ماجرای حضور سرزده حاج قاسم در مهدکودک نوه‌های دوقلویش

کد خبر: 1043102

زندگی شهید سردار سلیمانی راز و رمز‌های زیادی دارد و سبک زندگی و نحوه ارتباط او با خانواده، برای خیلی از مردم جالب توجه است.

ماجرای حضور سرزده حاج قاسم در مهدکودک نوه‌های دوقلویش

خبرآنلاین: شهید سپهبد قاسم سلیمانی دی ماه سال ۹۸ در اقدامی بزدلانه و تروریستی از سوی آمریکایی‌ها به شهادت رسید، برهمین اساس، سهراب سلیمانی، برادر کوچکتر او به بیان نکاتی از سبک زندگی شهید سلیمانی، نحوه ارتباط او با خانواده و ... پرداخته است. تعجب مربیان از حضور حاج قاسم در مهد کودک

وی از سبک زندگی خاص سردار می‌گوید، اینکه همیشه بسیار ساده و به دور از هرگونه تجملاتی زندگی می‌کرد: «وسایل منزل ایشان شاید مربوط به ۲۰ سال قبل باشد و افرادی که به منزل حاج قاسم آمده اند، این صحبت را تأیید خواهند کرد. حتی مبل‌های منزل در دو مرحله تعمیر شده اند چرا که ایشان هرگز حاضر به تغییر وضعیت و سبک زندگی در سطح معمولی و رو به بالا نبود، با حقوق سپاه زندگی خود را اداره می‌کرد و هرگز هیچ درآمدی خارج از حقوق سپاه نداشت و خانواده هم به این شرایط قانع بودند.

بنا به روایت فارس، منزل ایشان مزین به تصاویر شهدا و دوستان شهیدش است و در اتاق بزرگ منزل ایشان که به عنوان مهمانخانه محسوب می‌شود هر عصر جمعه روضه خانوادگی برقرار بود، حاجی علی رغم مشغله کاری و دوری از زن و فرزند از اول جنگ تا زمان شهادت، بسیار صمیمی و مهربانانه و مثل یک دوست با خانواده رفتار می‌کرد.

برادر من به فرزندان خود عشق می‌ورزید و آن‌ها را ولایی و دوستدار اهل بیت تربیت کرد، نسبت به مسائل و اوضاع روز بسیار حساس بود و مراقبت می‌کرد که خدای نکرده آسیبی به بچه‌ها نرسد، حتی در زمان تحصیل از دبستان تا اتمام دانشگاه سعی می‌کرد حداقل سالی دوبار شخصاً به محل تحصیل بچه‌ها برود و در جریان وضعیت تحصیلی فرزندانش قرار گیرد. حتی به یاد دارم چند ماه قبل از شهادت، سر زده به مهد کودکی که نوه‌های دوقلویش حضور داشتند مراجعه کرد و از مربیان مهد احوال بچه‌ها را جویا شد و از آنجایی که همه ایشان را می‌شناسند، این اقدام باعث تعجب مربیان آن مهد شد.» بچه‌ها اجازه استفاده از نام و عنوان پدر را نداشتند

علی رغم شایعاتی که برخی به دنبال دامن زدن به آن هستند بچه‌های حاج قاسم هیچ کدام از نام و عنوان پدر استفاده نکردند، سلیمانی می‌گوید: «به لطف خدا بچه‌های حاج قاسم از شجاعت و دینداری برخوردار هستند، تا حد امکان اخلاق و روش زندگی پدر را دنبال کرده و با مراقبت و حساسیت پدر به دور از هرگونه حاشیه اقتصادی و اجتماعی زندگی خود را اداره کرده اند.

علی رغم اینکه دارای شغل آزاد هستند هرگز نه خودشان تمایل به استفاده از نام و عنوان پدر در کار روزمره داشتند و نه و حاج قاسم این اجازه را می‌داد، چرا که برادرم معتقد بود با تلاش و درگیر شدن با مشکلات می‌توانند مشکلات شان را برطرف کنند و شاید تا این لحظه کسی ندیده و یا نشنیده که فرزندان ایشان از نام و موقعیت پدر استفاده‌ای داشته باشند.» چرا از بین بچه‌های حاج قاسم، دختر کوچک‌تر نماینده پدر شد؟

برای خیلی‌ها سخنوری و نگاه و تسلط خاص دختر کوچک حاج قاسم نسبت به مسائل خاورمیانه عجیب است، سهراب سلیمانی در این خصوص می‌گوید: «زینب خانم به لحاظ اینکه فرزند کوچک خانواده است بیشتر اوقات را با پدر سپری می‌کرد و خیلی از اوقات هم در مسافرت‌های مختلف همراه پدر بود، به همین خاطر هم دوستان حاجی، زینب خانم را کاملاً می‌شناختند.

در واقع زینب شجاعت و نوع برخورد پدر را با مسائل مختلف چه در منزل و چه در مأموریت‌ها از نزدیک می‌دید و همین باعث شد تا بیشتر روی پدر شناخت داشته باشد، تسلط او به زبان عربی هم به دلیل ارتباط با دوستان پدر در جبهه مقاومت است. تربیت صحیح به لطف خدا در همه بچه‌های حاج قاسم وجود دارد، اما مقرر کردند که زینب به عنوان نماینده فرزندان موضوعات را پیگیر کند، اما همه بچه‌ها در پیگیری امورات پدر بعد از شهادت مشارکت فعال دارند.» احترام خاص حاج قاسم به والدین/دعای پدر برای شهادت پسر

وی در ادامه از ویژگی‌های اخلاقی حاج قاسم صحبت می‌کند: «برادرم از همان دوران نوجوانی از شجاعت و بی باکی خاصی برخوردار بود که باعث می‌شد از دیگر هم سن و سالهایش متمایز شود، حاجی به لحاظ حل مشکلات اقتصادی مجبور به مهاجرت به کرمان شد، اما نسبت به پدر و مادر عشق می‌ورزید و سعی می‌کرد علی رغم مشغله‌های کار از اوضاع و احوال اقوام و پدر و مادر غافل نشود.

همیشه در اولین فرصتی که به دست می‌آورد به پدر و مادر سر می‌زد و احترام خاصی برای آن‌ها قائل بود و معتقد بود یکی از دلائل اینکه خداوند روزی اش را خدمت به اسلام و مسلمین و مظلومان جهان قرار داده دعای پدر ومادر، لقمه حلال و دینداری آن‌ها بوده است.

هیچ وقت ندیدم و نشنیدم که بالای حرف والدین حرفی بزند و یا خواسته آن‌ها را که عمدتاً رسیدگی به گرفتاری مردم و افراد مراجعه کننده به آن‌ها بود نادیده بگیرد، همیشه سعی می‌کرد رضایت پدر و مادر را جلب کند چرا که رضایت خدا را در رضایت آن‌ها می‌دانست، حتی بچه‌ها و اقوام را به احترام به پدر و مادر سفارش می‌کرد. ایشان همیشه دست پدر و پای مادر را می‌بوسید، پدرمان خیلی دوست داشت حاجی به آرزویش که شهادت است برسد و همیشه برایش دعا می‌کرد که این آرزوی برادرم برآورده شود.» خط قرمز آشکار حاج قاسم چه بود؟

وی به دو خط قرمز آشکار حاج قاسم اشاره می‌کند: «حاجی دو خط قرمز آشکار داشت، یک ولایتمداری و حفظ حرمت ولایت و دیگری امنیت مردم، کمک به مظلومان جهان و حفظ حرمت خانواده شهدا. حاجی عاشق شهادت بود و برای رسیدن به این آرزو ضجه می‌زد. خدا می‌داند که چقدر عاشق اربا اربا شدن بود و دوست داشت در آتش کینه دشمنان دین خدا بسوزد، این‌ها در دل نوشته هایش برای دوستان و فرزندانش موجود است.»

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت