دستاوردی به نام هیچ

کد خبر: 1014520

عرصه انتخابات ریاست جمهوری به اندازه ای جذابیت دارد که آدم های بی کارنامه هم به خود اجازه دهند تا در این فضا خودی نشان داده و شانس شان را امتحان کنند. با اینکه نزدیک به 10 ماه دیگر به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده اما علاقه مندان به اجاره نشینی در پاستور از حالا شروع به فعالیت کرده و برخی در کلام و برخی در اشاره و جمعی هم در عمل وارد این عرصه شده اند.

دستاوردی به نام هیچ

به گزارش گروه سیاسی فردا، شاید این علاقه مندی در بین اصلاح طلبان که دستشان از بازار سیاسی ایران خالی مانده و یکی یکی سنگرهای فتح شده خود را از دست می دهند پررنگ تر از همه باشد. طیفی که از شورای شهر تا دولت و مجلس را در قبضه داشت وعملکردش موجب شد تا خسارات فراوانی در حوزه های مختلف بر کشور وارد شود و حالا که کارنامه اش جایی برای دفاع باقی نگذاشته سعی می کند از هر ابزاری برای حضور در این انتخابات استفاده نماید و حتی از چهره های سوخته و گاها فراموش شده نیز نمی گذرد تا بلکه از این نمد کلاهی برای خود ببافد. در این میان شنیدن تمایلات برخی افراد برای حضور در این عرصه، علامت سوال بزرگی را ایجاد می کند که با چه رویی و کدام کارنامه خود را محق به شرکت در این فضا می دانند و مردم را چه فرض کرده اند که برای بار چندم از این سوراخ گزیده شوند.

عباس احمدآخوندی که همانند بسیاری از سیاسیون علاقمند است پسوند و پیشوند اسمشان را تغییر دهند به نام عباس آخوندی شناخته می شود و این روزها فیلش یاد هندوستان کرده و می خواهد دوباره در حیاط دولت عکس یادگاری داشته باشد.

این روزها اسم آخوندی بیشتر با طرح موضوع «ترک فعل» شنیده می شود و همراه است. پرونده ای که نمایندگان مجلس قصد دارند تا به خاطر عملکرد ضعیف و نیز ناکارآمدی های حاصل از مدیریتش در وزارت راه و شهر سازی دولت تدبیر و امید در پیشگاه عدالت از آن بازخواست کنند. اتفاقی که شاید فتح بابی باشد برای مدیرانی که بدانند با اتمام دوران مسئولیتشان بازهم باید فضای پاسخگویی را درنظر داشته باشند و بدانند که اتمام ماموریت، اتمام مسئولیت نیست. موضوعی که آیت الله رئیسی بر آن تاکید کرده است: «گفته‌ام که طبق قانون باید مدیرانی که به مسئولیت خود عمل نکرده‌اند مواخذه شوند.»

در این بخش به نظر می رسد مسئولی که کارش به شکایت و کوتاهی از انجام وظیفه رسیده باشد نباید خود را در جایگاهی ببیند که بخواهد دوباره عنان مسئولیت جدیدی را بر عهده بگیرد و آخوندی با آن کارنامه درخشان! که دیگر اظهرمن الشمس است. این اتفاق را در کنار تازه ترین اظهارات ایشان درخصوص نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری قرار دهید که «گزینه های محتمل برای انتخابات ریاست جمهوری را افرادی معرفی کرده که چنگی به دل نمی زنند.»

نگاه متکبرانه آقای وزیر سابق نسبت به مردم و حتی مسئولان پیشینه طولانی دارد و حتی در زمان صدارت در دولت های هاشمی و روحانی بارها با آنها «یکه به دو» کرده و دست آخر میدان را با یک استعفا یا نامه خالی کرده و حتی پاسخگوی عملکردش هم نبوده است. بسیاری از اتفاقاتی که این روزها در حوزه مسکن کشور افتاده مرهون سوء تدبیر و لجبازی ایشان با آتیه و زندگی مردمی است که گول شعارهای عوام فریبانه وی را درخصوص تامین مسکن و بهبود فضای زندگی خوردند و در پایان دوران وزارتش دستشان از سقف بالای سر خالی ماند. عملکرد فاجعه بار آخوندی در وزارتخانه متبوعش تا آنجا عمق پیدا کرده که صدای روحانی را که اصلا میانه ای با انتقاد و پذیرش آن ندارد هم درآورده و در اظهاراتی به کم کاری دولت در حوزه مسکن اعتراف نمود.

خودشیفتگی آخوندی در طول این سال ها زبانزد اهالی سیاست و رسانه بوده و حالا هم که قصد حضور در انتخابات ریاست جمهوری را دارد در عباراتی متکبرانه از «ایده ایران» به عنوان شعار انتخاباتی اش رونمایی کرده و گفته است:« این ایده در ایران، یک گفتمان جدید می‌تواند شکل بگیرد. این ایده عناصر اقتصادی و سیاسی و امنیتی هم دارد. ایده ایران، فراتر از دولت رفاه است. از نظر من ایده ایران ایده‌ای است که بنیان‌های معرفتی دارد و هم تجربه تاریخی در ایجاد نظم اجتماعی اعم از نظم سیاسی و امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و حتی دفاعی.» وزیری که رکوردار استیضاح در مجلس است چگونه به خود اجازه می دهد که با چشم پوشی بر تمامی تخلفات و قصورهای مدیریتی اش دم از ایده ایران بزند و در این زمینه به افاضه فضل بپردازد. شما همان وزارت راه و شهرسازی را که با خاک یکسان کردید و وزیر بعدی را با چالش فراوانی راهی ساختمان عباس آباد کردید کافی نیست؟ با این کارنامه مدیریتی و رفتاری که حداقل برخی خبرنگاران پی بی اخلاقی ها شما به تنشان خورده ، چگونه سودای ردای ریاست جمهوری دارید؟ ضمن اینکه به نظر می رسد انتشار خبر حضور شما در عرصه ریاست جمهوری نوعی فرار به جلو تلقی شده و قصد دارید تا از کمند قانونی قوه قضائیه برای پاسخگویی و محاکمه احتمالی فرار نمایید.

این درحالی است که نگاه اقتصادی مبتنی بر لیبرالی وی در طول این سال ها سبب شده تا در حوزه مسکن دچار رکود بی سابقه ای شده و عملا هیچ گامی در مهم ترین بخش وزارت راه و شهر سازی برداشته نشود. حال با این نگاه مبتنی بر غرب، آخوندی تلاش دارد تا خود را در قامت رئیس جمهوری قرار دهد که سرمایه ملی کشور در اختیار او قرار گرفته و آن را آتش بزند. ضمن اینکه شایعات و اظهارنظرهایی که درخصوص اموال و دارایی هایش هرازگاهی منتشر می شود و هیچگاه از طرف او با دلایل و مستندات رد نشده نیز این شائبه را در اذهان ایجاد می کند که واقعا در اطراف این وزیر مستعفی چه می گذرد.

این شائبه را در کنار نگاهش درخصوص یک رئیس جمهور خوب که قرار می دهیم درمیابیم او از همین ابتدای راه به دنبال راه فرار از پاسخگویی است. آنجا که می گوید:« رئیس‌جمهور باید سیاست‌مدار باشد، نه لزوما کارشناس. وظیفه رئیس‌جمهور هماهنگی با همه است و اگر خودش را داناتر از همه بداند آغاز بدبختی است. وظیفه رئیس‌جمهور این است که حرف همه را گوش کند و از درون آن یک سیاست مورد وفاق به دست بیاورد. البته رئیس‌جمهور باید اقتصاد و امنیت و... را بفهمد، ولی اگر خودش فکر کند که اقتصاددان است اول بدبختی است.» آقای کاندیدای ریاست جمهوری! شما که سابقه همکاری حداقل با چهار دولت را در کارنامه دارید حالا به این نتیجه رسیده اید که رئیس جمهور باید سیاست مدار باشد؟ چرا در طول این سال ها با روسای جمهوری کار کردید که کارشناس نبودند؟ تمامی روسای جمهوری که حضرتعالی با آنها کار کرده اید خود را داناتر از بقیه می دانستند و این را در سخنان و عملکردشان می توان یافت، پس چگونه شد که اگر شما تشنه قدرت و مسئولیت نبودید با آنها در بالاترین سطوح کار کردید و حالا تلاش دارید تا با عبارات و حرف های شیرین و عامه پسند برای خود محبوبیت دست و پا نمایید.

ترفند نخ نمای اصلاح طلبان مبنی بر دست گذاشتن بر احساسات جوانان نیز در اظهارات اخیر آخوندی از همیشه بیشتر دیده می شود و تلاش می کند تا آراء خاکستری و جوانان را به سوی خود معطوف سازد. به این سخنان او بیشتر توجه کنید تا دقیق تر با این تحلیل ارتباط برقرار کنید.« بعد از سرخوردگی که در انتخابات مجلس در تهران رخ داد و مشارکت حدود ۲۰ درصد و در شهر‌های بزرگ خیلی کم بود، بنابراین فضا خیلی منفی است. ولی ارزیابی من آن‌قدر منفی نیست. من با جوانان که صحبت می‌کنم می‌بینم حس آن‌ها از اینکه در انتخابات مجلس مشارکت نداشته‌اند، چندان خوب نیست. چیزی گیرشان نیامده است؛ بنابراین می‌گویند شاید اگر ما مشارکت داشتیم بهتر بود و آن‌قدر بد نمی‌شد و من در خیلی از جوانان یک تردیدی می‌بینم.... این به این معنی نیست که آنان همین فردا آماده مشارکت هستند. این به آن معنی است که آن‌ها کاملا سرخورده هستند، ولی در پی یک بهانه برای مشارکت هستند.» کدام سرخوردگی؟ مردمی که دیگر به شما تمایل ندارند مهر سرخوردگی به پیشانیشان باید خورده شود؟ از منظر شما چه چیزی باید گیر جوانان می آمد که نیامده؟ مگر شما در این سال ها قدرت و امکانات و رسانه و ... در اختیار نداشتید، جوانان چه چیزی باید از انتخابات مجلس گیرشان می آمد که به زعم شما نیامده؟ دولت تنبل و ناکارآمد و وزیری که برای ساختن سرپناهی برای آنها و تامین آینده شان قدمی برنداشته چگونه به خود جرئت می دهد اینچنین درمورد جوانان سخن بگوید. مجلسی که با همین مشارکت به زعم شما کم تشکیل شده، اولین دغدغه اش حل و رفع مشکل مسکن همین جوانان است و نمی خواهد وارد دعواهی سیاسی شما شود و به خاطر لجبازی با متولیان دولت هشتم و نهم تمام سرمایه حوزه مسکن را نابود نماید.

او در تقابلش با مجلس یازدهم حتی اشاره می کند که « اگر به مجلس گوش کنید صبح تا شب درباره توزیع منابع صحبت می‌کنند و میزان بدهی دولت را بالاتر می‌برند. آنها فکر می‌کنند باید با همین فرمان را جلو روند. این موفقیت زیر زبانشان مزه کرده است، یعنی پیروزی با حداقل مشارکت برایشان خیلی شیرین بوده‌است و هزینه زیادی برای آن نکرده‌اند. هرچند حکومت خیلی هزینه کرده‌است ولی، چون آنها یک پیروزی مفت نصیبشان شده‌است از این وضعیت راضی هستند.» فراموش کردید عملکرد شما در باب مسکن مهر و دسته گلی که در این حوزه به آب دادید چه میزان به ملت و مردم خسارت وارد کرد؟ مجلسی که بر خلاف نظر شما قصد دارد تا توزیع منابع کشور را هدفمند و در راستای نیازهای واقعی کشور مدیریت کند چگونه سزاوار چنین قضاوتی است. متاسفانه نگاه اقتصادی و لیبرالی به اداره حکومت سبب شده تا کشورداری را به مثابه مزه کردن و کسب افتخار شخصی قلمداد کنید و این را در طول دوران مسئولیتتان هم ثابت کرده اید.

متاسفانه نگاه شما در حوزه سیاست خارجی و مسایل اقتصاد بین الملل هم در راستای منافع ملی نیست و با اظهارات خود آب به آسیاب دشمن می ریزید. آنجا که می فرمایید:« برای خروج از شرایط اقتصادی باید به FATF بپیوندیم و از مداخله در بازار دست برداریم بدین طریق است که بازار به تدریج به آرامش می رسد.» این نگاه شما به غرب و ترس از آن و بی توجهی به اقتصاد و تولید داخل سبب شده تا در طول این سال ها کشور دچار عقب ماندگی شده و از ترس کدخدا نتواند از ظرفیت های بالای خود بهره ببرد.

مگر نبود در انتخاب شهردار تهران که همین دوستان خود شما به شما اعتماد نکردند و کلید اداره شهر را به دستتان ندادند زیرا عملکردتان در مسئولیت هایی که داشته اید به قدری خراب و بی اثر بوده که آنها هم به شما اعتماد نکردند. پس بهتر است پنبه حضور در انتخابات ریاست جمهوری را از گوش درآورده و در ابتدا پاسخگوی عملکردتان در وزارت راه و شهرسازی باشد تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت