مشکلاتی که سالمندان با آن دست و پنجه نرم میکنند
با بالا رفتن سن تغییرات طبیعی در کلیه اندامهای بدن ایجاد میشود که با رعایت برخی نکات ساده میتوان از بروز مشکلات جلوگیری و با مراقبت صحیح به سالمندی توأم با سلامتی و نشاط دست یافت، تا باقی سالهای عمر هم به بهترین صورت ادامه یابد.
سرویس سبک زندگی فردا: سن سالمندی
هرچند سالمندی فرآیند مداومی در زندگی انسان است، ولی اینکه دقیقا از چه سنی آغاز میشود و چه وقت میتوان فردی را سالخورده تلقی کرد دقیقا مشخص نیست.به نقل از مشروح چرا که هرکس ممکن است در سن خاصی پیر شود، بهطوری که برخی افراد در سنین نسبتا جوانی پیر میشوند و بعضی تا دیر زمانی جوان میمانند.
در برخی کشورها افراد تا سنین خیلی بالا یعنی صدسال یا بیشتر عمر میکنند. در اغلب جوامع شهری، مرز قراردادی ٦٠سال، یعنی زمانی که فرد از خدمت بازنشسته میشود، آغاز سالمندی را نشان میدهد. به همین دلیل افراد ٦٠ ساله و بالاتر بهعنوان سالمندان یک کشور شناخته میشوند. اگر چه در بعضی منابع دیگر، ٦٥ سالگی به عنوان مرز مشخصکننده در نظر گرفته شده است.
خانواده و سالمندان
خانواده اولین نهاد اجتماعی است. انواع مختلفی از ساختار خانواده در جهان وجود دارند. موضوعاتی که در خانواده میتوانند مطرح باشند، عبارتند از: قوانین ازدواج، ارث، سکونت و مبادله. در برخی جوامع مردان میتوانند چندین همسر داشته باشند، در بعضی جوامع فرزندان جدای از والدین در مراکز آموزشی شبانهروزی زندگی میکنند، در تعدادی از جوامع بعد از فوت شوهر، زن با برادرشوهر ازدواج میکند.
بههرحال، از دیدگاه فرهنگی، تمایز اساسی بین جوامع این است که در بسیاری از جوامع معاصر ارتباطات خانوادگی بر پایه شکلگیری خانواده هستهای است. اغلب سالمندان از یک نظام حمایتی غیررسمی برخوردارند که مکمل خدمات رسمی است.
مسائل و مشکلات اجتماعی افراد سالمند
سالمندان چه مشکلات و مسائلی درجامعه هستند و چه ملاحظاتی باید برای آنان در نظر گرفته شود و چه نیازها و کمبودهایی در این زمینه دارند؟
سالخوردگی روند طبیعی و فیزیولوژیک بوده، اختلال فعالیت ارگانهای مختلف در این گروه سنی، معمولا ناشی از حوادث پاتولوژیک است و ارتباطی به گذر طبیعی عمر ندارد.
با بالا رفتن سن تغییرات طبیعی در کلیه اندامهای بدن ایجاد میشود که با رعایت برخی نکات ساده میتوان از بروز مشکلات جلوگیری و با مراقبت صحیح به سالمندی توأم با سلامتی و نشاط دست یافت، تا باقی سالهای عمر هم به بهترین صورت ادامه یابد؛ بنابراین سالخوردگی، به خودی خود، بیماری به حساب نمیآید. دو موضوع مهم و مرتبط به یکدیگر در خصوص پدیده سالمندی؛ احترام به سالمندان و الحاق اجتماعی سالمندان است.
سالمندان؛ اشتغال و بازنشستگی
بعد از بازنشستگی ممکن است سه مرحله ملاحظه شود: مرحله طلایی، مرحله استراحت و آرامش و مرحله عادی بازنشستگی. افسردگی در نتیجه یأس و ناامیدی در دوره بازنشستگی نیز ملاحظه میشود. بازنشستگی ممکن است اثر منفی بر سلامت جسمانی و روانی فرد بگذارد.
«سالمند آزاری» و فقدان قانون
بسیاری از سالمندان قادر به دفاع از حقوق خود نیستند، بنابراین موارد عدیدهای از سالمندآزاری ناشناخته باقی میماند. حتی در مورد سالمندآزاری جسمی، از آنجا که سالمندان در معرض زمین خوردن و برخورد با اشیا هستند، اثبات آزار آنان توسط بستگان بهطور عمدی مشکل است، اما صدمات جسمی تنها وجه سالمندآزاری نیست.
بیتوجهی به احتیاجات عاطفی سالمندان و محروم کردن آنان از تماس با افراد مورد علاقه خود، بیتوجهی به نیازهای تغذیهای و بهداشتی آنان، بردن وسایل خانه و مایملک مورد علاقه آنها، دستدرازی به اندوختههای آنان، ناسزاگویی و تهدید ایشان به فرستادن به خانههای سالمندان یا اخراج از خانه از وجوه دیگر سالمندآزاری است.
سالمندآزاری بیرون از چارچوب خانواده هم روی میدهد. هرچند در برخی از خانههای سالمندان، خدمات مناسبی عرضه میشود لیکن تعدادی از سالمندان به علت بیتوجهی در سرای سالمندان و دیگر مراکز نگهداری از دست میروند. امروزه محققان علاوه بر خشونت جسمانی (تنبیه بدنی) به انواع دیگر خشونت نیز اشاره کرده و از خشونت روانی (تحقیر، دشنام، از میان بردن اعتماد به نفس و سرزنش) خشونت اقتصادی (در مضیقه مالی دایم قرار دادن قربانی) خشونت اجتماعی (انزوای اجتماعی و ممانعت از برقراری روابط اجتماعی) و خشونت جنسی نام میبرند.
انجام بررسیهای علمی در مورد ابعاد و گستردگی سالمندآزاری به منظور حساسسازی، آگاهی و اقدامات لازم در سطح جامعه و درنهایت اینکه باید عوامل حمایتکننده از افراد بهویژه سالمندان در برابر هرگونه خشونت گسترش یافته و در برنامهریزی جهت کاهش انواع گوناگون خشونت و عواقب آن مورد استفاده قرار گیرد.
سالمندان در آمار ایران
در ایران ٨٦،١درصد سالمندان، با همسر یا همسر و فرزندان خود زندگی کرده و ٧.٣ درصد در تنهایی به سر میبرند و تنها عده بسیار کمی از آنان (١٠ تا ١٥هزار نفر) ساکن خانه سالمندان هستند. ٨٥.٩درصد مردان سالمند و ٧٢.٩درصد زنان سالمند در منازل ملکی زندگی میکنند. ١٦.٣درصد از زنان سالمند نزد فرزندان و اقوام و ٤.٤درصد از مردان سالمند در خانههای استیجاری ـ رهنی زندگی میکنند؛ در کل میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که ٧٩.٩درصد از سالمندان در خانههای ملکی و ٩.٩درصد آنها نزد فرزندان و اقوام خود زندگی میکنند. افراد تحت پوشش کمیته امداد امام (ره): حدود ١٥٠٠٠٠٠ نفر، افراد تحت پوشش بهزیستی: حدود ٢٨٥٠٠٠٠ نفر، افراد تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی - بازنشستگی کشوری و لشگری حدود ١٧٠٠٠٠٠ نفر تخمین زده میشود و حدود ٢٥درصد سالمندان از هیچگونه بیمه درمانی و اجتماعی برخوردار نیستند. ١٥درصد از سالمندان شاغل و ٨٢.٣درصد غیرشاغل هستند؛ بیشترین فراوانی وضع فعالیت زنان سالمند مربوط به زنان خانه
بررسىها نشان مىدهد که سالمندان تنها یکدرصد از مجموع قوانین تصویب شده را دارا هستند که از این مقدار ۶۲درصد اقتصادى، ۲۲درصد اجتماعى و ۱۶درصد رفاهى و بهداشتى است. دقت در همین سهم ناچیز نشان مىدهد که اغلب این مصوبات نیز به صورت پراکنده یا در قالب آییننامههاى اجرایى دولت و سازمانها است، همچنین نگاهى به مصوبات اجتماعى، آنچنان که گفته شد ۲۲درصد از مجموع یکدرصد سهم سالمندان از کل قوانین مصوب، نشان مىدهد که این مقدار نیز اعتناى خاصى به مسائل و ضرورتهاى خاص و عمیق سالمندان نداشتهاند.
زنان سالمند
عموما زنان سالمند بیش از مردان سالمند و سالمندان تحریکپذیر و عصبی بیش از سالمندان مطیع و فرمانبردار و سالمندان بیمار و معلول بیش از سالمندان سالم، گرفتار آزار میشوند. زنان سالمند آسیبپذیرتر هستند و علت این امر عموما معلولیت، بیو گی، دسترسی کمتر به منابع، تحصیلات کمتر، حمایت اجتماعی کمتر، چالشهای موجود، باورهای غلط عنوان میشود.
- مشکلات روحی: به ویژه دیداری و شنیداری
- مشکلات حرکتی: معمولا درد مفاصل، موجب عدم تحرک و خانه نشینین سالخوردگان میشود
- کاهش نیرو: به علت تغییرات فیزیولوژیکی بدن
- بی خوابی
- فراموشی: به علت تغییرات فیزیولوژیکی مغز به خصوص در حافظه کوتاه مدت
- کمبود در آمد: به علت از کار افتادگی و نداشتن شغل تمام وقت
- بازنشتگی: اوقات خالی و بدون برنامهای که ره آورد دوران بازنشتگی است احتمالا از عزت نفس و ارزشی که فرد برای خود قایل است میکاهد.
- تنهایی: سالخوردگان معمولا احساس تنهایی میکند، زیرا که فرزندانشان معمولا ازدواج کرده و آنان را ترک کرده اند هم چنین مرگ همسر نیز به شدت میتواند براحساس تنهایی آنها بیفزاید بعلاوه به علت ناتوانی حرکتی نمیتوانند از خانه خارج شوند و با دیگران در ارتباط باشند
- عدم توانایی تولید مثل: به ویژه در زنان به علت یائسگی
- استقلال فرزندان: استقلال خواهی فرزندان موجب میشود که پدران و مادران سالخوده تنها بمانند در این احساس در آنان به وجود میآید که دیگر مسئولیتی ندارند و مثمر ثرم نیستند.
- کاهش سطح انگیزش: برخی از افراد مسن تصور میکند که، چون به تدریج به مرگ نزدیک میشوند دیگر علتی برای کار و فعالیت و لذت بردن از زندگی وجود ندارد.
- تغییر محل سکونت: به طور اجباری پس از فوت همسر ممکن است فرزندان تصور کنند که راحتی و آرامش والد آنها در این است که در مکانی کوچکتر و یا نزدیک محل سکونت آنها زندگی کند به این ترتیب پدر یا مادر خانهای را که یک عمر در آن زیسته اند و برایشان خاطره انگیز است به ناچار باید ترک کنند؟
- از دست دادن عزیزان: مثل بستگان نزدیک به ویژه همسر، فرزند، دوستان
- افزایش وابستگی به دیگران: معمولا زمانی فرا میرسد که پدر و مادر به فرزندان خود وابستگی شدید پیدا میکنند. اولا ممکن است بر اثر بیکاری و فقدان درآمد هزینههای دارویی پیش بینی نشده و .. فرد به کسانی وابستگی پیدا کند که قبلا به او وابسته بوده اند ثانیا شخص سالخورده به دلیل مشکلات جسمانی، روانی و بیماری امکان دارد نتواند بسیاری از کارهای خود را انجام دهد. از این رو به دیگران نیاز دارد تا از لحاظ تغذیه، نظافت و مراقبتهای پزشکی او را یاری دهند.
- نگرش منفی نسبت به سالخوردگان: عدهای از سالخوردگان پیری را زمان فراغت و انجام کارهای نا اتمام میدانند، ولی برخی از آنان که به حیات نگرش منفی دارند به این دوره به عنوان پایان راه مینگرند به خصوص اگر شاهد مرگ دوستان همسن و سال، همسایگان و هسمر باشند مرگ را به خود نزدیک احساس میکنند.
بی خوابی در سالمندان
بهداشت روانی انسان بیش از هر چیز در گرو نحوه تامین نیازهای اساسی اوست و خواب به عنوان یکی از حیاتیترین نیاز جسمی، ذهنی و عاطفی انسان از ابعاد و دیدگاههای مختلف از اهمیت ویژهای برخوردار است. خواب راحت از نشانههای سلامت جسم و آسایش روان است.
امروزه تعداد کسانی که به علتهای مختلف نمیتوانند اغلب شبها خواب راحتی داشته باشند بسیار قابل ملاحظه اند بررسیها نشان میدهند که یکی از مشکلات سالمندی بی خوابی است که با افزایش سن شدت مییابد.
در ضمن الگوی بی خوابی با تغییر سن تغییر مییابد. فرضا سالمندان اغلب از بیداریهای طویل و مکرر در طول شب و یا سحرخیزی شکایت دارند. بسیاری از سالمندان از تغییرات طبیعی خواب در گروه سنی خود مخصوصا عدم توانایی کافی در رسیدن به یک دوره طولانی خواب مداوم آگاه نیستند. با افزایش سن خواب سبکتر و نامنظمتر میشود اگر یک سالمند از تغییرات طول مدت و کیفیت خواب آگاه نبوده و به روال هر شب به بستر میرود احتمالا ساعت ۴ تا ۵ صبح بیدار خواهد شد. بسیاری از پژوهشگران خواب فکر میکنند که تنها عامل مهم در بهبود افراد سالمند تنظیم ریتم شبانه روزی آنهاست.
بهترین طریق رعایت برنامه خواب و بیداری بلند شدن از خواب در زمان یکسان بدون توجه به وقت یا مقدار خواب شب پیشین است. سالمندان غالبا صبحها در بستر میماننند، زیرا برای برخاستن از بسترها اجباری ندارند باید آنها را تشویق کرد تا برنامهای جهت مصرف غذا، ملاقات دوستان، قرار ملاقاتها قدم زدن و هر فعالیت احتمالی دیگر داشته باشند پای بند به این برنامه نه تنها ریتم خواب را تنظیم میکند بلکه یک زندگی پر تحرک و فعال را برای آنان فراهم میآورد که خواب را هم بهبود میبخشد.
در ضمن در سنین سالمندی کارایی مکانیسمهای تنظیم کننده حرارت بدن کمتر میشود، به طوری که احساس سرما در بستر میتواند با خواب تداخل پیدا کند. مشکلات مربوط به برگشت غذا از معده به مری ممکن است مستلزم اجتناب از طرف غذا در شب و تنظیم تشک برای بالا نگه داشتن سر در موقع خواب باشد. نیاز به دفع ادرار مکرر در سالمندان مبتلا به فشار خون بالا علت اغلب بیدار شدنهای مکرر است. این مشکل را میتوان با کم کردن مصرف مایعات در هنگام شب کاهش داد.
علاوه بر توصیههای بهداشتی که برای پیشگیری از بی خوابی سالمندان مطرح شد، طرحها و اندیشه های درمانی دیگری ارائه شده. به عنوان مثال طرفداران بر انگیختگی جسمانی معتقدند که افراد کم خواب برانگیختگی فیزیولوژیکی و تنش ماهیچهای زیادی دارند که با خواب در تعارض است. این طرفداران عقیده دارند که استحمام با آب گرم، گوش دادن به موسیقی یا صدای امواج و قدم زدن راههای پیشنهادی برای کاهش بی خوابی میدانند.
چرا افراد سالخورده اطمینان خود را نسبت به اطرافیان از دست میدهند؟
برای جواب دادن به این سوال که چرا افراد سالخورده معمولا اطمینان خود را نسبت به اطرافیان از دست میدهند و یا نسبت به همه بدبین میشوند ابتدا باید توضیح مختصری درباره افت بینایی، شنوایی و چشایی در افراد مسن داده شود.
اختلالا ت. بینایی
مهمترین اختلالات بینایی عبارتند از: نزدیک بینی، دور بینی و پیر چشمی یا تقلیل قابلیت تغییر پذیری عدسی چشم که به تناسب ازدیاد سن بیشتر شده در نتیجه قدرت تطابق چشم را کاهش میدهد. اختلالاتی که تحت عنوان آستیگماتیسم از آنها نام برده میشود همه از بی نظمیهایی است که در انحنا قرینه یا عدسی چشم به وجود میآید و اغلب با نزدیک بینی همراه است. در حالت آستیگمات تصاویر اشیا کم و بیش تغییر شکل پیدا میکند و بطور نامساعد تشخیص داده میشود. افراد آستیگمات اگر به یک ساعت دیواری نگاه کنند بعضی از اعداد آن را پررنگ و بعضی دیگر را کمرنگ میبینند.
خوشبختانه امروزه بسیاری از اختلالات بینایی به کمک عینک برطرف میشود. استفاده از عینک نیاز به یک دوره سازگاری دارد بدین ترتیب که فرد باید خود را با آن سازگار کند، در غیراین صورت آسیبهای مهمتری را خواهد دید. البته امروزه استفاده از عینک عمومیت پیدا کرده و کسی آن را عیب نمیداند. سازگاری با استفاده از عینک مخصوصا در سنین بالا اهمیت پیدا میکند، زیرا در این سنین انسان بالاجبار باید از دو عینک استفاده کند یکی برای نزدیک و یکی برای دور.
اگر افرادی که به اختلالات بینایی مبتلا هستند نخواهند آنها را به کمک عینک بر طرف کنند از خواندن روزنامه، کتاب و استفاده از تلویزیون محروم خواهند شد و در نتیجه روز به روز تماس خود را با دنیای خارج محدود خواهند کرد. این محدودیت به احتمال زیاد اختلالات رفتاری به دنبال خواهد داشت که منشاء بروز یکی دیگر از مشکلات سالمندی یعنی بی اعتمادی به اطراقیان میگردد.
افت شنوایی
افت شنوایی یعنی کاهش توانایی در شنیدن اصوات آزمایشها نشان میدهد که افت شنوایی با افزایش سن رابطه دارد. خوشبختانه این افت کامل نیست بدین معنا که افت شنوایی برای بعضی از فرکانسها حاصل میشود.
هر اندازه سن انسان بالاتر رود به همان اندازه اصوات بم را بهتر میشنود و در مقابل توانایی شنیدن اصوات زیر را از دست میدهد. وقتی توانایی اخذ اصوات زیر آسیب میبیند درک کلام نیز با دشواری روبرو میشود. زیرا حروف بی صدا مثلا ب، پ.، ت.، ث، ج، به علت فرکانس بالایی که دارند خوب شنیده نمیشوند و انسان خیال میکند که اطرافیان زمزمه میکنند
عدم توانایی درک کامل کلمات موجب میشود که فرد اطمینان خود را نسبت به اطرافیان خود از دست بدهد. یعنی گفت:های آنها را درست نشنود و آنها را متهم کند که از او حرف میزنند حال اگر این حالت زیاد طول بکشد و فرد نخواهد به کمک سمعک شنوایی خود را اصلاح کند تمایلات خود بزرگ بینی پیدا میکند یعنی نسبت به همه بدبین میشود و خیال میکند همه در پی آزار او هستند و میخواهند او را از بین ببرند.
پس:
در مواقع افت شنوایی حتما باید از سمعک استفاده کرد تا از بروز اختلالات روانی احتمالی جلوگیری شود.
دگرگونی حس بویایی و شنوایی
حس چشایی با بویایی رابطه بسیار نزدیکی دارد و با افزایش سن دگرگون میشوند. بدین ترتیب که افراد مسن بو و مزه غذا را خوب تشخیص نمیدهند و در نتیجه شکوه و شکایت آغاز میکنند و دایما بهانه میگیرند. میدانید که برای معطر شدن غذا از ادویه استفاده میکنند غافل از این که در سنین بالا تحمل در مقابل غذاهای تند کم میشود. یعنی افراد مسن به خوردن غذاهای که ادویه دارند تمایل نشان نمیدهند و این دگرگونی دشواریهایی را هم برای دیگران و هم برای خود آنها به همراه میآورد. این دشواریها مسلما بر روابط آنها تاثیر میگذارد و احتمالا درگیریهایی را به وجود میآورد که نتیجه آن ناسالم شدن محیط زندگی خواهد بود. پس لازم است که اطرافیان این واقعیتها را بدانند و خیال نکنند که افراد مسن از روی عمد یا لج بازی از خوردن بعضی غذاها امتناع میورزند.
سوء تفاهم و شناخت مردم درباره پیری و پیران
برخلاف عقیده عمومی مردم اغلب پیران خیلی خوب و زود تغییرات زندگی را از جوانی و میانسالی به پیری میپذیرند و به سهولت قبول میکنند که دوره جوانی آنها گذشته است و باید اکنون در ۶۵ یا ۷۰ سالگی طرز زندگی نوینی را بپذیرند، ولی به اقتضای سن و زمان نباید بکلی حرکت و جنبش و ورزش و خوشی و شادکامی جوانی و میانسالگی را ترک کنند و گوشه گیری و دوری از اجتماع و فرار از معاشرت با دوستان و همسالان را اختیار کنند.
باید بدانیم که پیری مشکل و مسئله دشواری نیست بلکه در واقع ورود به آخرین مرحله در دوران عمر و زندگی است. پیری پس از جوانی یک عالم دیگر نیست پیری هم مانند مراحل گذشته زندگی به سهم خود هم لذت و هم رنج و الم دارد، هم حسن و محسنان زیادی را شامل است و هم سختی و ناتوانی دارد. اما در بسیاری از جوامع انسانی مردم پیران را به چشم بیچاره، ناتوان، تنها، بی فایده و بیکار نگاه میکنند.
ولی حقیقت امر این نیست و این گونه عقاید و تصورات واهی بلکه خطاست، زیرا اغلب مردان و زنان بیش از ۶۰،۶۵،۷۰ سال و حتی به بالا از لحاظ بهداشت و صحت مزاج و بدن و خور و خواب و رفتار و گفتار کاملا عادی و سالم هستند و میتوانند فعالیتها و کارهای معمولی و مربوط به خودشان و حتی افراد جوان خانواده را انجام دهند و همواره تنهایی خودشان را غالبا به تالیف و ترجمه و تحقیق و تدوین آشکار علمی و ادبی و هنری میگذارند؛ بنابراین باید بدانیم که:
اندیشههای نادرست در مورد پیران باعث رنجیدن افراد سالخورده میشود و حتی گروهی از آنان را به قبول این باورهای نادرست درباره خود وا میدارد بیشتر پیران تا ماههای آخر عمر خودتواناییهای قابل ذکری دارند و هرگز نباید آنان را از بسیاری از عرصههای زندگی کنار گذاشت. در عین حال نباید انتظارات بیجا از سالخوردگان داشت.
دیدگاه تان را بنویسید