صفار: هاشمی دهه 60 را می خواهیم
براي انتخابات آينده ميتوان کار کرد؛ البته نه روي مصاديق، اما بر روي شاخصها. يعني بايد ببينيم به دنبال چه هستيم و چه ميخواهيم نه اينکه چه فردي را ميخواهيم؛ زيرا انقلاب رنگيها محور شدن آدمها راه مياندازد؛ بنابراين خوب است دنبال شاخصها و محورهاي اصيل باشيم.
ایسنا: وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: بايد طيفي از جريان اصولگرا را تعريف کنيم تا افراد حتي با کمترين اشتراک هم درون اين دايره قرار بگيرند. محمدحسين صفارهرندي با اشاره به عملكرد دولت در زمينه عدالت و اينكه «دولت ميگويد بايد برويم دست مناطق محروم را بگيريم تا بالا بيايند، حتي اگر صداي شهرنشينان هم دربيايد» به تاثيرات چنين عملكردي بر انتقادات طبقات متوسط شهري اشاره و تاكيد كرد: اينها را ميتوان فارغ از دستهبندي سياسي ن ريشهيابي اجتماعي کرد. البته هدفگيري دولت نيز غلط نبود كه ميگفت؛ فاصله طبقاتي را بايد با رسيدگي به مناطق محروم جبران کرد. اما يک چيز مورد غفلت بود؛ همه اين کارها حول چه ايدهاي انجام شود تا موجب پراکندگي اصولگرايان نشود و همگي دور هم جمع شويم. وي تاكيد كرد: بايد طيفي از جريان اصولگرا را تعريف کنيم تا افراد حتي با کمترين اشتراک هم درون اين دايره قرار بگيرند. اينكه هرکسي علمي در دست بگيرد و در جريان اصولگرايي ديگران را دعوت به خود کند، مشکل آينده ماست؛ اينکه در جريان اصولگرا آدمها شاخص اصولگرايي بشوند، آن وقت است که مرگ اصولگرايي فرا ميرسد. در صورتي که بايد با خرد جمعي وفاداران انقلاب از اين مهلکه که ديگران گرفتارش شدند و چوبش را هم خوردند، نجات پيدا کنيم. وي گفت: اولين شکست اصلاحطلبان هم حاصل همين دعوت به خود و فردگرايي بود؛ زيرا جبهه مشارکت گفت مردم اگر به اصلاحطلبان راي ميدهند به خاطر خاتمي است که رييس ما بوده پس سهم ما 90 درصد و بقيه احزاب 10 درصد. از اينجا تراز مشروعيت شد خواستههاي فردي و همين اتفاق براي ما هم ميتواند بيفتد. وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي خاطرنشان كرد: در صورتي که هرکدام از جريانات جبهه اصولگرايان خودشان را محور حق بدانند و بقيه را دعوت به خود کنند همان اتفاق که براي اصلاح طلبان رخ داد براي ما هم رخ ميدهد. وي ادامه داد: همين اتفاق را هم که قبلا تجربه کرديم و ديديم که در انتخابات شوراهاي دوم، معلوم شد آن جريان گرگ صفت که منتظر است بيايد داخل، خوب کار کرد و ديديم سه نفر از اصلاحطلبان که اصلا مقبوليت نداشتند وارد شورا شدند و اگر اين طرف جبهه متحد داشت اين اتفاق رخ نميداد. دانشجويي پرسيد: شما در جايي گفته بوديد دلتان براي آقاي هاشمي دهه شصت تنگ شده است، مگر هاشمي دهه شصت و دهه هشتاد چه تفاوتي دارند؟ صفارهرندي گفت: هاشمي دهه شصت يعني مورد اعتماد امام، مردم و انقلاب نه اينکه نقطه ضعف نداشته باشد، ولي ميآيد در نمازجمعه بحث عدالت را تئوريزه و مرزبندي با گروههاي ضد انقلاب را ترويج ميکند و مراد دل بچه حزب الهيها و جبهه رفتههاست. حتما فرق دارد با هاشمي که در نماز جمعه آخر خود مراد و محبوب ارازلي ميشود که در نماز دست ميزدند و با کفش نماز خوانده و شعارهاي منحرف ميدادند. وي ادامه داد: آن آقاي هاشمي آن قدر مشروعيت دارد که بسياري ا انقلابيون حاضرند بروند و در گروه او کار کنند و حتي آقاي احمدينژاد هم ميرود و استاندار او ميشود اما به هر نسبتي که ميبينيم هاشمي ميآيد جلو فاصلهاش از آرمانهايي که خودش ترويج ميکرده زياد ميشود، مثلا در دهه هفتاد خودش خطبههاي دهه شصت را نقض ميکند و از آنجا است که ما با تصوير يک آقاي هاشمي جديد آشنا ميشويم. وي افزود: اگر کساني تعلق خاطري به سمت نظام نشان دادند و با وجود همه نقطه ضعفها و مشکلاتي که دارند، ميخواهند خودشان را در گفتمان انقلاب بدانند و با فتنهگران مرزبندي کنند، اين مقبول است. وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي ادامه داد: آقاي خاتمي بارها نامهنگاري کرده بود و پيغام فرستاده بودند و از مقامات عاليرتبه نظام خواستنه بود که در فرصتي بنشينند و صحبت کنند تا بازگردد كه موافقت نشد و حتي خاتمي حاضر شده بود با نفرات پايينتر ديدار کند که اين فرصت هم به او داده نشد. به هر حال مطلب اين بود که ميگفت موضع موسوي و کروبي را قبول ندارم و موضع خودم را دارم که در جاي خود مطرح ميکنم. کساني ميگفتند اين سخن خاتمي يک بازي است و نبايد بگذاريم اين بازي را بر سرمان بياورد. اين مطلب ممکن بود اتفاق بيفتد، اما اگر بيايد با سران فتنه مرزبندي کند، يعني از دست رفتن پشتوانه اراذل و اوباش متصور است و اين به نفع انقلاب است؛ زيرا هرچه پراکندگي در آنها بيشتر باشد به نفع ماست. وي افزود: بدون اينکه بخواهيم خوش خيالي کنيم معتقدم از گذشتههاي فاسق خودشان به راحتي دل نميکنند، يعني اگر خاتمي بياييد و گذشته خود را تخطئه کند تازه ميتواند از محکوميتهاي متعارف رها شود، نه اينکه سفيد شود براي آمدن به صحنههاي سياسي انتخاباتي؛ زيرا اينها صلاحيتهاي خودشان را براي حضور در عرصه سياسي از دست دادهاند. وي معتقد است: آقاي هاشمي نيز مرحله به مرحله از دور مسووليتهاي که داشته خارج ميشود و در انتخابات هيات رييسه مجلس خبرگان هم شاهد خواهيم بود که هاشمي حذف خواهد شد و اين همان چيزي است که اطرافيان هاشمي از آن ترس دارند و ميخواهند نگذارند اين اتفاق رخ بدهد. وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي با اشاره به روند انتخاب علي لاريجاني به عنوان رييس مجلس در دور هشتم و آنچه تاثير هوادارن دولت در اين انتخاب خواند، گفت: عليرغم اينها ديدهايم كه حداد عادل پس از برگزاري انتخابات و حاشيههايي که فتنهگران براي آن ساختند، مدافع دولت شد و داخل دانشگاه و اين سو و آن سو خود را براي نظام و دولت هزينه کرد و بايد بگوييم درست صحنه را ديدن يک ويژگي بسيار خوب است. وي در پاسخ به سوالاتي درباره انتخابات آينده رياست جمهوري و امکان کانديدا شدن خودش نيز گفت: براي انتخابات آينده ميتوان کار کرد؛ البته نه روي مصاديق، اما بر روي شاخصها. يعني بايد ببينيم به دنبال چه هستيم و چه ميخواهيم نه اينکه چه فردي را ميخواهيم؛ زيرا انقلاب رنگيها محور شدن آدمها راه مياندازد؛ بنابراين خوب است دنبال شاخصها و محورهاي اصيل باشيم. وي در پاسخ به سوالي درباره آينده موسوي و کروبي اظهار كرد: نوع برخورد ما با موسوي و کروبي مبتني بر اين نيست که آنها چي ميشوند، مهم دلهايي که با وسوسه اينکه دارند نخست وزير منصوب امام را انتخاب ميکنند، صبح اول وقت وضو گرفتند و رفتند نام اين انسان متوهم را درون صندوق انداختند. واقعا ما مسووليم 13 ميليون نفري که دچار توهم شدهاند را نجات دهيم. هرچند حکمت رهبري و خطبه روز 29 خرداد ايشان، حقيقتا 90 درصد از افرادي که ميخواستند براي چنين توهمي جان فنا باشند را از آن قالب فکري بيرون کشيد. صفارهرندي در بخش ديگري از سخنانش اظهار کرد: من قبول نميکنم که آقاي احمدينژاد مکتب قرآن و اسلام و ولايت را رها کند و مکتب چيزهاي بنجل ديگر را بپذيرد، ولي انکار هم نميشود کرد افرادي به زور ميخواهند اين بازي را دنبال کنند و همين موجب ميشود که رييسجمهور مورد پرسش واقع شود. البته تنها مسالهاي که مورد توجه ماست دعا کردن براي منفک شدن اين دو جريان از يکديگر است. وي درباره وضعيت کنوني سينما و همچنين دوران وزارتش، گفت: برخي از مشکلات امروز سينما به دوران اصلاحات و فيلمهاي دختر و پسري که باب شد باز ميگردد و کار را به جايي رساند که سينما ديگر خانوادگي و متکي بر ارزشها نيست؛ اما حرف ما يک چيز و در عمل سينما يک چيز ديگر است که آن تکيه زدن سينما بر تاريخي يکصدساله است که در آن نقشي نداشتهايم و حتي قبل از انقلاب ما بچه مسلمانها سمت سينما هم نميرفتيم. وي ادامه داد: در سينما هرچه داريم پس از انقلاب است. وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي افزود: برخي در ميانه راه دچار سياست زدگي شدند و يکي از فيلمسازان که فيلم هايش دلگرمي بچه هاي جنگ بود امروز دلخوشيش اين است تا جناح فلان که پارسال خيابانهاي تهران را کثيف کرده بودند برايش کف بزنند و سوال اين است که چرا اين بيماريها به دل اينها افتاده که بخشي از آن به کمتوجهي ما بر ميگردد و اميدوار بوديم جلوگيريها از فيلمهاي در سراشيب افتاده وضعيت بد سيما را درست کند و محصول دوره ما 15 فيلم توقيفي بود. وي با انتقاد از رفع توقيف فيلمهاي توقيف شده در دولت دهم، تصريح کرد: واقعا جاي سوال دارد که چرا فيلمهايي که ما توقيف کرديم، رفع توقيف شد؟ مگر دولت عوض شده بود که ميگوييم اين فيلمها را آزاد ميکنيم تا دل آنها به دست بيايد در صورتي که دلها به دست نميآيد و همان آدمي که پارسال اين باج به او داده شده امسال آمد و چهرهاي ديگر از خود نشان داد زيرا با پول خرج هنرپيشه کردن و عکس يادگاري گرفتن کار و سينما درست نميشود و آنها محبت شما به دلشان ميافتد اما محبت انقلاب نه و تنها اينها به درد شب انتخابات ميخورند.
دیدگاه تان را بنویسید