مقدمهچینی برای مذاکره؟!
اظهارات دیروز حسن روحانی درباره زمان جنگ و صلح با واکنشهای بسیاری همراه بود و از سوی برخی رسانهها نوعی زمینهچینی برای مذاکره با آمریکا تلقی شد.
گروه سیاست سایت فردا: قابل توجهترین بخش از سخنان دیروز روحانی در جلسه هیات دولت آنجایی بود که با تاکید بر درس گرفتن از زندگی پیامبر و ائمه از جنگ و صلح گفت. به ویژه وقتی تاکید کرد جنگ به وقت صلح و صلح به وقت جنگ خطاست. البته آقای رییسجمهور در این بخش از سخنانش نیز ابهامات را باقی گذاشت و نگفت که دقیقا مقصودش از اشاره به این مطلب چیست؟ مثلا با توجه به شرایط موجود و دشواریهای اقتصادی و معیشتی که کمر ملت را خم کرده است، اکنون وقت جنگ است یا صلح؟ «کیهان» بهجای رئیس جمهور به این پرسشها پاسخ داد و نوشت: «روشن است که بحثهای جناب روحانی درباره صلح امام حسن (ع) مربوط به سرنوشت مذاکرات هستهای است و رئیسجمهور چندمینبار است که اصرار دارد صلح امام حسن (ع) را مصادره به مطلوب کند و به خیانت برخی خواص و فرماندهان لشکر در این صلح تحمیلی نپردازد.» این روزنامه اصولگرا در ادامه نیز تاکید کرد: «این در حالی است که رویکرد روحانی و مدعیان اصلاحطلبی در معرفی نسخه سازش بهعنوان راه رونق اقتصاد کشور، بیتردید خطای خسارتباری بود که با تحریف صلح امام حسن (ع)، یا ادعای اینکه «درس کربلا، درس مذاکره بود» (!) جبران نخواهد شد.» نکته قابل توجهتر اینکه سخنان روحانی بهانهای به دست روزنامههای اصلاحطلب و تحلیلگران شیفته مذاکره داد تا یک بار دیگر همه مشکلات موجود را به تحریم و عامل بیرونی گره زده و از ضرورت تعامل با آمریکا بگویند! به عنوان مثال علی بیگدلی، کارشناس مسائل بینالمللی، ضمن تاکید بر اینکه «قطعا وقت صلح است» گفت: «مشکل، اما آنجاست که ما اجزای این صلح را ترسیم نمیکنیم بنابراین مقامات ارشد ما باید در درجه اول نوع نگاه خود را به جهان و مسائل سیاست خارجی تغییر دهند. به این خاطر که اجزای صلح آینده حتی مثل آن نرمش قهرمانانه در دست ما نیست.» وی افزود: «اگر ما به دنبال در پیش گرفتن سیاستهای مصالحه جویانه هستیم، باید اولا نوع نگاه خود را به دنیا تغییر دهیم و ثانیا به نظام بینالمللی برگردیم. یعنی از انتظاراتی که ظرف چهل سال گذشته از دنیا داشتیم، دست کشیده و به این نتیجه برسیم که استراتژی ما پاسخ نداده و جامعه را به اینجا رسانده است. بعد از اینکه ذهنیت ما تغییر کرد و پذیرفتیم سیاستهای ما، ما را به انتظاراتمان نرسانده است باید یک استراتژی جدیدی که عبارت است از آشتی با جهان، ترسیم شود. برگشتن به نظام بینالمللی نیز قواعدی دارد و ما باید الگوهای خود را با آن منطبق کنیم. اصل قضیه این است که راهی غیر از مذاکره با دنیا وجود ندارد. اگر مشکل خود را با آمریکا حل کنیم با کشورهای دیگر هم مشکلی نخواهیم داشتیم، چراکه انتظارات همه دنیا- هم کشورهای عرب منطقه و اتحادیه اروپا و…- در انتظارات آمریکاییها جمع شده است.» مهدی مطهرنیا، دیگر کارشناس مسائل بینالمللی نیز در یادداشتی برای «جهان صنعت» نوشت: «آنچه که دکتر روحانی بیان میکند در چارچوب فشارهایی است که به دولت وی در تحریمهای فزاینده و حداکثری آمریکا حاصل آمده است. او اعلام کرد که آمریکا نمیتواند عملیات ماشه و اسنپبک را فعال کند، اما اکنون آمریکا نهتنها اسنپبک را دنبال میکند بلکه تمام مسیرهای مالی ایران به بازار جهانی را مسدود کرده و به این ترتیب، این صلح نخواهد بود بلکه یک تصمیم است. هرچه بیشتر پیش میرویم زمینههای انجام یک صلح کمتر میشود. میتوان نام این تصمیم نهایی را صلح گذاشت، اما آنچه که مشخص است، تحلیلگران و افراد آگاه در این زمینه نمیتوانند نام آن را صلح بگذارند.» ناگفته نماند که هنوز هم هستند تحلیلگرانی که سعی دارند نگاهی معقولتر به موضوع داشته و فارغ از دوگانه جنگ و صلح به موضوع نگاه کنند. مثلا محمد حسن آصفری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجالس نهم و دهم گفت: «امروز کشور ما در شرایط جنگ اقتصادی است. تحریمهای ناجوانمردانه آمریکا و اروپا علیه ما، ما را در شرایط جنگی اقتصادی قرار داده و وظیفه ما نیز آن است که در این شرایط با اتکا به توان داخلی و بهرهگیری از منابع داخلی در مقابل آنان و جنگی که به ما تحمیلکردهاند، مقاومت کنیم.»
دیدگاه تان را بنویسید