وعده‌های انتخاباتی که حالا خطرناک شده؟!

کد خبر: 1018649

یک روزنامه حامی دولت با انتقاد از سخنان روحانی نوشت که خود او مسئول بالا بردن انتظارات در طول این سال‌ها بوده است.

وعده‌های انتخاباتی که حالا خطرناک شده؟!

کیهان: روزنامه همدلی در یادداشتی نوشت: ‏ «در هر دولتی و مقطعی اگر ما انتظارات مردم را بیش از حد بالا ببریم، همیشه شکست خوردیم. یعنی هر دولتی هر مقدار بتواند ‏بالاترین خدمت را بکند، اما اگر در نظر مردم انتظارات مردم را بالاتر ببریم، ما شکست خوردیم. انتظارات باید در حد امکان‌پذیر ‏جامعه و در حد واقعیت‌های جامعه باشد. منابع ما محدود است. اگر انتظارات را بالاتر از منابع موجود ببریم، همیشه شکست ‏خورده و عقب ماندیم.» ‏عبارات فوق، بخشی از سخنانی است که حسن روحانی در نشست با مدیران برخی رسانه‌ها به ‏مناسبت هفته دولت بیان کرد. اگرچه این سخنان، از منظر جامعه‌شناسی سیاسی امری مقرون به ‏صواب و قرین واقعیت و حقیقت است، اما به نظر می‌رسد روحانی چنین عبارات و گزاره‌های هشداردهنده‌ای را خیلی دیرهنگام و ‏برای کنترل و هدایت سازوکار‌های جاری موجود در جامعه به کار گرفته است.

به عبارت دیگر، چنین گزاره‌هایی، یک هشدار دیرهنگام است؛ بهتر آن بود که وی خیلی زودتر و از همان اوان دولت خود چنین گزاره‌های راهبردی را الگو و راهنمای ‏عمل دولت قرار می‌داد. اما وقتی چنین گزاره‌ای در شرایط حاضر از زبان روحانی اظهار می‌شود ‏و قویاً بر آن تاکید دارد، نه تنها گرهی از مشکلات را باز نمی‌کند و منجر به ترک عادت نیز نمی‌شود، بلکه در حکم نوشداروی ‏پس از مرگ سهراب است. ‏

از آقای روحانی باید پرسید چه کسی انتظارات و توقعات مردم را بالا برده است؟ گویی رئیس‌دولت‌های یازدهم و دوازدهم ‏فراموش کرده که برای شکست رقبای خود در انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته چه وعده‌هایی را به مردم داده بود؟ او در اوان ‏رقابت انتخاباتی چنان انتظارات و امید‌ها را بالا برده بود که گویی با ورود دوباره‌اش به پاستور کشور گلستان می‌شود و اگر ‏می‌توانست، سفر به کره ماه و حتی گردش به دور زمین در ۸۰ روز را نیز در کنار وعده‌های دیگر، به مردم ارائه می‌کرد. این‌که ‏قرار بود چرخ اقتصاد به همراه چرخ سانتریفیوژ بگردد، این‌که قرار بود مردم آنقدر بی‌نیاز شوند که وام‌گذار دولت باشند و عطای ‏گرفتن یارانه را به لقایش ببخشند، از زبان چه کسی بیان شد؟ وعده رونق اقتصادی، رشد کسب و کار، خروج از تورم و بیکاری را ‏چه کسی به مردم داده بود؟ شواهد و قراین گویاتر از آن است که روحانی بخواهد گناه این داستان را به گردن دیگران بیندازد و بالا ‏رفتن سطح انتظارات جامعه را به دیگران احاله کند. بماند اینکه رئیس‌جمهور از غیر واقعی بودن قیمت‌ها و گرانی‌های ‏لجام‌گسیخته خبر ندارد، از پدیده‌هایی، چون کارتن‌خوابی، یا ماشین‌خوابی، از چگونگی بروز سلاطین فساد، از اینکه چه ‏دست‌هایی در بالا رفتن قیمت سکه و ارز نقش دارند، خبر ندارد. بماند که خبر ندارد که چه عواملی باعث سقوط آزاد ارزش ‏پول ملی شده است. بماند این‌که رفتاری متناسب با احساسات ‏مردم از خود بروز نمی‌دهد یا از قرارداد‌های نجومی با مربیان خارجی فوتبال ایران از ویلموتس تا استراماچونی و کالدرون خبر ‏ندارد، بماند که از پرونده‌های فساد و اختلاس‌های نجومی جاری، رانت‌جویی و ویژه‌خواری ‏بی‌اطلاع است، بماند اینکه دیر متوجه بالارفتن قیمت بنزین در آبان ۱۳۹۸ شده بود. تردیدی نیست که مسئول اصلی بالا ‏بردن سطح انتظارات و توقعات مردم کسی جز روحانی نیست. در این فقره ‏بهتراست که روحانی برای اثبات صداقت، ابتدا نقش خود در این وضعیت را بپذیرد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت