مخاطب بیبیسی فارسی ریزش کرده است
بیبیسی هم مثل voa میشود. روزگاری بازار صدای آمریکا خیلی داغ بود. اما کمکم مردم آن را پس زدند...
به گزارش سرویس سیاسی «فردا» حسین عابدینی، مدیرکل اخبار خارجی صدا و سیما مجبور است هر روز حواسش به بیبیسی باشد. توی اتاق او یک السیدی بزرگ هست که همزمان 9 شبکه را نشان میدهد. بیبیسی، سیانان، الجزیره، روسیه تو دی، چانل وان و چندتای دیگر. آن طرفتر یک دستگاه دیگر هست که بهنظر میرسد کارکردش ضبط همه این برنامهها باشد. قبل از شروع مصاحبه، به اتفاق عابدینی از روی کامپیوترش گزارشی را که فلاح از لندن فرستاده بود دیدیم. در اثنای متلک انداختن فلاح به انگلیسیها، عابدینی لبخندهایی میزد که نشان از رضایتش از این گزارش داشت. شب همین گزارش را «بیست و سی» نشان داد. بهنظرم کمی خلاصه شده بود... . گفتگوی وی با هفته نامه پنجره را در ذیل می خوانید: شما به اتفاقات اخیر لندن چطور نگاه میکنید؟ داستان از جایی شروع شد که آقای نیکلی که در دولت ائتلافی، پست معاونت دولت را دارد، در جریان رقابتهای انتخاباتیاش قول داد که اگر حزبش رأی بیاورد، مطمئنا کاری خواهد کرد که شهریهها افزایش پیدا نکند. این اتفاق نیفتاد و مردم انگلستان مخصوصا دانشجویان به خشم آمدند. وقتی صحبت تصویب این طرح شد، مردم انگلیس همانطورکه در آنجا معمول است، علیه دولت دست به راهپیمایی زدند و مخالفت خودشان را اعلام کردند. اما دیدید که مجلس برای افکار عمومی اهمیتی قائل نبود و طرحش را تصویب کرد. بعد هم تظاهرات، گستردهتر شد، پلیس دست به خشونت زد و آن حادثه خونین اتفاق افتاد. آن وقت شما دیدید که بیبیسی چطور عمل کرد. همه شبکهها پوشش زنده دادند، اما دوربینهای آنها خاموش شده بود. مردم انگلستان الان این پرسش جدی را از دولتمردانشان دارند که چرا از یک سو باید در معرض برنامه ریاضت اقتصادی قرار بگیرند و از سوی دیگر دولتشان پول آنها را صرف اداره رسانهای کند که حتی مسائل داخلی کشورشان را هم بهدرستی پوشش نمیدهد. البته پخش زنده هم داشتند! بله، اما در مقابل آن حوادث و حجم پوشش بالای رسانههای دیگر، بیبیسی تقریبا کاری نکرد. نه رنگ پاشیدن به مجسمه چرچیل و نه حمله به ماشین شاهزاده؛ هیچکدام را کامل پوشش ندادند. ما الان تمام برنامههای بیبیسی و بقیه شبکه در آن روز را از اول تا آخر ضبط شده داریم. میتوانید اینها را مقایسه کنید. حتی من یادم هست در لحظاتی که بقیه شبکه پخش مستقیم لندن را داشتند، بیبیسی فارسی مستند پخش میکرد. یعنی یکجور سیاست دوگانه... همین دیگر! آنها برای فعالیت رسانهای و دموکراسی و هر چیزی که فکرش را بکنید دو نسخه دارند. یکی برای خودشان و یکی برای بقیه دنیا! فکرش را بکنید در یکی از جشن تولدهای ملکه الیزابت، سه روز متوالی هر روز نزدیک سه ساعت از مراسم تولد او برنامه پخش میکردند، سوژهای که کمترین ارزش خبری ندارد. آن وقت از کنار این همه اتفاقی که در لندن افتاد بیتفاوت گذشتند و به تعبیر خودشان ignore کردند. حالا شما ببینید همین بیبیسی فارسی، با ماجرای سکینه محمدی آشتیانی چگونه برخورد کرد. به این نمیپردازند که او بعد از تبانی، قتل کرده، میگویند چرا جمهوری اسلامی این کار را کرده است. اما نوبت خودشان که میرسد بهجای اینکه از مطالبات دانشجویان حرف بزنند، میگویند آنها اخلالگرند. سطحش را هم تا دلتان بخواهد پایین آوردند. مثلا اینکه چهارتا دانشجو حرفشان شده و حالا سر دو نفرشان خونی هم شده! در رویدادهای مشابه در کشورهای دیگر از جزء به کل میرسند. یک نفر اگر جایی باتوم بخورد با خانواده و دوست و فامیل و حتی آرایشگری که سرش را اصلاح میکرده، صحبت میکنند. دو شب قبل از انتخابات ایران «نوبت شما» به موضوع تقلب در انتخابات ایران پرداخت. خب حالا هم بیایند یک «نوبت شما» برای خودشان بگذارند. دستکم موضوع را بررسی کنند. میخواهم کمی بیشتر درباره شگردهای رسانهای صحبت کنیم. خب شما احتمالا در بقیه مطالبتان به بخشی از این موارد پرداخته باشید. اما من میخواهم به «فوری ساختگی» اشاره کنم. در جریان همین حوادث پس از انتخابات، بیبیسی فارسی همیشه به همین شیوه متوسل میشد. علیالدوام مینوشت خبر فوری، عکس فوری، تازهترین تحولات و... در حالیکه واقعا فارغ از اینکه شما چه نگاهی نسبت به ماجرا داشتید، هیچ موضوع فوریای در میان نبود. یکجور جو ایجاد میکردند که خب در مورد وقایع لندن از این چیزها خبری نبود. مشخصا درباره بیبیسی فارسی چه میتوان گفت؟ در مورد بیبیسی فارسی، ماجرا دستکم برای مردم ما رنگ و بوی دیگری هم داشت. اینها طی یک سال و نیم تلاش کردند که به اصطلاح روی تحولات بعد از انتخابات در جمهوری اسلامی زوم کنند و دائما درباره حفظ حقوق معترضان نصیحتهایی میکردند. الان این برگشته به خودشان و مردم انتظار داشتند که حداقل این نصایحی را که توی این مدت میکردند حداقل در مورد خودشان هم رعایت کنند. اما دیدیم که بیبیسی فارسی این کار را نکرد. این روی مخاطب بیبیسی فارسی در ایران تأثیری گذاشته؟ شک نکنید. الان بر اساس نظرسنجیهایی که انجام شده، مخاطب بیبیسی فارسی کاهش پیدا کرده است. اوج مخاطب آنها مربوط به همان دوران انتخابات بود. بیبیسی هم مثل voa میشود. روزگاری بازار صدای آمریکا خیلی داغ بود. اما کمکم مردم آن را پس زدند. نمیگویم الان صدای آمریکا مخاطب ندارد، اما میگویم نسبت به گذشته، ریزش زیادی داشته است. در مورد بیبیسی فارسی هم نظرسنجیها همین را نشان میدهد که از هشت ماه قبل تاکنون مخاطبانش به زیر 25 درصد رسیدهاند. این نظرسنجی کی و توسط چهکسی انجام شده؟ آنچه من عرض کردم مربوط به یک نظرسنجی رسمی نیست. یک کار محدود بوده. البته لازم است واقعا یک پژوهش جامع و نظرسنجی دقیق در اینباره انجام شود. البته شما شک نکنید که مدیران بیبیسی فارسی چنین نظرسنجیای کردهاند و از ریزش مخاطبانشان هم خبر دارند. برای این حرفم دلیل هم دارم. شبکهای مداوم روی خبر و تحلیل خبر مانور میداد، حالا دارد سریال پخش میکند. آن بیبیسی فارسی که ما میشناختیم، خبر بود و تحلیل و میزگرد. برنامههای سرگرمیاش هم محدود بود. حالا دارد سریال با دوبله فارسی پخش میکند. من این کار در این شبکه خبری را به در و دیوار زدن برای داشتن مخاطب میدانم. نکته بعدی اینکه الان خیلیها به روشهای بیبیسی فارسی تردید دارند. الان این پرسش جدی است که آیا مطالبی که دائما در قالب تماس بینندگان و شنوندگان و ایمیلهای آنها مطرح میشد، واقعا از ایران بود یا از اتاق بغلی! این مسأله قابل راستیآزمایی نیست. اما مخاطب قبلا اعتماد میکرد، اما حالا خیلیها به بیبیسی فارسی دستکم با اعتماد قبل نگاه نمیکنند. میخواهید بیبیسی فارسی را بیاهمیت جلوه بدهید؟ نه میگویم اهمیت فوقالعاده دارد، نه میگویم اهمیت ندارد. من دارم اوضاع را تحلیل میکنم. اما این را هم نباید فراموش کنیم که فقط ریزش مخاطب بیبیسی فارسی مهم نیست. رسانه ملی باید به فکر ترقی باشد. واقعیت این است که آنها از ما حرفهایتر هستند. آمورش دیدهاند، کارشان را بلدند و هزینه هم میکنند. غربیها در این زمینه از ما جلوترند و انگلیسیها هم از همه غربیها
دیدگاه تان را بنویسید