طعنه وطن امروز به واعظی؛ از محاسبه چه باک است؟

کد خبر: 1020061

گزارش تحقیق و‌تفحص دیوان محاسبات مبنی بر فسخ قرارداد واگذاری شرکت هفت‌تپه با واکنش منفی رئیس دفتر روحانی و خلاف‌گویی وزیر اقتصاد مواجه شد

طعنه وطن امروز به واعظی؛ از محاسبه چه باک است؟

طعنه وطن امروز به واعظی؛ از محاسبه چه باک است؟

وطن امروز: با شروع به کار مجلس یازدهم، طی چند ماه گذشته بعد «نظارتی» وظایف این قوه بیش از پیش در حال تقویت است. در این میان اصلی‌ترین بازوی نظارتی مجلس، دیوان محاسبات است که طی چند ماه اخیر با ورود به موضوعات مختلف در پی استیفای حقوق مردم است. در بین موضوعات پیگیری شده توسط دیوان محاسبات، ورود به نحوه واگذاری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه بسیار خبرساز شد به طوری که باعث واکنش منفی رسانه رسمی دولت شده و در گزارشی آن را سیاسی قلمداد کرده است؛ پیگیری‌ای که ذیل اختیارات قانونی و بر اساس وظیفه صیانت از بیت‌المال و حقوق عامه دیوان محاسبات انجام شده است. البته ابراز نارضایتی دولتی‌ها نسبت به ورود دستگاه‌های نظارتی بویژه در بحث هفت‌تپه امری طبیعی است. روند واگذاری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه در سال ۹۴ و زمان مدیریت علی‌اشرف عبدالله پوری‌حسینی مملو از تخلفات متفاوت از جمله ابهام در قیمت‌گذاری، انقضای اعتبار قیمت پایه واگذاری و عدم احراز و پایش اهلیت مدیریتی است که باید پیگیری شود. در بخشی از این گزارش به نقل از فرهاد دژپسند، وزیر اقتصاد و دارایی آمده است: «درخواست کردیم دیوان محاسبات نظر خود را به صورت کتبی به ما اعلام کنند که تاکنون نامه کتبی به ما ارسال نشده است. مسأله لغو واگذاری باید در هیأت داوری مطرح شود و هیأت داوری در این زمینه تصمیم بگیرد. این هیأت نیز یک نهاد حقوقی است که دبیرخانه آن در وزارت دادگستری است و تصمیم‌گیری در این زمینه صرفا در اختیار ما نیست». در همین رابطه سعید بیت‌عفری، مسؤول تحقیق و تفحص از واگذاری هفت‌تپه در دیوان محاسبات در گفتگو با «وطن امروز» در رابطه با ادعای وزارت امور اقتصادی و دارایی مبنی بر اینکه تاکنون نامه مکتوبی از سوی دیوان محاسبات ارسال نشده است، اظهار داشت: ۱۸ شهریورماه سال جاری نامه دیوان محاسبات به دفتر وزیر اقتصاد با طبقه‌بندی خیلی محرمانه ارسال شده است. محتوای کلی این نامه، نتایج تحقیق و تفحص دیوان محاسبات از واگذاری شرکت هفت‌تپه و همچنین موضوع درخواست تعیین‌تکلیف مالکیت این مجموعه است. طبق روال قانونی موجود، سازمان خصوصی‌سازی باید فسخ قرارداد واگذاری را اجرا کرده و پرونده را به هیات داوری ببرد. دیوان محاسبات در گزارش تحقیق و تفحص خود پرده از تخلفات عدیده خریدار هفت‌تپه پس از خرید و طرح تخلفاتی پیش از واگذاری برداشته است که خلاصه آن به شرح زیر است: در راستای دستور رئیس‌کل دیوان محاسبات کشور مبنی بر تحقیق و تفحص از عملکرد، روند واگذاری و وضعیت بعد از واگذاری شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت‌تپه و در راستای صیانت و پاسداری از بیت‌المال که رسالت اصلی دیوان محاسبات کشور است و پیرو تخلفات و انحرافات رخ داده در واگذاری شرکت مذکور نظیر ابهام در قیمت‌گذاری، انقضای اعتبار قیمت پایه واگذاری، عدم احراز و پایش اهلیت مدیریتی خریداران توسط سازمان خصوصی‌سازی به رغم تأکید در مصوبه شماره ۱۲۰۶۹۶/۲/۶۳ مورخ ۱۶/۸/۱۳۸۸ شورای عالی اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی و در مغایرت با دستورالعمل روش انتخاب مشتریان استراتژیک و متقاضی خرید سهام کنترلی و مدیریتی مصوب ۲۵/۵/۱۳۹۳ هیات واگذاری، عدم تحقق اهداف واگذاری مندرج در سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری موضوع سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی بویژه ارتقای کارایی بنگاه‌های اقتصادی و بهره‌وری منابع مادی و انسانی و فناوری، افزایش رقابت‌پذیری در اقتصاد، کاستن از بار مالی و مدیریتی دولت و افزایش سطح عمومی اشتغال و با توجه به بدعهدی خریداران در ایفای تعهدات مندرج در قرارداد واگذاری از جمله عدم ایفای تعهدات پرداخت اقساط معوق قرارداد به مبلغ ۶۷۴ میلیارد ریال، عدم بازپرداخت بدهی سازمان گسترش نوسازی صنایع ایران با احتساب سود به مبلغ ۳۳۳۷ میلیارد ریال، عدم رفع تعهدات ارز دولتی دریافتی به میزان ۴۹ میلیون دلار و ۹/۹ میلیون یورو و عدم اقدام جهت جانشینی تعهدات و تضامین صادره شرکت مادرتخصصی ایدرو بابت تسهیلات دریافتی و همچنین سوق دادن منابع مالی شرکت به فعالیت خارج از اهداف صنعت نیشکر که منجر به ایجاد بحران‌های کارگری و آسیب به سرمایه اجتماعی شده است، سازمان خصوصی‌سازی به استناد مقررات موضوعه و مفاد قرارداد منعقده، مکلف به فسخ قرارداد و تعیین تکلیف مجدد آن است. دیوان محاسبات مراتب تخلفات و تکالیف فسخ قرارداد توسط سازمان خصوصی‌سازی را به وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام و پیگیری لازم را تا استیفای کامل حقوق بیت‌المال انجام خواهد داد. این موضوع، اما به همین جا ختم نمی‌شود؛ محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس‌جمهوری هم درباره ورود دستگاه‌های نظارتی و در راس آن دیوان محاسبات به موضوع شرکت کشت و صنعت هفت‌تپه واکنش نشان داد و گفت: متأسفانه مسأله شرکت هفت‌تپه سیاسی شد، یعنی هر جایی به خودش اجازه داد مداخله کند، مصاحبه و اظهارنظر کند و [اینطوری]فضا را بهم ریختند. تقاضای ما این است که وقتی مسائلی در کشور ایجاد می‌شود، هرکسی ابتدا به ساکن این کار را [اظهارنظر]نکند. وی با بیان اینکه رئیس‌جمهوری موضوع شرکت هفت‌تپه را به عهده آقای دکتر جهانگیری گذاشتند، افزود: ایشان جلسه گذاشته و در آن تصمیم‌گیری شد و بر اساس همان جمع‌بندی کار دارد پیش می‌رود. اینکه جا‌های دیگر بخواهند دخالت کنند، غیر از اینکه اوضاع را بهم می‌زنند، [باعث می‌شوند]تعدادی کارگر هم از کار خود بمانند و همراه این، جز اینکه محصول و تولید کم می‌شود، اثر دیگری نخواهد داشت. واعظی در پاسخ به اینکه «برخی هم معتقدند عده‌ای تلاش دارند این واگذاری به سرانجام نرسد تا در نهایت این شرکت به گروه یا افراد دیگری برسد» تأکید کرد: این کار درستی نیست. امروز همه بر این سیاست اتفاق‌نظر دارند که دولت تا جایی که می‌تواند تصدی‌گری خود را کم کرده و امور را به مردم واگذار کند. اگر قرار باشد مردم بیایند، اما بعد با این گرفتاری مواجه شوند، یا اینکه کسانی بگویند این [شخص]می‌تواند به عهده بگیرد و کس دیگری نمی‌تواند به عهده بگیرد، یا به گونه‌ای در ذهن‌شان باشد که خصوصی‌سازی برای افراد خاص انجام شود، به نظر من خصوصی‌سازی درست و واقعی نخواهد بود. واعظی در حالی از تلاش برای واگذاری به افراد خاص سخن می‌گوید که واگذاری هفت‌تپه به امید اسدبیگی خود مصداق بارز واگذاری یک واحد تولیدی به افراد خاص است؛ شخصی که هیچ سابقه‌ای در امر کشاورزی و صنعت نداشته و عدم اهلیت وی توسط نهاد‌های نظارتی اعلام شده است. سوال اصلی اینجاست که چرا دولت‌ها پس از سال‌ها متوجه درد کارگران هفت‌تپه شده‌اند و تشکیل جلسه داده‌اند؟ در ۳ سال گذشته که بار‌ها موضوع تخلفات متعدد درباره نحوه قیمت‌گذاری و عدم اهلیت مالک هفت‌تپه مطرح بود، آن‌ها هیچ واکنشی نشان ندادند و سر بزنگاه و به ناگهان برای توجیه اشتباهات خود وارد میدان شدند؟ البته ورود دولت به موضوع هفت‌تپه هر چند دیرهنگام باز هم ستودنی است. دولت می‌تواند در این شرایط با خلع ید اسد‌بیگی و تصمیمی قاطع غائله هفت‌تپه را تمام کند، در غیر این صورت مسلما «عدم اقدام» بموقع سازمان خصوصی‌سازی خود می‌تواند محل ایراد باشد. در شرایط کنونی طبق گزارش نهاد‌های نظارتی بر سازمان خصوصی مبرهن شده است امید اسدبیگی به دلیل: یک- عدم پرداخت اقساط معوق، دو- عدم بازپرداخت بدهی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، سه- عدم رفع تعهدات ارزی، چهار- عدم اقدام جهت جانشینی تعهدات و تضامین صادره شرکت ایدرو بابت تسهیلات دریافتی، پنج- سوق دادن منابع مالی شرکت به فعالیت‌های غیرمرتبط، مستحق خلع ید است و ادامه این روند می‌تواند به منافع ملی صدمه وارد کند. ****** ورود دیوان محاسبات به ماجرای قرارداد‌های فوتبال امیررضا واعظی آشتیانی*: اهالی فوتبال با شنیدن و دیدن ارقام رد‌و‌بدل شده در فصل نقل و انتقالات این سوال را از خودشان می‌پرسند که منشأ این پول‌ها کجاست و چرا باید به یکباره قیمت یک بازیکن و مربی ناگهان ۵ برابر شود؟ وضعیت فعلی جامعه و معضلاتی که ویروس کرونا و سایر عوامل به وجود آورده، باعث شده که مردم به قیمت‌های میلیاردی خرج شده در فوتبال حساس شوند. به عقیده من، بزرگ‌ترین مقصر این جریان نبود نظارت کافی بر عملکرد مدیران است. به عنوان کسی که پیش از این سابقه مدیریت در باشگاه استقلال را داشتم، می‌گویم تا مدیریت نخواهد جلوی این ریخت‌وپاش‌ها را بگیرد، این جریان دلالی کماکان تا مغز استخوان فوتبال‌مان نفوذ می‌کند و ضربه می‌زند. در آن دوره با مدیریت باشگاه پرسپولیس (عباس انصاری‌فرد) هماهنگ کردم تا جریان دلالی را کنترل کنیم. لیست بازیکنانی را که می‌خواستیم با یکدیگر چک کردیم تا بازیکنی نیاید بعدا بگوید من از تیم رقیب آفر خوب دارم. این هماهنگی بسیار خوب انجام شد. تنها یک مورد اشپیتیم آرفی بود که هر ۲ باشگاه خواستارش بودند که من همان ۲۰۰ میلیون را مطرح کردم و رقیب به او ۳۵۰ داد که تا چند وقت قبل آرفی به دنبال زنده کردن طلبش بود. علتش هم آن است که مدیریت قبل از آنکه بودجه‌اش را تامین کند تنها برای ترکاندن بمب و محبوبیت کاذب بین هواداران، سراغ بازیکن و مربی می‌رود و ثمره‌اش این بدهی‌های انباشته است که آفت فوتبال ما شده است. جریان دلال کارش را بلد است و اگر مدیریت ضعیف را پیش روی خودش ببیند براحتی قیمت را چندبرابر می‌کند و از آنجایی که اکثر باشگاه‌های ما در لیگ برتر، دولتی هستند دست آخر این پول از جیب بیت‌المال است که هدر می‌رود. ورود دیوان محاسبات به موضوع قرارداد‌ها را قدمی مثبت در این راستا می‌بینم. متاسفانه وزارت ورزش نگاه بلندمدت ندارد و تنها می‌خواهد باشگاه تحت نظرش فصل نقل و انتقالات را پشت سر بگذارد و دیگر برایش مهم نیست پول بیت‌المال چگونه هزینه می‌شود. اگر پیش از این، نظارت نهاد‌های نظارتی را شاهد بودیم نه داستان قرارداد عجیب و غریب ویلموتس و آن غرامت چند صد میلیاردی به وجود می‌آمد و نه حالا شاهد افزایش لجام‌گسیخته رقم قرارداد‌ها در حوزه فوتبال بودیم. وقتی وزارت ورزش قصد دخالت ندارد و اصولا برایش مهم نیست تیم متبوعش چگونه قیمت را بالا برده است، آن وقت باید نهاد‌های بالادستی وارد ماجرا شوند. فوتبال ما خیلی وقت است اسیر جریان مرموز و چندلایه دلالی شده و اگر نخواهیم به صورت منضبط و اصولی با این جریان مقابله کنیم آن وقت شاهد هدررفت بیشتر بیت‌المال خواهیم بود. در فوتبال روز جهان پول خوب خرج می‌شود، اما بدون هیچ شک و تردیدی آن پول با سود مناسب به جیب باشگاه‌ها باز خواهد گشت، ولی چون در ایران باشگاه‌ها پول خود را از بیت المال تامین می‌کنند دیگر برای‌شان مهم نیست که این معامله ضررده است یا سود‌آور. پس در اینجا نقش نهاد‌های نظارتی است که مراقب باشند بیش از این هزینه بمب ترکاندن مدیران از جیب مردم پرداخت نشود. * مدیر عامل اسبق باشگاه استقلال *** [ورود دیوان محاسبات به ماجرای قرارداد‌های فوتبال]دیوان محاسبات کشور طی نامه‌ای به وزارت ورزش و جوانان، به ماجرای قرارداد‌های پرحاشیه در فوتبال ورود کرده و خواستار انتظام‌بخشی به آن شده است. در این نامه اشاره شده است: پیرو اشکالات به وجود آمده در اجرای قرارداد‌های مربیان و بازیکنان ورزشی توسط باشگاه‌ها و فدراسیون فوتبال که این روز‌ها گریبان باشگاه‌های مختلف بویژه پرسپولیس، استقلال و نیز تیم ملی را گرفته و آن‌ها را درگیر چالش‌های حقوقی کرده است و همچنین خسارت وارده به بیت‌المال ناشی از ساختار ضعیف قرارداد‌ها و ضعف کنترل‌های داخلی وزارت ورزش و جوانان، لازم است وزارت مذکور در انعقاد و اجرای قرارداد‌های جدید مربیان و بازیکنان با فدراسیون و باشگاه‌های ورزشی، به جهت صرفه و صلاح بیت‌المال، حداکثر کنترل، دقت و انتظام بخشی را به عمل آورد. بدیهی است دیوان محاسبات کشور بر اساس تکلیف قانونی، علاوه بر قرارداد‌های پرحاشیه قبلی، به قرارداد‌های سال آتی فوتبال ورود کرده و از ابزار نظارتی خود جهت حفظ بیت‌المال استفاده خواهد کرد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت