چرا اين 400 كلمه مهم است؟

کد خبر: 119698

سيدجواد سيدپور

آنچه به نام سند چشم‌انداز بلندمدت جمهوري اسلامي از آن ياد مي‌شود متني است حدود 400 كلمه كه تقريبا يك صفحه مي‌شود اما اين 400 كلمه برخلاف حجم كم و كوچكش، كار و وقت كارشناسي بسيار زيادي از قواي مختلف و خصوصا مسئولان بلندپايه نظام گرفته است. صدها ساعت كار دقيق كارشناسي و صدها جلد اسناد پشتيبان، توضيح دهنده همين 400 كلمه است. اين 400 كلمه چكيده آمال، آرمان‌ها و آرزوهاي يك ملت است كه در عالي‌ترين و بي‌سابقه‌ترين سطوح تصميم‌گيري كشور مطرح و تاييد شده است. طي 62 سالي كه از نوشتن برنامه‌هاي توسعه در كشور مي‌گذرد هرگز برنامه‌ها مبتني بر يك سند بالادستي مثل سند چشم‌انداز بلندمدت، تهيه نشده و آنچه به نام سند چشم‌انداز 20 ساله نظام فراهم شد اولين و مهم‌ترين سند راهبردي كشور در اين زمينه تلقي مي‌شود. در واقع تصميم‌گيران به اين نتيجه رسيدند كه صرف داشتن برنامه پنج ساله براي كشور كافي نيست بلكه ضروري است تا برنامه‌ها مبتني بر چشم‌اندازي بلندمدت تهيه شوند زيرا هر تصميمي ذاتا معطوف به آينده است و اين آينده چه يك ثانيه باشد يا يك سال، چه پنج سال باشد يا 20 سال، بايد در يك جهت قرار بگيرد و تغييرات نسلي كه تقريبا هر 10 سال يك‌بار اتفاق مي‌افتد باعث انحراف كلي در هدف، مسير و رفتار توسعه‌خواهي نشود. تصميم‌سازان و تصميم‌گيران كشور با وقوف به اين مطلب كه هر نسل تقاضاها، نيازها، آرمان‌ها، اهداف و مقاصد خاص خود را دنبال مي‌كند به طراحي نظام‌مند ساختارهايي پرداختند كه روند توسعه در كشور در طول نسل‌ها از انسجام سازنده ميان فعاليت گروه‌هاي كاري فرا‌زماني برخوردار باشد. به‌طوري كه نسل‌هاي پسيني، پيش‌برنده اهداف توسعه‌اي نسل‌هاي پيشيني باشند و بر يك ريل حركت كنند. در واقع فلسفه سند چشم‌انداز ايجاد «وحدت در هدف»، «وحدت در مسير» و «وحدت در رفتار» نسل‌هاي كنوني و آينده كشور است،‌ عاملي كه مي‌تواند ضامن توسعه پايدار و متوازن باشد. سند چشم‌انداز از بطن انديشه «آينده‌پژوهي» و «آينده‌نگري» به مثابه يك علم پديدار شد. تفكري كه ما را به ساخت آينده مبتني بر مدل بومي ايراني - اسلامي توسعه با توجه به مقوله «فرجام‌شناسي» و «استراتژي انتظار» به عنوان راه‌ آينده‌نگري «فوق‌ فعال» فرا مي‌خواند. در دنيايي كه راه توسعه تنها از مسير بانك جهاني و ايدئولوژي جهاني‌سازي تهيه و تدارك ديده شده و اگر كشوري در هاضمه آمريكايي‌سازي اقتصاد، سياست و فرهنگ قرار نگيرد مورد جفا واقع مي‌شود، جمهوري اسلامي با تفكر آينده‌ساز و با هدف ساخت كشوري آباد، مستقل، توسعه يافته، الهام بخش در جهان اسلام، فعال و مسئوليت‌پذير، با ارائه سندي راهبردي به نام چشم‌انداز 20 ساله، به خلق پديده‌اي مي‌انديشد كه باطل‌السحر جهاني‌سازي باشد. سند چشم‌انداز، راهبرد توسعه بدون غرب‌گرايي و ابطال‌كننده گزاره‌هاي كلاسيك توسعه است كه نابرابري را لازمه رشد مي‌دانند و مراحل نخستين توسعه را با افزايش نابرابري همسان مي‌پندارند. از اين نظر بي‌توجهي به اين سند مهم و اثرگذار يا كشور را به مدار باطل هرج و مرج اقتصادي و آنارشي تصميم‌گيري مي‌اندازد يا در كولاك جهاني‌سازي به مخاطرات پرهزينه دچار مي‌سازد. تجربه تاريخي نشان داده اصلي‌ترين آفت اسناد كلان راهبردي، يا عدم باور مسئولان است يا مشاركت ناگرفتن نخبگان به عنوان گروه‌هاي مرجع اجتماعي. پس ضروري است همپايه اصل امكان‌پذيري در عين خطاپذيري، اراده جمعي و ملي و توسعه مشاركت نخبگان براي دستيابي بهتر و عالي‌ترين به اهداف چشم‌انداز در دستور كار قرار گيرد. امري كه اگر تاكنون كه يك‌چهارم از زمان سند چشم‌انداز سپري شده، محقق مي‌شد، مي‌توانست روند توسعه كشور را پرشتاب‌تر و پوياتر كند و زمينه ارزيابي عملكرد دولت‌ها را شفاف‌تر سازد. بنابراين دغدغه مقام معظم رهبري درباره توجه ويژه دولت به سند چشم‌انداز و تكليف دولت به ارائه گزارش عملكرد پنج‌ساله اين سند مهم از سوي معظم‌له يك خواست عمومي است كه مردم و نخبگان چشم‌انتظار دريافت آن از سوي دولت هستند زيرا همگان بر اين باورند كه اين 400 كلمه مي‌تواند چهره ايران را بسيار متحول كند و از يك كشور «پيرو» در زمينه توسعه به «پيشرو» در همه زمينه‌ها بدل سازد اگر و تنها اگر اراده دولت‌ها معطوف به تحقق تام و و تمام اين سند قرار گيرد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت