مواجهه آیت الله لاریجانی با 3 جبهه منحرف

کد خبر: 129763

اما هجمه ناجوانمردانه به قاضی القضات را باید ریشه یابی کرد و میزان اعتدال و انصاف هرکدام را با توجه به عقبه های های جریانی و سیاسی خودشان دید و محک زد.

الف: طی چند روز گذشته رئیس عدلیه از جهات مختلف و توسط جریانات غیرهمسو مورد انتقاد و تعرض سیاسی واقع شد. اینکه دستگاه قضائی به اندازه خود دارای اشکالات ساختی و مدیریتی است، هم طبیعی است و هم نیاز به پی گیری و مطالبه مداوم دارد. اما هجمه ناجوانمردانه به قاضی القضات را باید ریشه یابی کرد و میزان اعتدال و انصاف هرکدام را با توجه به عقبه های های جریانی و سیاسی خودشان دید و محک زد. گونه و تبارشناسی تعرض به دستگاه قضائی طی چند هفته و حتی چند ماه گذشته در 3 جبهه قابل تقسیم بندی است که البته هر 3جبهه نیز با توجه به عملکرد و مواضع رئیس عدلیه شکل گرفته است. جبهه اول متعلق به جریان فتنه است.جریان فتنه طی چند ماه گذشته بیشترین حملات را به دستگاه قضائی داشته است.عصبانیت فتنه از آیت الله، به اندازه کافی روشن است.موضع آقای رئیس گویا وصریح و شفاف و بی هرگونه لعاب های سیاسی و رنگ مصلحتی بوده است.جز این هم انتظاری نبوده و نیست.طبیعی است که جریان فتنه و بازیگران و بازی خوردگان آن با هر طعنه "قاضی لاریجانی"، لرزه بر اندامشان و به لکنت زبان بیافتند. هر چند مطالبات اجتماعی نیز در این رابطه هنوز وجود دارد و تا محاکمه واقعی فتنه دروغ و تقلب و ریا راه زیادی باقی است. فتنه گران علیه دستگاه قضائی به هر وسیله و بهانه ای تعرض کردند و در این راه از همه ابزارهای جریان ضدانقلاب و منافق و آمریکائی نیز بهره بردند که البته عجیب نبود؛ از اربابان خود پول گرفتند و یا مسخ شدند که دهان به لاطائیلات باز کنند. اما دسته دومی هم از رسانه های اصولگرا و جوانان متدین هستند که بالاتر از قانون و انصاف و عدالت به دستگاه قضائی فشار می آورند و انتظار دارند آقای قاضی فراتر از وظایف خود تصمیم بگیرد و یا همه اصلاح طلبان اعم از میانه رو و خاموش و غیرفتنه گر را به جرم خواص بی بصیرت بودن کنار دیوار قرار دهد که البته این از شمشیر و ترازوی عدالت بدور است. جبهه دومی که آیت الله لاریجانی در مقابل خود ایجاد کرده است، جریان منحرف اعتقادی و مالی اطراف رئیس جمهور است.رئیس دستگاه قضا طی چند ماه گذشته به کرات متعرض این جریان "متهم به فساد مالی" و "محرز در انحراف اعتقادی" شده است.چه آنکه چند روز پیش از گروه انحرافی خبر داد که با هر تحرک قضائی پا به صحنه می گذارند و سروصدا می کنند.انگشت اشاره آیت الله را همه دیدند و مرجع آنرا درچپ و راست رئیس جمهور پیدا کردند.وی چند ماه پیش نیز دربرابر بدعت مکتب ایرانی و شبه شاهنشاهی، موضع گیری تندی کرد و طبیعی بود که جریان مساله دار مسلط بر دولت را علیه خود برآشوبد. از سوئی مبارزه با فساد دانه درشت ها و پی گیری قاطع پرونده بیمه ایران و نهایتا احضار دست راست رئیس جمهور به دادگاه، حاکی از این بود که در اجرای قانون نیز قرار بر مماشات نیست. این راه البته بی هزینه هم نیست. عده ای ذی نفع سرو صدا می کنند.عده ای شیفته وامصیبتا سر می دهند.هم مسلکان بسیج می شوند و هم پیمانان به تقلا می افتند.اما عدلیه نشان داد که در حال احیا است. هفته گذشته که با نامه ای هتاکانه برخورد شد، برخی نویسنده انرا عمار خواندند و گفتند نکند روزی رهبر مان بگوید "أین عمار؟" و ما جواب دهیم عمارمان در اوین است و عده ای هم برای نویسنده متهم، جشن نویسندگی گرفتند و از رئیس دولت برایش یادگاری بردند.روز گذشته نیز دستگاه قضائی را متهم به کارهای خلاق قانون کردند و گفتند که چرا فقط از فساد در دولت می گویند و باقی قضایا. و اما جبهه سومی که "لاریجانی بزرگ" در مقابل خود ایجاد کرده، مبارزه با بدحجابی و اوباش اجتماعی و متعرضان به حقوق مردم است.چند روز پیش رئیس دستگاه قضائی با قاطعیت اعلام کرد که با اراذل و اوباش برخورد می شود و استفاده کنندگان از سلاح سرد را محارب نامید که تقاص کارشان تنها اعدام است.چند ماه پیش نیز علیه وضعیت نابسامان حجاب در کشور انتقاد کرد و به مسئولین امر در این رابطه تذکر داد.موضوعی که ماهها است مردم متدین و رسانه ها نسبت به کم کاری مسئولین در این رابطه انتقاد می کنند. جبهه مفسدین اجتماعی پس از قاطعیت رئیس عدلیه ایجاد شد. ضرب شست قاضی القضات می تواند پس از سالها آرامش و امنیت حداکثری را در جامعه فراهم سازد.در این بین نیز مخالفت هائی با اسم و رسم های مختلف ایجاد شد که البته این طائفه به دلیل رنگ و لعاب سیاسی نداشتن، بزودی رسوا می شوند. گونه شناسی جبهه 3 گانه به این دلیل بود که همه مخالفان دستگاه قضائی را یک کاسه ندانیم و حساب هرکدام را جدا کنیم.بی شک این تعرضات زمانی کم می شود که دستگاه قضائی عقب نشینی کند.در غیر اینصورت مقاومت در برابر قانون تنها یک پیام دارد و آن اینکه فرشته عدالت با چشمان بسته و پای لنگان و غلاف بی شمشمیر نیست.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت