. این موضوع دور از دينداري و انسان بودن است. حميد بقايي معاون رييس جمهور و مشاور احمدي نژاد در حوزه خاورميانه همچنين تاكيد ميكند برخی باید بدانند امالفساد، دروغگويي است و وقتي اين موضوع عادي شود كمكم بياعتمادي در جامعه رشد و رواج پیدا میکند. آقاي عزيزي كه تمام فكر و ذکر خود را بر مشايي متمركز كردهاي كه سجاده مياندازد و يا بشقاب غذا ميگذارد اين انحراف است. گفت و گوي خبرگزاري ايلنا با رييس سازمان مياث فرهنگي و گردشگري چندي پيش صورت گرفته بود اما اسباب انتشار اين مصاحبه در روزهاي پاياني سال فراهم شد كه بدين شرح است: -به عنوان نخستین سوال به ماموریت ویژهای میپردازم که رییس جمهور برای جنابعالی و آقایان مشایی، ظهرهوند و آخوندزاده در نظر گرفته است. ماموريتي كه به عنوان مشاور ويژه رئيس جمهور در حوزه آسيا برای شما تعريف شده است شامل چه مواردي ميشود؟ سمت مشاوران ويژه رئيسجمهور در گذشته نيز وجود داشته است و موضوع جدیدی نیست. در دولتهاي گذشته نيز مشاوران ويژهاي براي بخشهاي مختلف معرفي مي شدند. این افراد يكسري موارد خاص را که البته موردنظر رییس جمهور است دنبال میکنند. اینکه گفته شود این اقدام و فعالیتها موازیکاری با وزارت امور خارجه است به هیچ وجه صحیح نیست. مشاوران ویژه رییس جمهور وظیفه دارند اگر موضوعي در يك كشور و منطقه خاص اتفاق افتاد براساس دستور رئيسجمهور به آن رسيدگي کرده و آن را پیگیری كنند. در حال حاضر روساي كميسيونهاي مشترك ميان كشورها، ایفاگر این نقش هستند. مثلاً ميان ايران و يك كشور در منطقه آسيا و يا آفريقا كمسيونهاي مشتركي تشكيل ميشود كه روساي اين كميسيونها را يكي از وزرا و يا معاونان رئيسجمهور تشکیل ميدهند و از جانب رییس جمهور عهدهدار روابط دوجانبه هستند. نهادها و دستگاههای دیگر اگر بخواهند در رابطه با آن موضوع جلسهاي برگزار كنند با وزير و يا معاون مربوطه هماهنگی موضوع ميكنند. تقريباً ميتوان گفت ماموریتی که رییس جمهور برای مشاوران خود در نظر گرفته است براي امور خاص است، اما در رابطه با موضوع موازیکاری با وزارت امور خارجه که از سوی برخی از افراد مطرح میشود نیز باید گفت وزارت خارجه فعالیتهای عمومي ميان كشورها را ساماندهي ميكند. این وزارت خانه نقش هماهنگي و برقراري ارتباطات را برعهده دارد و در كل هماهنگ كننده و كارگردان برنامهاي است كه به روي آنتن ميرود. ـ جنابعالي به عنوان مشاور رئيسجمهور در حوزه آسيا ماموريت ویژهای دارید؟ بله، رئيس جمهور نظراتي دارند و موارد خاصی را نیز مطرح کردهاند كه بايد پيگيري شود. البته اينكه فکر کنیم مشاور رئيسجمهور آمده و ميخواهد مانع كار دستگاهي شود به هيچ وجه صحت ندارد. ـ اين شايعه مطرح است كه مشاوران ويژه قرار است موازيكاري با دستگاه ديپلماسي كشور داشته باشند و در امور وزارت امور خارجه و ماموريت سفراي كشور در دیگر کشورها مداخله کنند. این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟ نمیدانم ریشه این شایعات در کجاست. همانطور که گفتم مشاوران ویژه ماموریت خاصی دارند. مثلاً ممكن است ما در حوزه آسيا يك بحث اقتصادي خاص و يا فاينانس پروژهای را داشته باشيم يا مثلاً ارتباطات خاص و يا موضوع خاص مطرح شود كه ما نياز به حضور مشاوران ويژه و استفاده از تواناییهای این افراد داشته باشيم. وزارت امور خارجه نميتواند اين ماموريت را برعهده گيرد. این وزارت خانه نقش هماهنگي كلان را برعهده دارد و در فرآيند كار دخالتی ندارد. وزارت امور خارجه اطلاعات را در اختيار ما قرار ميدهد و در جزییات کار وارد نمیشود. وزارت خارجه نميتواند در مقام وزارت نفت قراردادي را امضا كند و يا در جایگاه سازمان گردشگري پروتكلها و تفاهم نامههاي گردشگري را پيگيري كند. نگهداري سطح روابط، برقراري ارتباط عمومي از بعد سياسي وظيفه دستگاه ديپلماسي کشور است و البته باید توجه داشت که تمام مسئوليتها براساس تصميم شخص رئيسجمهور به افراد تعلق ميگيرد. نگاه من به اين موضوع سيستمي است؛ چرا که بحث مشاوران رئيسجمهور امری تعريف شده و مشخص است. همه وزارت خانهها درحال حاضر ارتباط كاري با كشورهاي ديگر دارند كه نميتوان آن را موازي كاري با وزارت امور خارجه قلمداد كرد. برخي مواقع ارتباطات ما در حوزه فرهنگ با كشورهاي مختلف به قدري زياد است كه شايد روابط سياسي ما در آن حد نباشد. به طور مثال روابط ایران با برخی از کشورهای اروپایی به دلیل ملاحظات سیاسی در حد نازلی است اما در حوزه فرهنگي مراودات فراواني وجود دارد که ارگانهای دیگری مسوول پیشبرد آن هستند و این موضوع هم هيچ تداخلي با وظايف وزارت خارجه ندارد. رئيسجمهور براي برخي از موضوعات ميخواهد پيگيريهايي را انجام دهد كه از ديدگاههاي مشاوران خود استفاده ميكند. ـ البته انتقاد ديگري هم هست كه تعدد مشاغل فردي چون آقاي مشايي را مورد هدف قرار داده است و میگویند که این روند اجازه نميدهد كه مسوول دفتر رییس جمهور از عهده وظایف خود برآید؟ اين اظهارات جز سياهنمايي نیست. افرادی که این انتقادها را مطرح میکنند تفاوت پست سازمانی و شغل را نمیدانند. زماني كه فردي تفاوت ميان پستهاي سازماني و ماموريت را تشخيص نميدهد نميتوان توقعي از او داشت. وقتي شخصي با سمت مسئول دفتر مشغول كار ميشود ممكن است كارهاي متفاوتي به او سپرده شود و براي هر يك از اين فعاليتها حكمي صادر شود اما این موضوع به معنای آن نیست که تمامی این مشاغل دارای حقوق و جایگاه منحصر به فردی هستند و گمان کنیم برای تمامی این پستها ماموریت جداگانهای درنظر گرفته شده است. ـ در دولتهای پیشین، شوراي عالي ايرانيان جایگاهی در حیطه کاری وزارت امورخارجه تعریف میشد اما در دولت آقای احمدی نژاد این سمت به آقای مشایی سپرده شد. علت اين اقدام چه بود؟ آيا سكانداري نهادي چون اين شورا توسط مسوول دفتر رییس جمهور با مشاغل فراوان، پست جديدي براي این فرد محسوب نمیشود؟ شوراي عالي ایرانیان متشكل از تعدادی از وزرا است که بايد زير نظر رئيسجمهور به فعالیت بپردازند. ضمن اينكه مسئوليت آقاي مشايي در شورا سمتي خاص برای او محسوب نميشود. براساس تعاريف قانوني، كاري كه پست سازمانی شده باشد شغل محسوب ميشود. علاوه بر این تمامی شوراهاي عالي زير نظر رئيسجمهور مشغول فعالیت هستند. ممكن است دبير و يا دبيرخانه آن در دستگاهي چون وزارت امور خارجه بوده باشد اما رياست آن هميشه برعهده رئيسجمهور بوده و این امری است که در دولت هشتم نیز مسبوق به سابقه بوده است. ـ جنابعالي به محدود بودن توانايي افراد اذعان داريد. اينكه يك فرد نميتواند 12 و يا 13 شغل را در آن واحد عهدهدار شود؟ قرار نيست آقای مشایی به تنهايي اين ماموریتها را انجام دهد. او فقط به عنوان راهبر در اين حيطه وارد عمل ميشود و مديريت راهبردي را برعهده دارد. راهبري پستها شغل نيست. سمت آقاي مشايي در شوراي عالي ايرانيان نيز جانشيني رئيسجمهور در اين شورا است كه از سوي آقای احمدی نژاد به ايشان سپرده شده است و پست تلقي نميشود. پست در قانون تعريف دارد. ـ يعني كشور ما تا این اندازه با کمبود افراد زبده و توانا مواجه است که فردي با تواناييهاي مشخص بايد 12 تا 13 شغل و يا به قول شما پست را مديريت كند؟ اين ماموريت است و يك وظيفه كاري محسوب نميِشود. انتقادهايي كه از اين موضوع مطرح ميشود از سر نا آگاهی است. به لحاظ سيستمي و منطقي اين انتقادها به آقاي مشايي وارد نيست و قانونگذار آن را نميپذيرد. بنده خود در اين موضوع كارشناس هستم. بسياري از اين شوراها سازماني نيستند و ماموريت و وظيفه اجرايي ندارند چرا كه جایگاهشان هماهنگ كننده است. ـ يعني آقاي مشايي براي اين سمتها حقوقي دريافت نميكند؟ خير، اگر فردي مدعي اين موضوع است آن را اثبات كند. من به نمايندگي از مسوول دفتر رییس جمهور اعلام ميكنم كه در صورتی که فردی بتواند دریافت حقوق از سوی آقای مشایی را اثبات کند ما آماده دریافت مستندات او هستیم. ـ يكي ديگر از انتقادهايي كه مطرح است نسبت به حضور ميهماناني است كه از سوي شورا به همايش بزرگ ايرانيان خارج از كشور دعوت شده بودند. نخست اينكه تمام كساني كه به اين همايش دعوت شده بودند افرادی ایرانی و هموطن ما بودند كه در خارج از كشور زندگي میكنند و ما از اين افراد به جهت بعد اقتصادي، سياسي و فرهنگي فعالیتهایشان دعوت كرديم تا به ایران بیایند و سپس اینکه برگزاری همایشهایی اینگونه با حضور اتباع خارج از کشور موضوعی مرسوم در تمام جهان است. در همه جاي دنيا اين طور عمل ميكنند و همه كشورهاي دنيا سعي ميكنند با اتباع خود ارتباط داشته باشند و آنها را رها نكنند؛ چرا كه در غير اين صورت در كشوري كه سكني گزيدهاند حل خواهند شد. اگر ما افراد غيرتاثيرگذار را دعوت ميكرديم بیان اینگونه انتقادها قابل قبول بود اما این افراد همه در کشورهایی که زندگی میکنند شخصیت تاثیرگذاری محسوب میشوند و دیگر اینکه صحیح نيست منتقدان، اصل برگزاري مراسم را هم بخواهند زير سوال ببرند. ـ گفته ميشود برخی مدعوين وابستگي به ضد انقلاب دارند؟ ما بايد هر مطلبي را مستند بيان كنيم و نبايد كليگويي كنیم. ـ دلایل منتقدان، خبری در رابطه با حضور آقاي اميراحمدي در اين مراسم بود؟ او كه نيامد. - اما گفته ميشود او در ایران بود و براساس دعوت شخص آقاي مشايي به کشور آمده بود؟ اينطور نيست. اينكه ميگويند مدعوين اين همايش از ضد انقلابيون بودهاند، به هیچ وجه نمیپذیرم. ضد انقلاب تعريف دارد. ضد انقلاب فردي است كه به صورت مسلحانه ميجنگد. ضد انقلاب كسي است كه قصد براندازي دارد. شخصی كه از سيستم راضي نيست ناراضي محسوب ميشود و ضد انقلاب نیست. اين دو با هم متفاوت است. ـ پس در ميان مدعوين همایش ایرانیان خارج از کشورافراد ناراضي بودهاند؟ همين حالا هم ناراضي از سيستم داريم كه منتقد برخي رويهها هستند. اين افراد ناراضي هستند اما ضد انقلاب نيستند. ضد انقلاب در امور قضايي و اطلاعاتي تعريف مشخص دارد: فردي كه نيت او براندازي يك كشور است. حال ميخواهد از سيستم جاسوسي وارد شود يا اقدام مسلحانه. نارضايتی از اختلاف سليقه ميآيد. بيشتر اوقات بازي با الفاظ است كه مردم را گمراه ميكند. ـ دیدگاه خود شما چیست. گمان ميكنيد این انتقادها بر چه اساسي بيان شده باشد؟ نمیدانم اما این صحیح نیست که جاده يكطرفهای باشد که برخی بخواهند فقط انتقاد کنند. ـ بازگرديم به موضوع موازي كاري كه در انتقاد به سمتهاي شما و برخي از مسوولان دیگر مطرح میشود. مشاهده میکنیم که در تعدادي از سايتها، ديدگاههاي رهبر انقلاب در مورد عملكرد وزارت امور خارجه انعكاس پيدا كرده است و به گونهاي نشان داده شده كه گويي معظم له انتقاد خود را نسبت به پست مشاوران رئيسجمهور مطرح کردهاند؟ برخي به دنبال گل آلود كردن فضا هستند. با وجود آنکه مقام معظم رهبري تا اين اندازه بر لزوم وحدت تاکید میکند معلوم نیست چرا برخی هنوز به دنبال فرافكني هستند. ـ گمان ميكنيد این موضوعات از سوي چه كساني پيگيري و رهبری ميشود؟ نميدانم و ماندهام كه اگر ما معتقد به منافع ملي هستيم چرا تا این اندازه به فرافکنی میپردازیم. مباني ديني هميشه ما را از اينگونه اعمال برحذر داشتهاند. اگر فردي ادعايي در مورد اعتقاد به دين نداشته باشد نميتوان انتقاد چنداني به وي وارد دانست؛ چرا كه اعتقادي ندارد. اما زماني که فردي ادعای مسلمانی میکند بايد از او پرسيد چرا بدين گونه عمل ميكند. در احكام شرعي ما مسلمانان از غيبت، تهمت و دروغ برحذر شدهاند. اينكه سيدالشهدا ميگويد اگر دين نداريد آزاده باشيد برهمین اساس بیان شده است. فردی که خود را ايراني ميداند بايد بداند اين انتقادات بيپايه و اساس علاوه بر ابعاد خارجي، مشكلاتي هم در داخل كشور به همراه دارد و دود آن تنها به چشم مردم ميرود. ـ انتقاداتي از آقاي مشايي مطرح ميكنند؛ مثلا اينكه ایشان با عالم غيب در ارتباط است. فكر ميكنيد دلیل طرح این مباحث چیست؟ اينها همه جوسازي و تهمت است. آقاي مشايي را من سالهاست كه ميشناسم. هم خود و هم خانوادهاش را. ارتباطات خانوادگي داريم. اگر آقاي مشايي چند دوست صميمي داشته باشد يكي از آنها من هستم. ممكن است برخي آقاي مشايي را به لحاظ مذهبي باز بدانند و ارتباطات من را با ایشان نپذيرند اما ميگويم در طي اين سالها يكبار از اين فرد دروغ نشنيدهام. اخلاقي كه من از آقاي مشايي ديدهام همان موضوعی است كه در دين به آن سفارش شده است. فردي كه اين گونه عمل ميكند طمانینه پيدا ميكند و آرامش روحي و رواني دارد.آقای مشايي وارد هر مجموعهاي شود انرژي مثبت با خود به همراه ميبرد چرا كه ادبيات او مثبت است. نيت او جنگ و بر هم زدن و اختلاف افکنی نيست و حق طلب است. هر كسي كه اين تهمتها را ميزند بايد پاسخگوي خدا باشد. ـ اين را كه ميگويند تصمیمات رئيسجمهور تحت تاثير آقاي مشايي است، قبول دارید؟ آقاي مشايي طرف مشورت رئيسجمهور قرار ميگيرد اما به برخی که میگویندآقاي مشايي با عالم غيب ارتباط دارد بايد گفت اگر مسلمان هستند بايد از خدا بترسند. اينطور نميشود كه تهمتهاي بيربط بزنند و بگویند آقای مشایی در هند با برخي ارواح خاص در ارتباط است. این موضوع دور از دينداري و انسان بودن است. از اينگونه تهمتها در طول تاريخ زياد بوده است. در زمان حضرت رسول هم ميگفتند كه ايشان جادوگر است. بنده قصد مقايسه كردن حضرت رسول با آقاي مشايي را ندارم اما ميخواهم بگويم كه اين اتفاقات در طول تاريخ تكرار شده است. از اينگونه تهمتها در طول تاريخ بوده است حتي براي حضرت امام(ره) نيز در اول انقلاب ميگفتند كه عكس حضرت امام در ماه ديده ميشود كه حضرت امام سريع واكنش نشان دادند. هر فردي كه با آقاي مشايي صحبت ميكند از گفتههاي او قانع ميشود. اگر راست ميگويند زماني را به آقاي مشايي اختصاص دهند تا در تلويزيون بيايد و از خود دفاع كند. ـ درخواستي براي اينكه زماني به آقاي مشايي در رسانه ملي داده شود مطرح شده است؟ خواستهاید صداو سیما برای طرح دیدگاهای آقای مشایی وقتی را به ایشان اختصاص دهد؟ اطلاعي ندارم اما پيشنهاد ميكنم كه اين اتفاق صورت گیرد. از زماني كه آقای مشایی سمتهایش را عهدهدار شده است ما شاهد بهترين انعكاس خبري از سوي دستگاههای زیرمجموعهاش بودهايم. -در رابطه با میهمانان همایش بزرگ ایرانیان که گفتید هر یک دارای تخصص ویژهای هستند آیا از تخصص اين ميهمانان در دستگاه خاصي استفاده ميشود؟ بله و حداقل فايده اين موضوع برقراري پيوند ایرانیان خارج از کشور با وطنشان است. -در كشورهايي چون چين و هند، چینیها و هندیهای مقیم ديگر كشورها سرمايههايشان را در وطن خود سرمايهگذاري ميكنند. در مورد اتباع ایرانی نیز این موضوع صدق میکند؟ ما باید انگيزه ايجاد كنيم تا فردي كه مثلاً در كشور آمريكا زندگي ميكند به كشور بیاید و تمايل به سرمايهگذاري در وطن خود داشته باشد. اما در مورد جوسازیهایی که از برخی فعالیتهای ما صورت میگیرد نیز میگویم مردم زندگيشان را ميكنند و برايشان اين جوسازيها مهم نيست. پس نباید با اینگونه اظهارات سعی در متشنج کردن فضا داشته باشیم. مردم دنبال زندگيشان هستند. خواهان امنيت و اشتغال هستند. برخی باید بدانند امالفساد، دروغگويي است و وقتي اين موضوع عادي شود كمكم بياعتمادي در جامعه رشد و رواج پیدا میکند. آقاي عزيزي كه تمام فكر و ذکر خود را بر مشايي متمركز كردهاي كه سجاده مياندازد و يا بشقاب غذا ميگذارد اين انحراف است. ما آمدیم موجي در كشور درست كرديم تا غرامت جنگی بگيريم، سريع موضعگيري كردند که ميخواهد پول بگيرد كه اصلا اينطور نيست. شروع كردند به جوسازي كه البته بنده معتقدم تمام اين كارها فعالیت صهيونيستی است؛ چون ميخواهد هميشه خود را بهعنوان مظلوم جنگ دوم جهاني مطرح كند. ما بايد اين تابو را بشكنيم و سوال كنيم شما چه مظلوميتي داشتيد. سوالي را آقاي احمدي نژاد با عنوان هولوكاست مطرح كرد كه سريع براي آن موضعگيري کردند. من اعتقاد دارم نخستين و بزرگترین مخالف دريافت غرامت ايران، صهيونيستها هستند. ما بايد عرق ملي ايجاد كنيم و در مقابل آمريكا و انگليس بايستيم. مبارزه ما با آمريكا فقط محدود به اين 30 سال نيست. ما هر وقت بحث غرامت از آمريكا را مطرح ميكنيم متاسفانه اذهان عمومی سریع متوجه هواپيمای ایرانی و تحريمها و يا واقعه طبس میشود در حالي كه اين موضوع عقبه دارد. اعتقاد دارم هر كه اين تهمتها را به آقاي مشايي زده است بايد برود حلاليت بطلبد تا خدا به فريادش برسد چرا که فرداي قيامت بايد برود پاسخگو باشد، البته اگر به فردايي اعتقاد دارد. -با توجه به اينكه حيطه مسووليت شما كشورهاي آسيايي است برنامههاي شما در اين بخش چيست؟ مثلاًبراي كشوري مانند چين كه با وجود روابط خوب با ايران در زمان صدور قطعنامه 1929 با اروپا و آمريكا همراه شد و يا كشوري مانند ژاپن كه براي اجراي تحريمهاي يك جانبه از خواسته غرب حمايت كرده است چه سياستي را در دستور کار دارید؟ اين طور نيست كه ابرقدرتي مانند آمريكا دستور بدهد و كشورهاي ديگر آن را اجرا كنند. هم دولتها و هم ملتها براساس منافع خودشان رفتار ميكنند، اما در هر صورت اگر ما تعاملاتمان را بيشتر كنيم ميتوانيم از حوزهاي چون فرهنگ به نزديكي سياسي هم برسيم. - در رابطه با ادعاهاي ارضي اعراب نسبت به ايران چطور. نسبت به اين گونه اظهارات هم برنامهاي داريد؟ اين ادعاهاي ارضي در تمام جهان وجود دارد. برزيل و آرژانتين و یا حتی آمریکا و کانادا نیز از اینگونه مشکلات دارند. ـ يعني نبايد اهميت داد؟ چرا، اما اگر آن را تهديد تلقي كنيم بايد به سرعت واكنش نشان داد. اين امر طبيعي و بديهي است. ما مستندات تاريخي بسيار محكمي داريم كه اين منطقه خليج فارس است. به جاي آنكه دعوا و كشمكش داشته باشيم باید با ادله و مستندات قانوني آن را اثبات كنيم.
دیدگاه تان را بنویسید