مجلسی که خود نميخواهد در راس امور باشد
فضل الله ياري
سخنان اخير محمود احمدي نژاد در مقام رياست جمهوري در دفاع از اختيارات جايگاهي که در آن قرار گرفته مستلزم آن بوده است که اختيارات جايگاهي ديگر محدود شود،چراکه ظرفيتهاي نظام تغييري نکرده است .همين موضوع سبب شد تا وي بخشي از اختيارات مجلس را براي دولت بخواهد ودر اين راستاتلاش کند تاجمله معروف بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي را که مجلس در راس امور است به گونهاي تفسير کند که متناسب با منويات خود براي اداره ي امور کشور باشد. احمدي نژاد در توجيه سخنان خود به نقش پررنگ مجلس در تعيين رئيس جمهور دولت ونظام پارلماني زمان حيات امام(ره) اشاره ميکند ومعتقد است که اکنون کسي رياست دولت را برعهده دارد که خود به طور مستقيم راي از مردم ميگيرد. البته اين سخنان احمدي نژاد پيش از اين نيز در برابر مجلس گفته شده است. آنجا که با کنايهاي به "خانه ملت" بودن مجلس گفته بود بيشتر از تک تک نمايندگان راي ملت را با خود دارد. سخنان اخير رئيس جمهور بسياري از مجلسيان را برآشفته است وفريادها برانگيخته که "سخنان امام (ره)زير سوال رفته است"،"اين ديکتاتوري محض است" و سخناني از اين دست. اين نوشته برآن نيست تا به جدال سخنان محمود احمدي نژاد بپردازد - که در اين مقال نميگنجد- اما سمت وسوي اين نوشته به سمت مجلسي است که گويي خود اعتماد به نفس "در راس امور بودن" رانداشته ارادهاي نيزبراي کسب آن ندارد. در تحليل به وجود آمدن اين وضعيت - که در تاريخ مجلس پس از انقلاب بي سابقه بوده - با تشبيه آن به وضعيت شخصيتي افراد ومراحل رشدآنان از منظر روانشناسي ميتوان به دومرحله اشاره کرد: 1)مرحله قبل از تولد (ژنتيک): در بحث رشد شخصيت انسان به عوامل قبل از ازدواج مانندعوامل تشکيل دهنده نطفه، تغذيه مادر و از اين قبيل اشاره ميشود. اکنون در يک شبيه سازي ابتکاري در مورد مجلس شوراي اسلامي کنوني (هشتم والبته هفتم)مي توان به برخي از عوامل قبل از تشکيل آن اشاره کرد. عواملي که به نحو بارزي در شکل دهي شخصيت کنوني آن تاثير گذارده بوده است: پروسه انتخابات در ساليان اخيرمورد انتقاد بسياري از تحليل گران سياسي بوده است از مقدمات برگزاري انتخابات گرفته تا روشهاي جلب آراي بسياري از نمايندگان، ازجمله اين موارد است که سبب ميشود محصول به دست آمده نتيجه واقعي تلاش راي دهندگان و راي گيرندگان نباشد . وعده و وعيدهاي غير ممکن وغير عملي وگاه محدود ودر حد مسائل شهري و روستايي از آن جمله است. وقتي نمايندهاي از قبل وعده ساخت جاده، خانه بهداشت،مدرسه، آب لوله کشي و ... نماينده ميشود،طبيعي است که براي عملي کردن وعدههاي خود دست به دامن وزراي راه،بهداشت،آموزش وپرورش و مسئولان ادارات آب وفاضلاب شده ودر قبال آن نيز بايد از بسياري از کمبودهاي اين حوزه چشم پوشي کند. بدون ترديد نمايندهاي با اين محذورات نميتواند نماينده افکار عمومي باشد. فيلتر تنگ احراز صلاحيتها - که امکان انتخاب مردم را محدود ميکند - را نيزبه آن اضافه کنيد . در بحث عوامل قبل از تولد(تشکيل) مجلس به همان مقدار اکتفا ميشود چرا که همين موارد براي ساخت شخصيت يک مجلس کافي است. مواردي که عملا از آن شخصيتي ضعيف،وابسته و داراي عدم اعتماد به نفس ميسازد 2)عوامل بعد از تولد(اکتسابي): مجلس هشتم بدون ترديد بيشترين تاثير را در ايجاد وضعيت کنوني خود دارد.فلسفه وجودي و ذاتي مجلس در يک نظام دموکراتيک، "نظارت" بر نحوه حکومت و "قانون گذاري" براي شيوه اداره ي کشور است. مجلس هشتم متاسفانه در اين زمينه عملکرد خوبي به جاي نگذاشته است که در ادامه به برخي از آنها اشاره ميشود: امروزه "استيضاح"به عنوان يک اهرم قانوني براي اجراي نظارت بر عملکرد دولت به مضحکهاي تبديل شده است.افکار عمومي چندسالي است عليرغم اينکه بارها واژه استيضاح را از مجلس شنيده است اما هيچگاه آن را در عمل مشاهده نکرده است.امروزه بلافاصله پس از اعلام خبر استيضاح افکار عمومي منتظر شنيدن خبر پس گرفتن آن و منتفي شدن موضوع است. اينجاست که عوارض قبل از تولد سراغ نمايندگان ميآيد و توصيه روساي ادارات آب و فاضلاب، برق شرکت گاز، آموزش و پرورش و...از مراکز استانها و وزراي دولت و معاونين آنان در پايتخت کار را به آنجا ميرساند که امضاهاي زير متن استيضاح با عمليات محيرالعقولي حذف ميشود.مدتهاست که ديگر استيضاح شوندگان که وزراي دولتي هستند نيز آن را چندان جدي نميگيرند و در همچنان بر پاشنه سابق ميچرخد. مجلس هشتم در بحث مربوط به قانونگرايي نيز نتوانسته است انتظارات از يک مجلس مستقل و مردمي را برآورده کند وبه علاوه آن نميتواند پاي قوانين مصوب خود نيز بايستد.همگان مصوبه مجلس شوراي اسلامي درباره وقف اموال دانشگاه آزاد را به ياد داريم که با اعتراض تعداد اندکي با عنوان دانشجو و تجمع آنان در برابر مجلس شوراي اسلامي به فاصله يک روز آن را پس ميگيرد. يا عقب نشينيهاي مکرر مجلس در برابر موضوعات مورد مناقشه با دولت که در ساخت شخصيت کنوني مجلس به شدت تاثير گذار بوده است. موضوع ديگري که از عجايب مجالس پس از انقلاب بوده وجود افرادي است که بيش از آن که در بند نام و جايگاه مجلس شوراي اسلامي باشند سوداي کامراني دولت را در سر دارند .حتي اگر اين سودا به قيمت تنزل جايگاه مجلس تمام شود. نگاهي به مذاکرات مجلس در چند سال اخير نشان ميدهد که دولت توانسته نمايندگاني جدي، مقاوم و پرشور براي خود دست و پا کند، به گونهاي که هيچ نيازي به لابي وزرا و معاونين وزارتخانهها ندارد. نمايندگاني که گويي هيچ نسبتي با خواستههاي موکلان خود ندارند. * * * در بحث عوامل شکل دهنده شخصيت کنوني مجلس شوراي اسلامي بسيار ميتوان سخن گفت اما به همين مقدار که بيشتر از بقيه در معرض ديدگان تحليل گران بوده بسنده ميشود. مجلسي را ميتوان در راس امور دانست که نمايندگانش برآيندي از افکار عمومي باشند و شجاعت دفاع از حقوق شهروندي موکلان خود را داشته باشد. مجلسي که نمايندگانش از مراجعان پشت در معطل مانده وزراو معاونين آنان باشند تا بتوانند حکم عزل و نصب مديرروابط عمومي يک اداره در شهرستاني دور را امضا کنند آن مجلسي نيست که قرار بود در راس امور باشد.مجلسي که در جريان بسياري از معاهدات بين المللي با کشورهاي ديگر نيست در راس کدام امور ميتواند جاي بگيرد. اين عوامل که از مجلس کنوني شخصيتي ساخته است که اعتماد به نفس آن را ندارد تا خود را مخاطب سخن بنيان گذار نظام بداند که "مجلس در راس امور است" .
دیدگاه تان را بنویسید