حضور چهاردههای قذافی در قدرت چیزی جز کنترل شدید رسانههای داخلی این کشور نبود. در حال حاضر با آزاد شدن روزنامهها و شبکه رادیویی، روزنامه نگارانی که سالها زیر تیغ سانسور این کشور بودند طعم خوش آزادی را احساس میکنند.
به گزارش سرویس بین الملل «فردا» به نقل از وب سایت دیلی بیست، محمد مونافی- استاد ۴۳ ساله ارتباطات در دانشگاه غار یونس شهر بنغازی- معتقد است که در ۱۴ سالی که به تدریس روزنامه نگاری در این کشور مشغول بوده است، زندگی دروغینی را پیشه کرده بود.
مونافی عنوان میکند «در حقیقت هیچ روزنامه نگاری در لیبی وجود نداشت. ما در روزنامههای خود نمیتوانستیم هیچ گونه انتقادی را انجام دهیم. همه چیز در روزنامهها بشدت کنترل میشد. بزرگترین روزنامهای که در شهر بنغازی منتشر میشد، بشدت توسط دولت کنترل میشد و هر روز نقل و قولهایی از «کتاب سبز» قذافی در آن به چاپ میرسید».
منافی با یاد آوری گذشته این طور میگوید «همه کارهایی که به برچسب روزنامه نگاری انجام میدادیم، مزخرف بود. همیشه در این رویا بودم که روزی بتوانم روزنامه نگاری به معنای دقیق کلمه باشم یا روزنامهای به معنای دقیق کلمه را منتشر کنم».
با آغاز تظاهراتهای مردمی در لیبی که پس از سقوط دیکتاتورهای بن علی و مبارک آغاز شد، این استاد دانشگاه خاطرات خود از اولین روز تظاهرات مردم لیبی را این گونه بیان میکند «در۱۷ فوریه که برای اولین بارهمراه با مردم لیبی به خیابانها وارد شدیم، نیروهای امنیتی به تیرهای واقعی به سوی مردم تیر اندازی میکردند. گلولهها بسیار به ما نزدیک بودند، حتی برخی از کسانی که نزدیک من بودند زخمی شدند و من آنها را به مناطق دیگر انتقال دادم».
پس از گسسترش روند اعتراضات مردمی به دیگر شهرهای لیبی و حضور میلیونها نفر از لیبیاییها در خیابان، منافی این طور ادامه میدهد «در تاریخ ۲۳ فوریه- شش روز پس از تظاهرات خیابانی مردم- اولین روزنامه مستقل را در لیبی انتشار دادم. هرگز نخواهم توانست احساس شادمانی خود از این رویداد را در قلب کلمات شرح دهم. در اولین روزهای تظاهرات مانند دیگر تظاهراتهای مردمی که در مصر و تونس برگزار شده بود، این مردم عادی بودند که خبرهای مربوط به حوادث را اعلام میکردند اما در ادامه روزنامه نگاران کنترل اخبار را در دست گرفتند و آنها بودند که سیر وقایع را مینوشتند».
منافی روز اول انتشار روزنامهه خود را این طور توصیف میکند «روز اول انتشار روزنامه او در مقالهای با عنوان «و خورشید دوباره میتابد» به شرح این گذار تاریخی پرداختم. سپس ۷۰۰ نسخه از این خبرنامه چاپ و در طی چند ساعت در میان مردم توزیع گردید. درشمارههای بعدی علاوه بر مطالب مربوط به تحولات لیبی کاریکاتورهایی از قذافی نیز چاپ میکردیم».
البته این روند صرفا به شهر بنغازی-دومین شهر پرجمعیت لیبی - محدود نمانده است. در دیگر شهرها نیز روزنامه نگاران و مردم آگاه در تلاشند تا به هر طریقی اخبار موثق خود را به گوش مردم برسانند. به طور مثال در شهر اجدابیا - یکی از شهرهای شرقی لیبی - عبدالمنیم محمد ۳۵ ساله تلاش میکند از هر راهی که شده تنها شبکه رادیویی این شهر را اداره و کنترل آن را حفظ نماید. اگر چه نیروهای امنیتی قذافی بارها به این مکان حمله و قصد تخریب آن را داشتهاند.
دیدگاه تان را بنویسید