رونمایی اصلاحطلبان از یک کاندیدای جدید
انتخابات که نزدیک میشود برای برخی سیاسیون هم از سوی حامیانشان کارت دعوت فرستاده میشود تا کاندیدا شوند. یکی از این دعوتنامهها گویا به دست عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات رسیده است.
گروه سیاست سایت فردا : فصل انتخابات است و سیاسیون مدام مشغول بررسی نیروهای خود. حذف و اضافهها تا هفته و روزهای آخر ادامه دارد و اما تا همینجای کار هم یک چیزهایی مشخص شده است. مثلا اصلاحطلبان گزاره عدم شرکت در انتخابات را کاملا به فراموشی سپرده و به جد میکوشند که رئیس جمهور مورد نظر خود را به پاستور بفرستند. شاهد این مدعا توصیههای پشت سر هم چهرههای شاخص این جریان است. از موسوی خوئینیها گرفته تا مهدی کروبی که به گفته محمد قوچانی در دیدار اخیر خود با او و کرباسچی بر اهمیت جدی گرفتن انتخابات تاکید کرده و حتی هشدار داده که اگر چنین نشود دوباره رئیس جمهوری شبیه احمدینژاد داشته باشیم.
توصیه کروبی معرفی کاندیدایی که بتواند با همه کار کند و رایآوری هم داشته باشد. گمانهزنیهایی هم درباره اسحاق جهانگیری میشود که هم کاندیدای حزبی کارگزاران یعنی سرسختترین مدافع جدی گرفتن انتخابات است و اصلاحطلب خالص. وضعیت دولت و در میان بودن پای جهانگیری در شکستهای آن اما این گزاره با تردید مواجه میکند.
تلاش برای پیدا کردن و معرفی کاندیدا مناسب اما ادامه دارد. تازهترین نامی که اصلاحطلب به او رسیدهاند نیز کسی نیست غیر عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور اصلاحات. گویا برخی از استانداران دوران وی از او درخواست کردهاند نامزد انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ شود.
نکته قابل تامل اما آنجا است که موسوی لاری احتمال تایید صلاحیت چندانی ندارد. همچنین به نظر نمیرسد که برای عموم جامعه چهرهای شاخص و با قابلیت رای آوری باشد. ضمن اینکه همین چند ماه قبل از نایب رئیسی شورای عالی سیاست گذاری اصلاحطلبان استعفا داد تا کار را به جوانترها سپرده باشد.
رسیدن به این نتیجه که موسوی لاری گزینه مناسبی نیست، سخت نبوده و دلایل بسیاری برای آن وجود دارد. مثلا روزنامه شرق امروز نوشت: «موسویلاری در چند وقت اخیر و بهویژه در نزدیکی به محمدرضا عارف و فراکسیون امیدِ مجلس دهم در زوایه با بدنه اصلی اصلاحطلبان قرار داشت».
در ادامه این گزارش نیز آمده است: «در سالهای اخیر برخی اصلاحطلبان بر ضرورت بازگشت اصلاحطلبان به جامعه و نه لزوما قدرت رسمی تأکید داشتند که چنین تفکراتی با مخالفت موسویلاری و همفکران او مواجه شده است؛ تا حدی که او در پاسخ به حجاریان در گفتوگویی گفت: «برخی معتقدند جامعه مخاطب اصلاحطلبان به سمتی که آقای سعید حجاریان و طرفداران عقیده ایشان هستند، گرایش دارند؛ یعنی گذر از انتخابات و گذر از شکل اصلاحطلبی انتخابات. من این را قبول ندارم. آنها نگاه اکثریت نیستند... اصلاحطلب منتقد به دنبال این نیست که بگوید من نیستم؛ اتفاقا حرف او این است که من هستم و دولت باید اصلاح شود. اصلاحطلب نمیگوید ما باید از کل نظام عبور کنیم. عدد اصلاحطلبان رادیکالی که این شعار را قبول دارند، بالا نیست... اگر اصلاحطلبان به دنبال قدرت بودند، قدرت را به هر شکلی دنبال میکردند. مگر در دولت آقای روحانی چند درصد اصلاحطلب داریم؟! چه در دولت مرکزی و چه در استانها، مناطق و... کم هستند و اینطور نیست که اصلاحطلبها صرفا به کسب قدرت فکر کنند و به دنبال مطالبات مردم و اهداف اصلاحات نباشند».
ناگفته نماند که استعفای موسوی لاری از شورای عالی اصلاحطلبان نیز بدون حاشیه نبود و اگرچه خودش کسالت را بهانه کرد، گفته میشد که اختلافات وی با سایرین کار را به استفعا کشانده است. لذا بعید به نظر میرسد که فردی در این سن و سال و با کسالت، که با عدهای در درون جریان اختلاف دارد، عبورش از فیلتر دستگاههای نظارتی نیز ساده نیست و احتمالا رای آوری هم ندارد؛ یک کاندیدای جدی و قابل اعتنا باشد.
دیدگاه تان را بنویسید