این ۷ نشانه می‌گوید باید شغلتان را عوض کنید

کد خبر: 814809

وقتی صحبت از کار به میان می‌آید، شما هیچ حس خاصی ندارید؛ نه خوب، نه بد! وظایف کاری به شما ابلاغ شده، شما همه آن‌ها را بر اساس اولویت زمانی انجام می‌دهید اما هیچ کدام از این کارها برایتان مفهومی ندارند. در بیرون از محل کار، خیلی کم در مورد شغل خود صحبت می‌کنید.

این ۷ نشانه می‌گوید باید شغلتان را عوض کنید

سرویس سبک زندگی فردا: ما معمولاً از داشتن یک شغل آبرومند و بودن در کنار همکاران خوب احساس رضایت و خشنودی می‌کنیم هر چند آن شغل را چندان مناسب خود ندانیم. اما این باعث نمی‌شود که تحت هر شرایطی کار خود را حفظ کنیم، همواره باید به فرصت‌ها توجه کنیم و در جهت رسیدن به حرفه رویایی و اهدافی که برای خود تعیین کرده‌ایم، گام برداریم. در اینجا قصد داریم ۷ نشانه را برای شما عنوان کنیم که با درک آن‌ها متوجه می‌شوید که شغل فعلی دیگر مناسبتان نیست و وقت آن رسیده به فکر بهبود مسائل پیش آمده یا ترک شغل خود باشید.

این ۷ نشانه می‌گوید باید شغلتان را عوض کنید

فقدان احساسات

وقتی صحبت از کار به میان می‌آید، شما هیچ حس خاصی ندارید؛ نه خوب، نه بد! وظایف کاری به شما ابلاغ شده، شما همه آن‌ها را بر اساس اولویت زمانی انجام می‌دهید اما هیچ کدام از این کارها برایتان مفهومی ندارند. در بیرون از محل کار، خیلی کم در مورد شغل خود صحبت می‌کنید. فقط در صورتی که اطرافیان در این مورد از شما سوالی بپرسند، با ناراحتی جواب خواهید داد. کار کردن از نظر شما یک بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی هر فرد به شمار می‌رود و همه افراد از آن ناگزیر هستند. یعنی هیچ حس و هیجانی نسبت به شغل خود ندارید. حتی دستاورد‌های مثبت و پاداش گرفتن هم لذت خاصی به شما نمی‌دهد. از آن طرف، چالش‌های کاری که ممکن است بقیه را در شرایط عصبی قرار دهد، روی شما تاثیر ویژه‌ای ندارد و می‌توانید بدون استرس از کنارشان رد شوید.

خستگی

شما می‌توانید کار‌های خود را بدون فکر انجام دهید. خیلی خود را درگیر انجام کار‌ها نمی‌کنید، زیرا نیازی به این کار نیست. همه روز‌های کاری شما عین هم است و اتفاق خاصی روی نمی‌دهد. در انتهای هر روز یا هر هفته، هیچ پیشرفتی ندارید و منتظر تغییر خاصی هم نیستید. وقتی همه روزها، کار‌ها و وظایفتان برایتان تکراری، ملال‌آور و خسته کننده هستند، نباید در انتظار معجزه بنشینید. شک نکنید که شغل مناسبی ندارید و لازم است که آن را عوض کنید.

بازخورد کارهایتان را دریافت نمی کنید

اگر مدیر شما هیچ بازخوردی از عملکرد شما ارائه نمی‌دهد یا این که بازخود کلی است و هیچ اقدامی نمی‌توانید انجام دهید؛ فهمیدن این موضوع که چیزی باعث پیشرفت شما در شرکت می‌شود و شما را به یک حرفه‌ای تبدیل می‌کند، برایتان دشوار خواهد شد. بهترین مدیران کسانی هستند که شما را در مسیر توسعه شغلی مشاوره و راهنمایی می‌دهند و اگر مدیر شما اینگونه نیست، بهتر است به فکر شغل دیگری باشید تا مدیون خودتان نشوید.

ناامیدی

شغل شما اجازه نمی‌دهد تا از همه توانایی و مهارت خود بهره بگیرید و مانع از این می‌شود که در محل کار بدرخشید. به این فکر می‌کنید که باید در موقعیت و جایگاه بالاتری کار کنید، اما محدودیت‌های شغل کنونی باعث شده تا دیده نشوید. همچنین نمی‌دانید که چگونه می‌توان تغییرات درستی ایجاد کرده و به موجب آن مهارت‌های خود را به نمایش بگذارید. اگر این حس ناامیدی و استیصال را دارید، شاید زمانش رسیده باشد که شغل خود را عوض کنید. شغلتان باید به شما قدرت، اعتماد به نفس و ارزش ببخشد. شاید بتوانید با صحبت کردن با مدیر یا سرپرستتان، در این وضعیت تغییری ایجاد کنید. بعلاوه، لازم است به خود فرصت داده و در مورد شغلتان بیشتر فکر کنید. به این ترتیب شاید بتوانید تغییر رویه مثبتی ایجاد کنید.

آینده ای برای خود نمی بینید

هر شغلی باید شما را به سویی هدایت کند: امیدبخش‌ترین حالت آن ترفیع و ارتقاء شغلی است، اما در غیر این صورت باید فرصتی را برای داشتن مسئولیت‌های بیشتر، یادگرفتن چیزهای جدیدتر و دست و پنجه نرم کردن با چالش ها، برایتان فراهم نماید. فردا باید شامل قابلیت ها و پتانسیل هایی بهتر از امروز برای شما باشد. یک رئیس معقول در جهت بهبود آینده شرکت کار می‌کند. یک رئیس خوب در جهت آینده کارمندانش کار می‌کند، حتی اگر در نهایت برخی از آن کارمندان به جایگاه‌های بهتر و بزرگتری برسند.

غبطه خوردن

شما به موقعیت همکار خود غبطه می‌خورید، زیرا اعتقاد دارید که شما باید جای وی باشید. به طور مثال، در جلسات کاری از اینکه او در مورد شغلی صحبت می‌کند و نظر می‌دهد که به اعتقاد شما باید به شما داده می‌شد، ناراحت و عصبی می‌شوید. برای درک بهتر این حس بد نیست مثالی بزنیم؛ من یک کارشناس برندینگ خصوصی داشتم که در یک شرکت های‌تک به عنوان مدیر حسابداری مشغول کار بود. وی کاملا موفق بود و به لحاظ شخصیتی نیز محبوب به شمار می‌رفت. اما به شغل خود راضی نبود. از بین پرسشنامه‌ای که ۳۶۰ نفر در مورد او نظر داده بودند، فقط یک نظر وجود داشت که نوشته بود: «تو در کار خود بسیار خوب هستی و من برایت احترام زیادی قائل هستم. اما نمی‌دانم چرا در زمینه حسابداری فعالیت می‌کنی؟ چون بیشتر به درد بازاریابی می‌خوری.» همین یک نظر، دنیای دیگری را جلوی روی این خانم گشود. او احساس کرد که دوست دارد در زمینه فروش فعالیت کند، اما همچنان شغل حسابداری خود را هم داشته باشد. اما جالب است که او در حسابداری پله‌های ترقی را دو تا یکی طی کرد، اما در بازاریابی همچنان در جا می‌زد.

دلهره داشتن

شما از روز‌های شنبه به شدت متنفر هستید و شاید حتی از آن هراس داشته باشید. البته این حس به تنهایی دلیلی برای داشتن شغل اشتباه نیست. شاید دلیل این هراس، همجواری با یک همکار بد، دسترسی دور یا انجام وظیفه در دپارتمان نامناسب باشد. فاکتور‌های متعددی می‌تواند موجب بروز ترس از روز‌های شنبه باشد. برای درک بهتر ترستان، این سوالات را از خود بپرسید: آیا همکاران خود را دوست دارم؟ آیا از کار کردن با همکارم راضی هستم و احساس می‌کنم که با کمک وی می‌توان امور را به بهترین نحو به انجام رساند؟ آیا دسترسی من به محل کار آسان است و در رفت‌وآمد خود مشکلی ندارم؟ اگر پاسخ شما به پرسش‌های مذکور مثبت است، شاید لازم باشد که در مورد شغل خود تجدید نظر کنید.

منبع: روزیاتو ناواستارتاپ نمناک

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت