توطئه قرآن سوزي و سكوت ارتجاع عرب
جمهوری اسلامی: درحالي كه از روز يكشنبه هفته گذشته ملتهاي مسلمان در سرتاسر جهان اسلام و مسلمانان مقيم كشورهاي غيراسلامي در واكنش به آتش زدن قرآن كريم در آمريكا اقدام به تظاهرات، برگزاري تجمعات و انتشار بيانيه و ابراز خشم و انزجار از عاملان و برنامه ريزان پشت پرده اين گستاخي كردهاند و اين واكنشها همچنان ادامه دارد، سران ارتجاع عرب مهر سكوت بر لب گذاشتهاند و در اين زمينه اظهارنظري نميكنند. اين سكوت مربوط به ملتهاي عرب نيست، چرا كه آنها با استفاده از رسانههاي مختلف خشم خود را ابراز داشته و با استفاده از هر امكاني كه به دست بياورند همراهي و همصدائي خود را با ساير مسلمانان و نفرت خود را از عاملان اين جنايت به گوش جهانيان ميرسانند. سكوت سران ارتجاع عرب بهيچوجه موجب تعجب نيست، زيرا آنها از يكطرف گوش به فرمان آمريكا و صهيونيسم هستند و از طرف ديگر فلسفه همزماني قرآن سوزي با فعل و انفعالات خائنانهاي كه براي تثبيت مذاكرات سازش ميان اعراب و رژيم صهيونيستي صورت ميگيرد را درك ميكنند و خود را به همراهي با اين فعل و انفعالات موظف ميدانند. علاوه بر اينها هويت ضد قرآني سران ارتجاع عرب بر كسي پوشيده نيست. آنها هر چند ممكن است در ظاهر به قرآن كريم احترام بگذارند و قرآن هم چاپ كنند و آنرا به اين و آن اهدا نمايند و دهها مؤسسه ترويج و تبليغ قرآن كريم نيز تأسيس كنند و بودجههاي كلاني نيز در اختيار چنان مؤسساتي قرار دهند، ولي اينها همه مربوط به خط و كاغذ و شكل و جلد و نام قرآن است و هيچ رابطهاي با محتواي اين كتاب آسماني ندارد. در رژيمهاي طاغوتي و ضد اسلام، اين يك روش كاملاً معمول و شناخته شده است كه حاكمان وانمود ميكنند در خدمت اسلام و قرآن قرار دارند ولي در عمل با محتواي قرآن مقابله ميكنند. شاه معدوم ايران نيز قرآن نفيس چاپ كرد، به مكه رفت و با لباس احرام عكس و فيلم گرفت و منتشر كرد و به زيارت امام رضا رفت و وانمود كرد كه اهل ديانت و معتقد به مذهب است و حتي زن خود را با چادر به حرم امام رضا و امام حسين فرستاد و در اين زمينه تبليغات گستردهاي كرد و البته عدهاي از عوام الناس هم فريب اين تبليغات را خوردند، اما افشاگريهاي امام خميني و ياران امام، افكار مردم را روشن كرد و به همه فهماند كه اينها فقط فريبكاري است و رژيم شاه ميخواهد با اين كارها بر نوكري خود نسبت به آمريكا و اسرائيل و اقدامات ضد ديني و ضد ملي خود سرپوش بگذارد تا بدون مشكل بتواند به خيانتهائي كه به ملت و كشور ميكند ادامه دهد. سران ارتجاع عرب اين روزها درحال جوش دادن اسكلت نيمه جان جناح سازشكار و دست نشانده فلسطين به سركردگي محمودعباس و رژيم صهيونيستي هستند. اين تلاش مذبوحانه از روز پنجشنبه قبل از روز قدس در ماه مبارك رمضان امسال شروع شد. در اجلاس واشنگتن كه همان روز با اين هدف تشكيل شد دوربينها چهرههاي خائني همچون حسني مبارك و شاه عبدالله اردني را نشان دادند كه در كنار محمودعباس و نتانياهو براي كليد زدن طرح جديد خيانت به آرمان فلسطين قرار گرفتند و طرح پيشنهادي شيطان بزرگ را مورد تأييد قرار دادند. البته راهپيمائيها و تجمعات مسلمانان در نقاط مختلف جهان، اين طرح خائنانه را با شكست مواجه كرد و اجلاس واشنگتن بدون نتيجه پايان يافت و وعده اجلاس شرمالشيخ داده شد كه آنهم هفته گذشته برگزار گرديد و ادامه كار را به بيتالمقدس موكول كرد. اخبار اين جلسات اين روزها از رسانههاي عربي و اروپائي و آمريكائي با آب و تاب زياد پخش ميشود و كارشناسان وابسته به سيا و موساد و تحليلگراني كه با دلارهاي نفتي به تهيه تحليلهاي سفارشي مشغولند با سروصداي زياد اين وقايع را آنگونه كه مورد پسند و دلخواه دستگاههاي تبليغاتي غرب و ارتجاع عرب ميباشد بررسي ميكنند تا افكار عمومي را در جهان عرب سرگرم نمايند و از آنچه در جهان اسلام ميگذرد دور نگهدارند. عليرغم اين تلاشهاي مذبوحانه، مردم و تشكلهاي ديني و مبارزاتي در فلسطين، لبنان، سوريه، مصر، اردن و كشورهاي ديگر عرب با استفاده از امكانات ارتباطي موجود در جهان ارتباطات امروز، نه تنها انزجار خود را از اهانت به قرآن كريم اعلام مينمايند، بلكه با تحليلهاي دقيق و روشنگريهاي عميق رابطه ميان تبليغات گسترده رسانههاي عربي در اختيار ارتجاع عرب و جنايت بزرگ صهيونيستهاي مسيحي در اهانت به قرآن و مقدسات مسلمانان را نيز بيان ميكنند. بدين ترتيب، اين واقعه نه تنها سران ارتجاع عرب و اربابان صهيونيست و آمريكائي آنها را به اهدافشان نرساند، بلكه آنها را نزد افكار عمومي رسوا و منفورتر كرد. هوشياري رهبران سياسي و مذهبي جهان اسلام كه مسلمانان را از مقابله به مثل و حمله به كليساها و اهانت به انجيل و تورات و مقدسات مسيحيان برحذر داشتند، اقدام بسيار مهم و ارزشمندي بود كه توطئه مشترك آمريكا و صهيونيسم را ناكام و ابتر نمود. مجموعه متشكل و برنامهداري كه براي اسلام ستيزي در غرب شكل گرفته و با توجه به ويژگيهاي آن ميتوان يك سر آنرا "مسيحيان صهيونيست" و سر ديگر آنرا "صهيونيستهاي افراطي" ناميد، از حدود 25 سال قبل فعاليتهاي خود را به بدنه حاكميت آمريكا و ا نگليس نفوذ داده و مقابله با نهضت انقلابي اسلامي را محور برنامههاي خود قرار داد. اين جريان، برهمين اساس، سلمان رشدي مرتد را با كتاب آيات شيطاني به صحنه آورد، بعد از آن عناصر دست دومي مثل تسليمه نسرين بنگلادشي و يك كاريكاتوريست اروپائي را مطرح كرد و كتابها و كاريكاتورهاي آنها را در نشريات غربي منتشر ساخت، سپس عناصر سياسي وابسته را با عناويني از قبيل نماينده مجلس و رهبر حزب و عضو دولت در نقاط مختلف اروپا به ميدان تبليغات رسانهاي فرستاد و سرانجام در نهمين سالگرد انفجار ساختگي و مرموز برجهاي دوقلوي نيويورك، جنايت آتش سوزي قرآن را طراحي و عملي كرد. همهي اين اقدامات، براي وادار كردن مسلمانان به مقابله به مثل با هدف به راه انداختن دور جديدي از جنگ صليبي صورت گرفت، ولي خوشبختانه تا امروز تير طراحان اين توطئه خطرناك به سنگ خورده است. قطعاً آنها به عمليات برنامه ريزي شده خود در چارچوب اين توطئه ادامه خواهند داد و به همين دليل، مسلمانان نيز بايد بر هوشياري خود بيافزايند و در ميداني كه دشمنان طراحي كردهاند بازي نكنند. سكوت در برابر اين توطئه نيز نوعي بازي كردن در ميدان دلخواه دشمن است. اكنون سران ارتجاع عرب با سكوت سنگين و معنادار خود در ميدان طراحي شده توسط دشمنان اسلام و قرآن بازي ميكنند و به راحتي اين واقعيت را به اثبات ميرسانند كه تمام ادعاهايشان در زمينه پيروي از قرآن و پيامبر اكرم و حفاظت از احكام شريعت اسلامي كاملاً دروغ و بياساس است. سران ارتجاع عرب با اين سكوت پرمعنا، از يكطرف همدستي خود با دولت آمريكا و صهيونيسم جهاني را تأييد ميكنند و از طرف ديگر نشان ميدهند كه از مردم جدا هستند و فاصله زيادي با ملتهاي عرب و مسلمان دارند. اكنون اين فاصله درحال افزايش است و ترديد نبايد كرد كه توطئه كنوني نيز سرانجام به سود اسلام و درخشش و مطرح شدن هرچه بيشتر قرآن كريم خواهد انجاميد و پايان عمر سران ارتجاع عرب و اربابان اسلام ستيز آنها را رقم خواهد زد.
دیدگاه تان را بنویسید