روایت ذوالقدر از کلاس تفسیر قرآن موسوی خوئینی‌ها

کد خبر: 1003163

محمدباقر ذوالقدر می‌گوید: حقیقت مطلب این بود که موسوی خوئینی‌ها یک تفسیر قرآن صددرصد مارکسیستی در یک مسجد در نیاوران ارائه می‌داد.

روایت ذوالقدر از کلاس تفسیر قرآن موسوی خوئینی‌ها

خبرگزاری مهر: محمدباقر ذوالقدر که پیش از انقلاب دانشجوی رشته اقتصاد دانشگاه تهران بود از جمله کسانی است که چند جلسه در مسجد جوستان حاضر شده است. او در خاطرات مرکز اسناد انقلاب اسلامی در این باره می‌گوید: بچه‌های دانشکده ما، بچه‌مسلمان‌ها می‌رفتند، واقعاً با همه عشق می‌رفتند، استفاده می‌کردند، دل می‌دادند، من هم گاهی با آن‌ها می‌رفتم، ولی می‌دیدم نه تنها مرا اقناع نمی‌کند، بلکه پر از اشکال است. از جمله درس‌های آقای موسوی خوئینی‌ها در یک مسجد در نیاوران. آنجا یکی از پرطرفدارترین مجالس تفسیر بود. معمولاً بعد از ظهر‌های جمعه بود، این گونه در ذهنم است.

وی در خاطرات خود تصریح می‌کند: دلیل آن هم این است که بعد از اینکه از کوه می‌آمدند بچه‌ها می‌رفتند آنجا. من دو جلسه رفتم آن هم با اصرار آن برادران که آنجا می‌رفتند. ایشان تفسیر سوره‌ی بقره را داشت انجام می‌داد، جلسه‌ی اول که رفتم دیدم که چه سنخ بحثی آنجا مطرح می‌شود. جلسه‌ی دوم بیشتر روی کنجکاوری که چگونه مطلب را ایشان جمع می‌کند. حقیقت مطلب این بود که یک تفسیر صددرصد مارکسیستی انجام می‌داد، یعنی نه ۵/‏۹۹ درصد بلکه ۱۰۰ درصد.

ذوالقدر ادامه می‌دهد: یعنی همه چیز‌هایی که ما به عنوان امور ماورا مادی و متافیزیکی به تعبیر آن روز، غیبی به عنوان معجزه، به عنوان امور غیرعادی و امور خارق‌العاده قلمداد می‌کنیم، وی تلاش می‌کرد تفسیر صد در صد مادی کند. مثلاً حرکت حضرت موسی (ع) در عبور از رودخانه را این گونه می‌گفت که نروید دنبال اینکه معجزه به آن سبکی که گفته می‌شود، دنبال امور خارق‌العاده بگردید، خیر، شواهد زیادی داریم که علم و تکنولوژی در آن عصر خیلی پیشرفته بود. به خصوص مصر یکی از مراکز تمدن جهانی بود و علوم در آنجا پیشرفته بود. شما هیچ بعید ندانید که این‌ها پلی ساختند مثل پل‌های شناوری که امروز می‌سازند. نیروهایشان که عبور کرد این پل را منهدم کردند! دقیقاً با همین تعابیر!

وی خاطر نشان کرد: یا مثلاً آنجا که گفته شد که دستور داده شد به موسی که به سنگ بزن عصا را و از سنگ آب می‌آید و دوازده چشمه جاری می‌شود. دقیقاً با همین تحلیل‌های دیالکتیک آن موقع بود. می‌گفت: بله ایشان، چون حضرت موسی (ع) عصاره‌ی تکامل انسانی بود و تکامل بشر بود به یک درجه‌ای از کمال رسیده بود که می‌توانست راز پدیده‌های هستی را کشف کند. او می‌دانست کجا آب هست، وضع فیزیکی زمین هم به گونه‌ای است که در بعضی جا‌ها بر اثر سایش یک حفره‌هایی در زمین ایجاد می‌شود. آنجا به عنوان منبع آب در آن جمع می‌شود. حالا اگر شما بدانید این حفره کجاست، یک ضربه‌ای بزنید، سوراخ کنید، آب جاری می‌شود که حضرت موسی از موضع علم بشری و تسلطی که از آن کمالات بشری داشت این چیز‌ها را کشف کرد و آب جاری شد. دنبال معجزه نگردید! … یا نروید دنبال آنکه از بهشت مرغ می‌آمده برای قوم بنی‌اسرائیل. نه این‌ها کنار دریای مدیترانه هوا داغ بود پرنده‌ها می‌رفتند اوج می‌گرفتند آنجا مقابل آفتاب می‌سوختند، بریان می‌شدند! باور کنید به همین تعبیری که عرض می‌کنم. دانشجو‌ها هم گوش تا گوش نشسته بودند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت