دخالتهای بیمورد دولت به جای نظارت هوشمند بر بورس
یک کارشناس اقتصادی معتقد است چند خطای راهبردی دولت موجب بههمریختگی و تلاطم در بازار بورس شده است.
کیهان در ویژه های خود نوشت: یک کارشناس اقتصادی معتقد است چند خطای راهبردی دولت موجب بههمریختگی و تلاطم در بازار بورس شده است. وحید شقاقی شهری، در گفتگو با تابناک، با اشاره به اینکه خطاهای راهبردی درباره بورس اتفاق افتاد که باید دولتمردان ما آنها را مدنظر داشته باشند، افزود: اولین خطای راهبردی این بود که دولت نباید در بازار سرمایه به مانند سایر بازارها آشکارا و دستوری شروع به حمایت کند. حمایت دستوری در بازار ایراد دارد و این انتظار در جامعه ایجاد میشود که دولت از این بازار در حال حمایت است؛ پس من به پشتوانه حمایت دولت وارد این بازار خواهم شد. این افراد با عدم آگاهی و دانش، سرمایههای خود را وارد این بازار میکنند و وقتی این بازار اصلاح یا ریزشی دارد دولت مقصر میشود. دومین خطا این بود که دولت با آزادسازی سهام عدالت اجازه داد ۳۰ درصد فروش به ۶۰ درصد فروش ارتقا یابد. این در حالی بود که دولت هیچ برنامهای برای نحوه فروش این ۶۰ درصد سهام عدالت نداشت. با این اوضاع و با توجه به فشار دولت برای فروش این سهام عدالت، در مرداد ماه بسیاری از کارگزاریها و بانکها با بیبرنامگی موجود شروع به فروش این سهام عدالت کردند. وی خاطرنشان کرد: خطای راهبردی سوم این بود که سازمان بورس ابلاغیهای را صادر کرد، مبنی بر اینکه حداکثر سرمایهگذاری صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت در سهام باید ظرف یک ماه به ۵ درصد کاهش یابد. این باعث شد تا فشار فروش باز هم بالاتر رود. خطای چهارم این بود که حقوقیهای بزرگ با رسیدن شاخص کل به دو میلیون واحد به این نتیجه رسیدند که خیلی از سهام رشد قیمتی خود را کردهاند و باید فروخته شوند. برخی سهام بهصورت نامتعارفی رشد قیمت داشتند و باید نهاد ناظر به این رشد قیمت آنها نظارت میکرد؛ اما متأسفانه نظارت لازمی را نداشت. به هر صورت با این تصمیم حقوقیها باز هم فشار فروش بیشتر شد. این استاد دانشگاه ادامه داد: از اینجا به بعد باز هم خطاهای راهبردی افزایش یافت. وقتی بازار ۳۰ تا ۴۰ درصد اصلاح شد، دوباره خطاهایی که ناشی از بیبرنامگی بود، شروع شد. خطای پنجم این بود که در این وضعیت، دوباره دولتمردانی که اطلاعی از بازار سرمایه نداشتند و در جایگاهی نبودند که اظهارنظر کنند، شروع کردند به مصاحبه و اعلام نمودند از یک رقمی به بعد شاخص کل باز خواهد گشت! با این اظهارنظرها دوباره دولت شروع کرد به حمایت دستوری از بازار سرمایه و تکرار اشتباهات گذشته. حتی دستورهایی رسید که از ۱۰ تا ۱۵ نماد شاخصساز حمایت شود. این خیلی تصمیم اشتباهی بود. دلیل این است که شما وقتی از چند سهم، آشکارا حمایت میکنید، این پالس را به سهامداران میدهید که سرمایههای خود را از سایر نمادها بیرون بیاورند و شروع به خرید همین ۱۰ تا ۱۵ سهم کنند. شقاقی میافزاید: خطای راهبردی ششم این بود که بازار بدون برنامهریزی و تحلیل به دو وقت زمانی تقسیم شد. این تقسیم باعث شد تا سهمهای وقت اول به وقت دوم علامت بدهند و برعکس! یک عدم تقارن اطلاعاتی در این وضعیت شکل گرفت. خطای راهبردی هفتم این بود که در این وضعیت، زمزمههایی از اختلاف در تیم اقتصادی دولت هم بهخصوص بر سر صندوق ETF دوم شنیده شد. این استاد دانشگاه خوارزمی گفت: وضعیت بازار سرمایه مانند یک اتوبان است. اگر یک خودرویی در این اتوبان مدام با سرعت ۱۸۰ حرکت کند و یا دنده عقب هم حرکت کند خطاست. باید نهاد ناظر بر وضعیت این خودرو نظارت داشته باشد تا با یک سرعت مطمئنه حرکت کند. من الان سهمی را میشناسم که سه ماه است هر روز ۵ درصد مثبت میخورد و یک روز هم منفی نشده است! سهمی که در گروه معادن است و هیچگونه نکته مثبتی در صورتهای مالی آن دیده نمیشود. حالا پرسش این است که در این وضعیت نهاد ناظر بازار سرمایه کجاست؟ وی افزود: برخی از سهام در دست یک گروه خاصی هستند که مدام مثبت هستند و نهاد ناظر هم هیچگونه واکنشی نشان نمیدهد. طبیعتاًً از یک جایی به بعد این سهام شروع به ریزشهای شدیدی خواهند کرد و در نتیجه این سهامداران خرد هستند که متضرر میشوند. الان باید نهاد ناظر نظارت داشته باشد و از دخالت بپرهیزد. ما هماکنون در بازار شاهد نظارتهای هوشمندانه نیستیم، ولی یک جاهایی شاهد دخالتهای بیمورد هستیم.
دیدگاه تان را بنویسید