آسيب شناسی تلاشها برای تحقق وحدت اصولگرايان
بهمن سعادت
چند سالي است كه تفرقه و وحدت اصولگرايان موضوع بحث محافل گروههاي مختلف بوده است.علاوه بر جريانهاي مختلف اصولگرا كه همواره از ماهيت شكافهاي اصولگرايان، دلايل و ضرورتهاي رفع آن سخن گفته اند، مدتي است كه اين بحث مورد علاقه محافل غير اصولگرا و حتي رسانههاي معاند نيز قرارگرفته است و اين گروهها در پي ارائه تفاسيري از موضوع بودهاند كه البته از اهداف مغرضانه تهي نيست. بر خلاف گروههاي مخالف اصولگرايي كه اين شكافها و اختلاف سليقهها را به چشم فرصتي براي خود ميبينند، در اين سوي ميتوان شواهد بسياري ارائه داد كه اصولگرايان با چشمي نگران به مسئله نگاه ميكنند و تكاپوهاي مختلف حول بازيابي وحدت اصولگرايان را ميتوان از يك بعد امري برآمده از دغدغه دانست.برگزاري نشستهاي وحدت، اقدام به تدوين منشورهايي كه مولفههاي وحدت اصولگرايان را مشخص ميكند و رايزنيهاي آشكار و پنهان را ميتوان از جمله تلاشهايي دانست كه طي ماههاي گذشته مورد توجه گروههاي مختلف اصولگرا قرار گرفتهاند.گرچه نميتوان از آثار و پيامدهاي مثبت اين تلاشها چشم پوشي كرد ولي متاسفانه در يك نگاه واقع بينانه بايد گفت كه آن هدف مورد انتظار از اين تلاشها به دست نيامده و مسير تلاشهاي وحدت آفرين مسيري گشوده است كه بايد همتهاي عالي در آن قدم بگذارند و اين امررا تحقق بخشند. اما سوال اصلي اين است كه چرا تلاشهاي معطوف به وحدت به نتيجه مطلوب نميرسند؟در زير به برخي عوامل تاثيرگذار در اين امر از منظري آسيب شناسانه اشاره ميشود. 1 - اولين عامل به نتيجه نرسيدن اين تلاشها را بايد گروهي دانست كه از چشماندازي خودمحورانه،گروه و روايت خود از اصولگرايي را روايت حقيقي و درست دانسته و با استفاده از امكانات رسانهاي و تريبونهاي در اختيار خود؛ جبهه خانواده انقلاب را با گروههاي خارج نظام اشتباه گرفته و دائما در مسير كوبيدن بر طبل تعارضها حركت كرده و ميكنند. زبان تند و تيز، فقدان سعه صدر، رويكرد اتهام زني اين گروه در مقابل نيروهاي خانواده اصولگرايي باعث شده تا عملا اين گروه به مانعي در مسير وحدت و بازيابي انسجام بدل شوند. 2 -دومين عامل شكست طرحهاي وحدت را بايد در اين عامل ديد كه متاسفانه برخي مواقع شاهد آن بودهايم كه تلاشهاي وحدت؛ همه گروههاي اصولگرا را شامل نميشود و معمولا تعدادي از گروههاي اصولگرا را از ميدان تعامل و وفاق آفريني كنار گذاشته ميشوند.طبعا در حالتي كه همه نيروها در مسير وحدت به كار گرفته نشوند اميد به وحدت نميتواندصورت عيني به خود بگيرد. 3 - بايد توجه داشت كه وحدت اصولگرايان هدفي والاست و از اين رو نميتوان ذيل مقوله وحدت اصولگرايان به دنبال اهداف سياسي مانند تلاش براي به پدرخواندگي گروههاي اصولگرا، گرد آوردن همگان در ذيل پرچم خود و نهايتا به حاشيه راندن گروههاي ديگر اصولگراي ناهمخوان با سليقه خود بود. متاسفانه در برخي مواقع از محتواي جلسات تشكيل شده و تركيب افراد دعوت شده احساس ميشود كه تشكيل برخي جلسات كه به جاي آنكه هدف تحقق وحدت باشد؛ بيشتر قضيه محملي براي تحقق اهداف فردي و گروهي است تا تامين منافع اصولگرايان به مثابه يك خانواده،طبيعي است كه در موردي كه رفتارها به گونهاي باشد كه چنين حسي در ميان گروههاي مختلف به وجود آيد نميتوان اميدي به تحقق هدف داشت. 4 -ترديدي نيست كه هر وحدتي ميتواند معطوف به دستوركاري مشخصي باشد.به عبارت ديگر بايد مشخص شود كه وحدتي كه قرار است تحقق يابد چه نتايج عملياي در بر خواهد داشت. وحدت هنگامي معنادار خواهد بود كه محملي براي بحثهاي اثرگذار در موضوعات مبتلابه كشور، رفع برخي موانع در مسير حركت برخي نهادهاي در اختيار اصولگرايان و حتي تحقق بخش برخي اهداف و برنامههاي سياسي باشد. موضوع آن است كه جلسات وحدت نتوانسته است بستري براي همانديشي و زمينهسازي براي مشاركت همه اصولگرايان در فرآيندهاي سياستگذاري و اجرا در كشور باشد.طبعا جلسه براي نفس جلسه نميتواند منجر به تحقق هدف وحدت شود. وحدت بايد دستور كار مشخصي داشته باشد و نتايج آن مشاركت كنندگان را در مسير مشاركت و تقويت فرآيند وحدت تشويق كند.آنچه از برخي بيانيهها پيرامون وحدت استنباط ميشود آن است كه اصولگرايان هنوز نتوانستهاند از مباني و ملاحظات مربوط به مولفههاي پيوند دهنده فراتر بروند و در مسير تعيين دستور كاري مشخص براي آينده قرار گيرند. به عوامل و مولفههاي فوق ميتوان مواردي ديگر را نيز افزود كه در جاي خود محل بحث است اما ترديدي نيست كه وحدت ضرورتي است كه بايد به آن انديشيد و در راستاي آن تلاش كرد.از اين رو همه تلاشها در مسير وحدت ارزشمند است و عاملان آنها را ميتوان بسيار خيرخواه تر از كساني دانست كه بر طبل جداييها و شكافها ميدمند و طي سالهاي گذشته رفتار و گفتار آنها در مسيري حركت كرده كه شكافهاي ميان اصولگرايان را به جاي ترميم، افزايش داده است ولي مسئله آن است كه تحقق اين ضرورت تنها هنگامي ممكن ميشود كه آسيبهاي موجود در اين مسير را شناخته و با دستور كاري معقول و منطقي در اين مسير قدم بگذاريم. منبع: روزنامه تهران امروز
دیدگاه تان را بنویسید