چرا شيوخ اصولگرا به صحنه نمی آیند

کد خبر: 124938

اتفاق ديگري هم كه در راستاي وحدت بخشي اين تشكل در جامعه صورت گرفت، تشكيل كميته مشترك ميان آنها با جامعه مدرسين بود كه به كميته جامعتين معروف شد...

تهران‌امروز: ريش سپيدي، مصلحت‌جويي، آرامش‌خواهي، صبوري و آينده‌نگري شايد مهم‌ترين ويژگي‌هايي هستند كه شيوخ باسابقه و اصولگرا را كه تحت عنوان جامعه روحانيت مبارز تهران گردهم آمده‌اند، در سه دهه اخير، متمايزتر و البته موثرتر از هر نهاد سياسي در سپهر سياست ايران نشان داده است. اين ويژگي و اعتبار متفاوت اما در سال‌هاي اخير به‌ويژه يك‌سال گذشته كه انبوه حوادث ريز و درشت سياسي بار ديگر نياز جامعه سياسي ايران را به اعتدال، عقلانيت و مصلحت‌جويي، بيش از هر دوره ديگر نشان مي‌دهد، سبب نشده است كه اعضاي جامعه روحانيت مبارز آنچنان كه انتظار مي‌رفت در ميدان عمل به ميدان ميانجي‌گري و راهبري پا نهند. اين كاستي در حالي خودنمايي مي‌كند كه در طول همين دوره، شخصيت‌هاي اصولگرايي بسياري بوده‌اند كه در نهان و آشكار، خواستار حضور فعال‌تر شيوخ سنت‌گرا بوده‌اند. همچنان‌كه در آخرين نشست مهم اصولگرايان كه با حضور حدود 30 چهره اصولگرا به ميزباني رئيس‌جمهور برگزار شد، حبيب‌الله عسگراولادي كه از جمله نزديك‌ترين چهره‌هاي سنتي به روحانيون ارشد اصولگراست، با حاضران يادآور شد كه بايد وحدت اصولگرايان حول محور نهادهايي چون جامعه روحانيت مبارز شكل گيرد. اين جمله اما تنها يادآوري نبود بلكه دعوتي بود از شيوخ برجسته كه گويا اكنون سكوت را بهترين مصلحت دانسته‌اند. سه دهه سابقه چه در ميان تشكل‌هاي نوخاسته و چه از نظر نهادهاي ديرپاي حزبي و سياسي، بي‌شك جامعه روحانيت مبارز تهران، برجسته‌ترين نهادي بوده كه در سه دهه گذشته در متن و حاشيه مناسبات سياسي ايران ايفاي نقش كرده است. تشكلي كه تاريخ شكل‌گيري آن به سال‌هاي قبل از انقلاب اسلامي و تدوين اساسنامه آن در سال 57 باز مي‌گردد. تا امروز كه حدود 32 سال از تاسيس رسمي اين نهاد مي‌گذرد، اگرچه اكثر نيروهايش را در سال 57 جلب كرده اما هنوز سازمان عضوگيري آن فعال است به نحوي كه پورمحمدي و مروي آخرين افراد عضو اين تشكل هستند كه در تير87 به ساختمان اين جمعيت راه يافتند. قديمي‌ترين اعضاي اين تشكل هم هاشمي رفسنجاني، مهدوي كني، ناطق نوري، امامي‌كاشاني، عميد زنجاني و موحدي كرماني هستند. فراز و نشيب‌هاي همواره اين تشكل روحاني در طول دوران فعاليتش اما بارها با مشكلات داخلي دست و پنجه نرم كرده است. اختلاف‌نظر بر حمايت از كانديداهاي انتخابات رياست‌جمهوري اول، آغاز اين اختلافات بود كه به تدريج و پديدآمدن چند مورد ديگر در نهايت در سال 66 تعدادي اعضا با انشقاق از جمعيت، اقدام به تاسيس مجمع روحانيون كردند. از آن سال به بعد جامعه روحانيت مبارز به راست سنتي ملقب شد. دومين اختلاف در اين تشكل روحاني در زمان انتخابات مجلس پنجم رخ داد كه پنج كانديداي پيشنهادي هاشمي در ليست مورد حمايت جامعه روحانيت قرار نگرفت و اين امر خود مقدمه تشكيل كارگزاران سازندگي شد. تا سال 84 جامعه روحانيت تقريبا روزهاي آرامي را از نظر تشكيلات دروني سپري كرد. در انتخابات نهم رياست‌جمهوري، اين تشكل به‌رغم برخي اختلاف‌نظرها سرانجام از هاشمي رفسنجاني كه از اعضاي ارشد اين تشكل بود، حمايت كردند ولي در دور دوم، سكوت را ترجيح دادند. در دو سال ابتدايي دولت نهم، ارتباط اين تشكل با احمدي‌نژاد حالت انتقادي داشت و تنها در ديداري كه ميان آنها با رئيس‌جمهور در سال 86 انجام شد، اعضا از گراني‌هاي موجود و همچنين وضعيت فرهنگي كشور انتقاد كردند. اين ايام را مي‌توان سال‌هاي ركود و سكوت جامعه روحانيت مبارز نيز دانست كه ريشه در مصلحت‌پيشگي و همچنين برخي اختلافات دروني داشت. با اين وجود، در انتخابات سال 88، اعضايي كه نسبت به عملكرد احمدي‌نژاد طي دولت نهم انتقاد داشتند، در نهايت با آراي منفي خود مانع تحقق اجماع بر سر كانديداي واحد شدند. در اين سال بود كه احتمال انشعاب جامعه روحانيت بار ديگر به صورت جدي بر سر زبان‌ها افتاد. از آن پس چهره‌هايي مثل ناطق نوري، حسن روحاني،رضا اكرمي و طباطبايي در جلسات شركت نكردند. گرچه پس از انتخابات اكرمي به جلسات بازگشت اما سايرين كه امامي‌كاشاني هم به آنها اضافه شده بود، به نوعي با حالت قهر از رفتن به جلسات خودداري كردند. البته تلاش‌هاي زيادي با محوريت مهدوي كني براي بازگرداندن اعضاي خارج شده انجام شد كه به نتيجه نرسيد به نحوي كه هياتي به نمايندگي از دبيركل در منزل ناطق‌نوري حضور يافتند و با او مذاكره كردند اما او درز اخبار جامعه به بيرون را دليل اصلي دلگيري خود عنوان كرد و زماني براي بازگشتش مشخص نكرد و بعدها تاكيد كرد كه دوران ريش‌سپيدي گذشته است. البته گفته مي‌شود امامي كاشاني به جلسات باز خواهد گشت ولي در مجموع بازتاب اتفاقات پيش از برگزاري دوره دهم انتخابات رياست‌جمهوري به‌گونه‌اي بود كه تا مدت‌هاي مديد جامعه روحانيت مبارز را به سكوت واداشت. يك اتفاق حاشيه‌اي اتفاق ديگري كه در سال 88 براي جامعه روحانيت پيش آمد انشقاق در يك تشكل وابسته به اين جامعه بود. جامعه وعاظ ولايي كه تا پيش از انتخابات به دبيركلي رضا اكرمي فعاليت مي‌كرد، در دو ماه مانده به برگزاري انتخابات فعاليت‌هايش را متوقف كرد و در تيرماه واعظان اين جريان ديگر دبيركلي او را به رسميت نشناختند لذا شجوني به عنوان دبيركل معرفي شد. دبيركلي اين عضو جامعه به يك ماه نرسيده بود كه دبير اجرايي اين تشكل بر طبل انشعاب كوبيد و جامعه وعاظ ولايي را تشكيل داد. اكنون دو تشكل جامعه وعاظ و جامعه وعاظ ولايي به موازات يكديگر به فعاليت مي‌پردازند. شجوني چندي پيش از نقش مشايي در اين انشعاب سخن گفت. يك تلاش نافرجام يكي از ويژگي‌هاي جامعه روحانيت تمايل اعضاي اين تشكل به ايفاي نقش ريش سپيدي و وحدت آفريني است كه در غياب ريش سپيد اصلي يعني ناطق نوري، اين گرايش از سوي ديگر اعضا دنبال مي‌شود. جامعه روحانيت مبارز اگر چه در سال 88 درگير اختلافات دروني خود بود اما از وحدت بخشي غافل نماندند و كميته وحدت را با حضور هفت عضو تشكيل دادند. اين كميته هم پس از دو يا سه جلسه در درون خود دچار اختلاف شدند و منحل گشت. اتفاق ديگري هم كه در راستاي وحدت بخشي اين تشكل در جامعه صورت گرفت، تشكيل كميته مشترك ميان آنها با جامعه مدرسين بود كه به كميته جامعتين معروف شد. در تيرماه سال جاري يزدي و مهدوي كني و تعدادي از اعضاي دو تشكل روحاني در قم گرد هم آمدند و تصميم گرفتند تا نيروهاي انقلاب را كه پس از انتخابات 88 به نحوي از هم دور شده بودند را گرد هم آورند و در راستاي تحكيم وحدت بكوشند. تا سه ماه بعد، سه جلسه اين كميته تشكيل شد و ديگر خبري از جلسات آن به بيرون درز پيدا نكرد. سالك از جامعه روحانيت كه عضو اين كميته بود، پس از چهارماه محور اين جلسات را بررسي دلايل افول اصولگرايان و موانعي كه بر سر وحدت اين جريان قرار دارد، عنوان كرد. فعاليت‌هايي كه بايد علني شوند قضاوت درباره كارنامه جامعه روحانيت مبارز اما اگر معطوف به همين باشد كه همه تلاش‌ها به شكست انجاميده يا تلاشي صورت نگرفته است، منصفانه نيست. چه كه در همين يك‌سال، اگر نبود رايزني‌هاي معطوف به وحدت و گذشت آيت‌الله مهدوي‌كني، شيخ‌الشيوخ جامعه روحانيت و حتي اگر نبود تلاش‌هاي پشت‌پرده ناطق‌نوري، گسست‌هاي سياسي بيش از آن بود كه مي‌نمايد. با اين وجود، شايد آن چيزي كه اينك لايه‌هاي مياني اصولگرايان به‌ويژه لايه‌هاي اعتدال‌محور انتظارش را مي‌كشند، آن است كه اين تلاش‌ها علني‌تر شود و اعضاي برجسته اين جامعه با رفع اختلافات دروني به كامل‌شدن تلاش‌هاي معطوف به حذف تندروي از درون اصولگرايان، به گشايش بابي تازه از عقلانيت، اعتدال، مصلحت و آينده‌نگري، همان مولفه‌هايي كه همواره مورد تاكيد شيوخ بوده، ياري رسانند. اين انتظار البته كه محدود به جريان‌هاي اصولگرا نبوده و نيست، بازگشت موثر به صحنه سياسي، درخواست عمومي از روحانيون اصولگرا و باتجربه است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت