بر ترس از راه اندازی کسب و کار جدید چگونه غلبه کنیم؟
یکی از چالشهایی که هنگام تولید محصولات جدید رخ میدهد، این است که هر کدام از مشتریان، افراد منحصر به فردی هستند و نیازهای خاصی نیز دارند. پیشینه، بازار و سیستم کاری شان متفاوت است. هر شرکت مانند موجودی زنده و پیچیده است.
سرویس سبک زندگی فردا: ترس عاملی است که بسیاری از کارآفرینان احتمالی را اسیر خود کرده است و آنها را به وادی سردرگم کننده، اما و اگرها میکشاند؛به نقل از بیتوته اما ترس برای من بزرگترین عامل انگیزه بخشی بود که در مسیر کارآفرینیام داشتم.
زمانی که شرکتم را در اسپانیا راه اندازی کردم، هیچ سرمایه گذاری پیدا نکردم و هیچ سیستم مناسبی نیز برای سرمایه گذاری جمعی وجود نداشت. من که سرمایهای نداشتم، کسب و کارم را با تنها روش ممکن شروع کردم و پیش بردم: در واقع من به فروش و به کارگیری محصولات دیگران میپرداختم. این کار باعث شد که برند خودم را بسازم، اعتبار پیدا کنم و سرمایه مورد نیازم را به دست آورم. اما خیلی زود متوجه شدم که اگر تکنولوژی خودم را عرضه نکنم، دچار محدودیتهای زیادی خواهم شد.
نخستین مانع این بود که کنترل زیادی بر محصولاتی که دیگران تولید میکردند، نداشتم. دومین مانع زمانی پیش آمد که شرکتی که محصولاتش را برای فروش به من میداد، منحل شد. این مشکل بسیار بزرگی برای من بود. از لحاظ احساسی به مشتریانم وابسته بودم و دوست داشتم آنها به وسیله محصولات تکنولوژیک که میفروختم، به موفقیت برسند. به نظر من چنین رابطهای با مشتری زمانی ایجاد میشود که احساس کنید حل کردن مشکلات مشتریان هدف اصلی شماست.
چطور بر ترسم غلبه و کسب و کارم را راه اندازی کردم؟
به همین خاطر زمانی که آن شرکت منحل شد، از این که دیگر نمیتوانستم به مشتریانم کمک کنم، احساس خیلی بدی داشتم. از طرفی در آن بازه زمانی توانسته بودم گروهی از کارشناسان برنامه نویسی و متخصصان فناوری را استخدام کنم. نمیخواستم به امید تشکیل مجدد آن شرکت بنشینم. اسپانیا در آن زمان در بحران اقتصادی شدیدی قرار گرفته بود و تشکیل یک کسب و کار جدید مسئلهای ریسکی بود. در واقع حتی فروش محصولات شرکتهای دیگر نیز به نظر غیرممکن میرسید. آیا باید تیم خوبی که گرد هم آورده بودم را رها میکردم؟ یا ما استعداد و دانش کافی برای شروع یک کسب و کار کاملا جدید را داشتیم؟
حل کردن مشکلات، خود معمولا به معنای حل مشکلات دیگران است
یکی از چالشهایی که هنگام تولید محصولات جدید رخ میدهد، این است که هر کدام از مشتریان، افراد منحصر به فردی هستند و نیازهای خاصی نیز دارند. پیشینه، بازار و سیستم کاری شان متفاوت است. هر شرکت مانند موجودی زنده و پیچیده است. تولید محصول تکنولوژیکی که نیازهای یک شرکت را برآورده میکند، به معنای آن نیست که آن محصول پاسخگوی نیاز شرکتهای دیگر نیز هست. ما میدانستیم که برای کسب موفقیت باید روی نیازهای مشتریان متمرکز شویم، نه این که سادهترین کاری را که میتوانیم، انجام دهیم. ما میبایست نیازی را رفع میکردیم.
مسئله اساسی ما در این شرکت این بود که چطور میتوانیم تکنولوژی ایجاد کنیم که نه فقط برای یک مشتری، بلکه برای عده زیادی از آنها کارساز باشد؟ فشار زیادی روی من بود و دوست داشتم بتوانم با فروش محصولاتم به مشتریان به آنها کمک کنم. در نهایت متوجه شدم که روش حل این مشکلم این است که مشکلات مشتریانم را حل و فصل کنم. آن لحظه که متوجه شدم تیم کاری ام میتواند راه حلهای خوبی را در زمینه هوش مصنوعی تولید کند و به فروش برساند، لحظهای حیاتی برای من بود. ما کاربری مان را از فروش محصولات دیگران، به تولید محصولات کارآمد جدید تغییر دادیم. اما کار سادهای نبود. تولید محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی، آن هم در اوج بحران اقتصادی اسپانیا کمی ترسناک به نظر میرسید. وظیفه زیادی بر دوشم بود.
از لحاظ قانونی میبایست تا ۱۸ ماه پشتیبانی مشتریان قبلی را ادامه میدادم و از طرفی مجبور بودم مشتریان جدیدی نیز برای محصول آینده ام پیدا کنم. من هنوز فهرستی را از مشتریان احتمالی ام داشتم که از محصولات شرکت قبلی خرید نکرده بودند. این مشتریان قطعا در مورد شرکت جدید من و محصولات آزموده نشده آن تردید بسیاری داشتند. هنوز چیزی وجود نداشت که به آنها ثابت کند تکنولوژی جدید ما کارساز است. اما دل به دریا زدم و سعی کردم با معرفی و ارائه محصولی منحصر به فرد و پشتیبانی خوب از مشتریان، آنها را به خرید محصولاتم ترغیب کنم.
ترس با من در تک تک گامهایی که بر میداشتم همراه بود. من مهره ناشناختهای بودم و میبایست با غولهای تکنولوژی رقابت میکردم. برای این که تحت تاثیر احساس ناشناخته بودن قرار نگیرم، روی مشکلات مشتریان متمرکز شدم. مصرف کنندگان همواره میخواهند از شرکتهای مطرح و معروف خرید کنند، اما اگر شما به عنوان یک شرکت نوپا، به آنها نشان دهید که نیاز و خواستههای شان را درک میکنید و از مشکلات شان آگاهید، میتوانید مشکل «ناشناخته بودن» خود را کنار بگذارید. شما باید هر طور که شده، ترس را کنار بگذارید، دست به کار شوید و باور کنید که هر چند که ناشناخته و نوپا هستید، اما میتوانید از بهترین و مشهورترین شرکتها نیز قدرتمندتر باشید. تا زمانی که خودتان، خود را باور نکنید، هیچ کس این کار را نخواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید