اباحه گری ایدئولوژیک در دولت

کد خبر: 120096

انگار که مي‌خواهند ولايت فقيه را دور بزنند. مخصوصا اگر در حرفهايشان دقت کنيد تعبير ولايت فقيه به ندرت به کار مي‌رود و بيشتر از واژه ولايت استفاده مي‌شود و..

اباحه گری ایدئولوژیک در دولت

علی مطهری نماینده اصول گرای مجلس در گفتگویی مفصل به اظهار نظر در خصوص دولت احمدی نژاد پرداخته و تاکید کرده که احمدی نژاد تغییر کرده است. به گزارش سرویس سیاسی «فردا» مطهری معتقد است که تفاوت اساسی بین دولت اصلاحات و دولت احمدی نژاد وجود ندارد و دولت دهم یک اباحه گری را به صورت ایدئولوپک قبول دارد. بخشی از گفتگوی مطهری با هفته نامه یالثارات در ادامه آمده است؛ ما در دوران اصلاحات جريان حاکم بر کشور را جريان انحرافي مي‌ديديم. چون نگاه و تلقي‌شان در مسائل انحرافي بود. اما در اين دوره در خيلي از مباحث، حداقل در چهار سال اول دولت آقاي احمدي‌نژاد، استنباط ما اين بود که مسير اين دولت، مسير درستي است. هدفگذاري‌ها انقلابي، ارزشي و ديني است که بعضا انحرافاتي هم داشت. طبيعي است که اين موضعگيري، بايد با آن موضعگيري دوران اصلاحات متفاوت باشد. شما اين را قبول داريد؟ يکي از انتقاداتي که به شما وارد است اين است که لحن انتقادات شما از دولت اصلاحات با انتقاد از دولت اصولگراي آقاي احمدي‌نژاد تفاوتي ندارد. مشکل در همين اصول‌گرا بودن يا نبودن اين دولت است. اگر ما برخي حوزه ها را در نظر بگيريم مي‌بينيم که تفاوت زيادي بين اين دولت و دولت اصلاحات نيست، بلکه در بعضي موارد انحراف در اين دولت بيشتر است. در همين حوزه فرهنگ معتقدم که تساهل و تسامح بيشتر از دوره‌هاي گذشته است. يا نگاهي که به روحانيت دارند، يا احساس خودکفايي در شناخت اسلام که مشاهده مي‌شود نظر هيچ‌کس را در اين حوزه قبول ندارند. مراجع اعتراض مي‌کنند، ائمه جمعه اعتراض مي‌کنند، نمايندگان مجلس اعتراض مي‌کنند، گاهي حتي خود رهبري يک مقصودي دارند و دولت هم مي‌داند که مقصود رهبري چيست، با علم به اين مطلب، باز مي‌بينيم دولت کار خودش را انجام مي‌دهد. به نظر من ما نمي‌توانيم بگوييم چون در مجموع اين دولت بيشتر در خط انقلاب است، ما سکوت کنيم و چيزي نگوييم. من معتقدم اگر نقصي هست و انتقادي وارد است بهتر است که خود اصولگرايان زودتر از ديگران مطرح کنند؛ قبل از اينکه اصلاح‌طلبان بگويند و قبل از اينکه افراد غرب‌زده بگويند. اگر مثلا يک نقض حقوق بشري در کشور اتفاق مي‌افتد، چه بهتر که اصولگراها آن را مطرح کنند، قبل از آنکه امثال خانم شيرين عبادي بخواهند نقدي وارد کنند و حرفي بزنند. و اينکه بگوييم اين انتقادها باعث تقويت اصلاح‌طلبان مي‌شود، بنابراين بايد سکوت کنيم؛ من اين حرف را قبول ندارم. اين مشکلي است که بين اصولگرايان وجود دارد. واقعا تفاوتي بين اين دو دولت وجود ندارد؟ بحث در نقاط ضعف است و الا از نظر صلابتي كه اين دولت در مقابل دنياي غرب از خود نشان داده يا همتي كه در مسئله انرژي هسته‌اي از خود بروز داده تفاوت اساسي با دولت اصلاحات وجود دارد. اما آن ايرادهايي که در آن دوره وجود داشت که ما به آن اعتراض داشتيم، الان هم برطرف نشده است. نقايص رفع نشده و مسير همان مسير است. بلکه در بعضي جاها بارزتر است. اگر فشار برخي گروهها و افکار عمومي نباشد، استعداد دولت در اين مسائل بيشتر از اينهاست؛ آسان‌گيرتر هستند. يعني اباحه‌گري را به صورت ايدئولوژيک قبول دارند؟ بله، اعتقادشان همين است. من فکر مي‌کنم اساسا يک تغييري هم در آقاي احمدي‌نژاد ايجاد شده است. از کي؟ ايشان وقتي در دانشگاه علم و صنعت بود، يادم هست نسبت به اينگونه مسائل حساس بود. از کساني بود که به بدحجابي عکس‌العمل نشان مي‌داد و گاهي درگير هم مي‌شد. اين تيپي بود. با اين عنوان شناخته مي‌شد. جزء آدم‌هاي حزب‌اللهي که به اين مسايل حساس است و عکس‌العمل نشان مي‌دهد محسوب مي شد. ولي بعدا نفهميديم چه شد که ايشان افکارش عوض شد. در انتخابات نهم، وقتي ايشان آقاي کلهر را به عنوان نماينده فرهنگي خود براي مناظره انتخاب کردند، خيلي چيزها را مي‌شد فهميد. شايد ايشان نظرشان تغيير کرده، يا فکر مي‌كنند براي راي آوردن نياز است كه اقشار متجدد را هم داشته باشند وبايد به عنوان يک سياست از اين روش‌ استفاده کنند. بالاخره اعتقادي است يا سياسي؟ من الان فکر مي‌کنم اعتقادي است. مثلا در بحث حجاب اعتقاد دارند که وضع بايد به همين منوال باشد. شايد ايشان اعتقاد به حجاب اختياري داشته باشد. تا چه حدي؟ وقتي مي‌گوييم اختياري، ديگر نهايتي وجود نخواهد داشت. یعني اگر کسي روسري‌اش را برداشت و کشف حجاب کرد؟ بله، سوال من اين است که آقاي احمدي‌نژاد با علم به اينکه اگر رئيس جمهور بيايد و در تلويزيون به اجراي قانون عفاف وحجاب اعتراض کند اوضاع حجاب‌ بدتر مي‌شود که شد، چرا اين کار را مي کند؟ اين نشان مي‌دهد که وضع پوشش اسلامي جامعه برايش مهم نيست. مي‌خواهم بگويم تحولاتي در ايشان رخ داده است. برخي، تحولات آقاي احمدي‌نژاد را ناشي از تاثيرات آقاي مشايي بر ايشان مي‌دانند. بله، آقاي مشايي به گونه‌اي اثر گذاشته که برخي عقايد آقاي احمدي‌نژاد را تغيير داده و نگاه ايشان را عوض کرده است. چون من با آقاي مشايي زياد بحث کرده‌ام. در شوراي نظارت بر صدا و سيما حداقل ماهي يک بار باهم جلسه داريم. آقاي مشايي در بحث‌هايي که در جلسات شورا با من يا ديگران مي‌کنند، خيلي راحت حرفهاي خود را مي‌زنند. هيچ ملاحظه‌اي هم نمي‌کنند. من احساسم اين است که ايشان نظرات ويژه‌اي دارد و از روي اعتقاد هم حرف مي‌زند. يعني چه می‌گوید؟ برداشت‌هاي خاصي از معارف اسلام دارند. مطالعات عميقي در اين حوزه ندارند و مطالعاتشان سطحي است، مي‌آيند اظهارنظر مي‌کنندو آن وقت تبديل به اين ماجراها مي‌شود. مي‌شود مثالي بياوريد؟ مثلا در همين مسئله عفاف و حجاب. چند روز بعد از صحبت آقاي احمدي‌نژاد در تلويزيون بود که ما گفتيم چه ضرورتي داشت که اين سخنان در تلويزيون مطرح شود. اگر مشکلي وجود دارد، بايد به صورت خصوصي به ناجا تذکر مي‌دادند که غالبا هم به تذکرات توجه مي‌کنند. حداکثر اينکه با رهبري صحبت شود و مسائل پشت پرده حل شود نه اينکه در تلويزيون اين‌طور اعلام شود که بعد نتوانيم جمعش کنيم.. زيرا بعد از آن صحبتها کار خيلي سخت شد. اين بدحجابها اين طور دريافتند كه حامي اي مثل رئيس جمهور دارند و احساس مي‌کنندحکومت دو شقه است و در اجراي قانون عفاف و حجاب اختلاف نظر است. آقاي مشايي اما دفاع مي‌کرد و رفتار نيروي انتظامي را به رخ مي‌کشيد و حرف‌هاي عجيب و غريبي مي‌زد. مي‌گفت يکي از اقوام آقاي احمدي‌نژاد را در خيابان دستگير کرده‌اند و بعد آن خانم مامور که به اين فرد تذکر مي‌داده، خودش جوراب نداشته! آقاي مشايي مي‌گفت خود اينها مشکل دارند. ايشان مي‌گفتند بالاخره وقتي شما يک عده خانم و آقاي جوان را در ماشين ناجا مامور مي‌کني که از صبح تا عصر برويد براي اين کار که موضوعش روابط جنسي است، مشكل آفرين مي شود. من گفتم آقاي مشايي شما داريد قياس به نفس مي‌کنيد. ثانيا موضوع کارشان عدم روابط جنسي و تقوا است نه روابط جنسي. موضوع کارشان يک امر اخلاقي است. ما گفتيم بالاخره شما وضعيت فعلي پوشش اسلامي را قبول داريد يا خير؟ اگر اين راه حل درست نيست راه حل شما چيست؟ ايشان مي‌گفت الان دختر و پسر دست در دست هم در خيابان راه مي‌روند. اما سه سال قبل عده‌اي فرياد مي‌زدند که وا اسلاما. الان ديگر عادي شده و مردم هم کاري ندارند. اينها مسائل مهمي نيست و نبايد سخت‌گيري کنيم. البته بحث، جاي ديگري بود که به اينجا کشيده شد. بحث اين بودکه آقاي هنرپيشه در يکي از سريالها دست روي شانه خانم گذاشته است. معتقدم بوديم که بايد به صدا و سيما تذکر داده شود. مشايي مي‌گفت چه اشکالي دارد، بالاخره در فيلم زنش بوده است. به هر حال من در مجموع اين طور مي‌فهميدم که ايشان نظرشان اين است که همه چيز را به اختيار خود مردم بگذاريم و دولت در اين زمينه‌ها هيچ مسئوليتي ندارد، همان چيزي كه در سخنان آقاي احمدي ن‍ژاد هم مشاهده مي شود. اما توجه ندارند که اگر بخواهد اين گونه باشد، نهايت ندارد. فرض کنيد اگر مطمئن باشيم در حد همان روسري برداشتن است، انسان شايد- قطع نظر از شرع- بگويد اجازه بدهيم. اما اين طور نيست. اين مي‌رود تا نقطه نهايي،‌ مثل اروپا مي‌شود، شايد هم بدتر. چون ايرانيان استعداد خوبي در اين زمينه دارند. الان وضعيت اجراي قانون عفاف و حجاب در چه مرحله‌اي است؟ الان کارهايي انجام شده است. وزارتخانه‌ها براساس همان وظايف مطرح در قانون کارهايي را دارند انجام مي‌دهند. برنامه‌ريزي‌هاي خوبي شده است. وزارت بازرگاني وظايفي دارد، ارشاد همين طور. حتي به سراغ آموزش و پرورش هم رفته‌اند تا در کتابهاي درسي تغييراتي ايجاد شود.اينها همه برنامه‌هاي بلندمدت است. خوب است. ولي ما در کميسيون فرهنگي بحثمان اين بود بالاخره اگر ما مصاديقي از اين بدحجابي‌ها را ديديم، تکليف چيست؟ من مثال زدم که اخيرا در فرودگاه امام، يک خانمي تا بالاتر از آرنج، دستش برهنه بود.اينجا تکليف حکومت چيست؟مردم که نمي‌توانند دايم درگير شوند و کتک‌کاري کنند.بالاخره از نظر اسلام، امر به معروف و نهي از منکر در جايي که مستلزم اعمال زور است، برعهده دولت اسلامي است. وظيفه مردم نيست. اينجا چه بايد کرد؟ و اينکه شما مي‌گوييد اگر سازمان يافته باشد، برخورد مي‌کنيم، درست نيست. چون تشخيص آن خيلي مشکل است. بالاخره الان مواجهيم و داريم مي‌بينيم. اگر قرار باشد برويم تحقيق کنيم و ببينيم آيا سازمان يافته هست يا نيست و اگر سازمان يافته بود برخورد کنيم، اين عملي نيست و در واقع يك راه فرار از اجراي قانون است. چه جوابي دادند؟ گفتند ما پيش بيني‌کرده‌ايم ولي فعلا به ما گفته‌اند بايد نامحسوس باشد. حتي اگر خانم بدحجاب قرار بود بازداشت شود، اين جلوي مردم نبايد باشد. بايد دنبال او برويم تا برسد به کوچه خلوتي يا خانه‌اش را پيدا کنيم.اينها حرفهايي است که عملي نيست؛ انگار که خجالت مي‌کشيم نهي از منكر كنيم. در حالي که ما بايد علني بگوييم اين كار وظيفه حکومت است و بايد انجام شود. البته ما هم معتقد به خشونت نيستيم. ما که نمي‌گوييم اينها را بزنيد. مي‌گوييم با زبان خوش، به وسيله همان خانم‌ها تذکراتي داده شود. تا اينها بفهمند که نظارتي هست. ما همين را مي‌خواهيم. بفهمند که دولت به اين موضوع حساس است، نه به عکس. الان فهميده‌اند که دولت به اين موضوع حساس نيست! مردم اگر بفهمند که دولت به اين موضوع حساس است، 50 درصد مشکل حل مي شود. در دولت دهم با آقاي احمدي‌نژاد ديداري هم داشتيد؟ خير، الان از من شکايت هم کرده‌اند که ديگر وضع بدتر شده است. در چه خصوصي؟ شکايت دولت در 4 بند بوده است. يکي اينکه من گفته‌ام ايشان در ايجاد زمينه فتنه نقش داشته‌اند.دوم اينکه گفته ام در داستان 14 خرداد ايشان موثر بوده و يک برنامه از پيش طراحي شده بوده است. سوم اينكه گفته‌ام ايشان در مسايل فرهنگي ليبرال است و چهارم اينكه گفته‌ام ايشان در برخي موارد قانونگريزي داشته است. اينها را مصداق توهين و افترا و نشر اكاذيب دانسته اند. البته ما هم جواب داديم. مي‌توانستيم به دادسرا نرويم. چون نماينده مصونيت دارد و در اظهار نظرش آزاد است. ولي من معتقد بودم مقامات وقتي احضار مي‌شوند، بايد بروند. اينکه آقاي رحيمي احضار شده اما آقاي احمدي‌نژاد اجازه نمي‌دهد که برود، اشتباه است. واقعا آقاي احمدي‌نژاد اجازه نمي‌دهند؟ بله، اول که ايشان به شدت مقاومت کردند و اجازه ندادند که پرونده بررسي شود. فشار آوردند. اخيرا من از رياست قوه قضائيه پرسيدم، ايشان گفتند: ما مشغوليم و داريم بررسي مي‌کنيم اما بي سر و صدا. ولي ظاهرا آقاي رحيمي به دادگاه نرفته است. شما اطلاعاتي در خصوص تخلفات ايشان داريد؟ من اطلاع جزئي ندارم؛ ولي از رئيس قوه قضائيه پرسيدم پرونده در چه حدي است، ايشان گفتند: قابل توجه است، تخلفات مهمي است، البته قاضي بايد نظر بدهد. اگر اين ماجرا عقب بيفتد، شما به عنوان نماينده مجلس چه کار خواهيد کرد؟ معتقدم بايد از قوه قضائيه حمايت کنيم تا جرات پيدا کند اين پرونده را دنبال کند. ظاهرا ملاحظه فضاسازي دولت را مي كنند. ارزيابي شما در خصوص نگاه دولت به موضوع مهدويت چيست؟ آنچه که قدر متيقن و حداقل مي‌توان فهميد اين است که در اين موضوع افراط مي‌کنند. حتي امام خميني نيز اين قدر روي بحث مهدويت تاکيد نمي‌کرد. به طور غير طبيعي بحث امام زمان(عج) را مطرح و تكرار مي‌کنند. علماي بزرگ اين قدر تاکيد نکرده‌اند. تاکيد زياد يک مقدار شک‌برانگيز است. آنچه که در زمينه مهدويت وظيفه داريم اين است که زمينه ظهور را فراهم کنيم. تکاليفمان را درست انجام دهيم. جداي از اين تشکيک، بوي انحراف هم مي‌آيد؟ يک انحرافي که استمشام مي‌شود اين است که گاهي اين طور فهميده مي‌شود که از نظر اينها مراجعه به اسلام‌شناسان، روحانيت و ولي فقيه در درجه دوم است. خيلي مهم نيست. بوي اين مطلب مي‌آيد که انگار بايد مستقيم از امام زمان(عج) دستور بگيريم. اينهاست که خطرناک است و حساسيت‌برانگيز. انگار که مي‌خواهند ولايت فقيه را دور بزنند. مخصوصا اگر در حرفهايشان دقت کنيد تعبير ولايت فقيه به ندرت به کار مي‌رود و بيشتر از واژه ولايت استفاده مي‌شود و اگر اينها را کنار هم بگذاريم، آدم شک مي‌کند که شايد منظور ديگري دارند. در ماجراي 14 خرداد شما گفتيد که آقاي احمدي‌نژاد نقش داشتند. شما فکر مي‌کنيد عملکرد سيد حسن در يک سال گذشته سوال‌برانگيز نبوده که مردم محق باشند به او اعتراض کنند؟ اولا آقاي سيد حسن خميني هيچ وقت از موسوي و کروبي طرفداري صريح نکرد و سخني به زبان نياورد که حاکي از حمايت از آنها باشد. اما تولي و تبري هر دو با هم مطرح است. بعضي وقت‌ها لازم است که اعلام برائت صورت بگيرد. و سکوت براي يک شخصيت سياسي جايز نيست و البته اين سکوت را بگذاريد کنار آن عکس‌هاي منتشر شده از عروسی فرزند میردامادی. من کلا با اين که براساس کارهاي اطلاعاتي قضاوت کنيم، مخالفم. مراسمي از سوي اقوامشان بوده و ايشان دعوت شدند. شايد خبر نداشتند که آن آقايان مي‌آيند. شايد ميزبان ايشان را به ميز آنها هدايت کرده. صرف اين نشستن، نمي‌تواند جرم باشد. فقط عکس نبوده است. ضمن اینکه عکسها را خودشان منتشر کردند. این عکسها در کنار سکوتشان پس از حوادث انتخابات معنادار است. مي‌خواهم بگويم بايد حمل به صحت كنيم. شايد ايشان در آن جلسه آنها را نصيحت كرده باشد. اين سکوت هم ممکن است به اين دليل باشد که چون ايشان به اين طرف هم انتقاد دارد، يعني به عملکرد مديران بحران در بعد از انتخابات انتقاد دارد و اگر بخواهد از آنها انتقاد کند، طبعا بايد از اين طرف هم انتقاد کند و ممکن است مشکل‌ساز شود، صلاح را در سکوت ديده‌اند. حالا کسي مثل من حرفش را مي‌زند اما ايشان اين طور تشخيص داده‌اند که حرف نزنند. البته بهتر بود ايشان با توجه به شرايط دو قطبي كشور از مواضع تهمت پرهيز مي كردند. بله، مردم انقلابي و متدين حق دارند به ايشان انتقاد داشته باشند ولي مي‌خواهم بگويم اگر حالت طبيعي داشت، حداکثرش اين بود که چند دقيقه‌اي شعار مي‌دادند و پيام خود را مي‌رساندند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت