غذاخوردن از سر نیاز یا رغبت؟

کد خبر: 776397

نیاز یا (گرسنگی) احساسی درونی است که فرد را به سوی خوردن تحریک می‌کند، و این احساس واقعی بوده و در اثر کمبود قند خون یا کم شدن حجم معده ایجاد می‌شود.

غذاخوردن از سر نیاز یا رغبت؟

سرویس سبک زندگی فردا: آیا می‌دانید چرا چاق‌ها سر سفره بیشتر از دیگران می‌خورند؟

خانم چاق: خیر.

به نقل از کرمانی : مشکل این است که چاق‌ها بین دو واژه مهم در تغذیه فرق نمی‌گذارند.

غذاخوردن از سر نیاز یا رغبت؟

خانم چاق: این دو واژه چیست؟

- اول واژه ِ" نیاز " و دوم واژه " رغبت " به خوردن یا اشتهی.

خانم چاق: فرق بین این دو واژه چیست؟

- نیاز یا (گرسنگی) احساسی درونی است که فرد را به سوی خوردن تحریک می‌کند، و این احساس واقعی بوده و در اثر کمبود قند خون یا کم شدن حجم معده ایجاد می‌شود. امّا رغبت یا میل به خوردن، یک نوع تحریک درونی به سوی خوردن، بدون وجود نیاز واقعی یا وجود کمبود حقیقی قند، و بیشتر جنبه رفتار ارثی دارد. به همین دلیل است که متخصّصین تغذیه می‌گویند بهتر است چاق‌ها پس از رفع احساس گرسنگی، بلا فاصله سفره را ترک کنند. زیرا اگر سر سفره بمانند به خوردن ادامه می‌دهند. می‌دانید چرا؟

خانم چاق:، چون احساس سیری نمی‌کنند، ولی چرا چاق‌ها این احساس را ندارند؟

- احساس سیری در سه حالت ایجاد می‌شود:

۱ـ پر شدن معده

۲ـ افزایش قند خون

۳ـ پس از ۲۰ دقیقه از شروع غذا

خانم چاق:، ولی چرا ما چاق‌ها سر سفره احساس سیری نمی‌کنیم؟

- زیرا:

۱ - خداوند برای لاغر‌ها یک معده کوچک خلق کرده، که با دو لقمه پر می‌شود. اما چاق ها، گویا خداوند معده آنان را از ماده استرج خلق کرده! هم بزرگ است هم انعطاف پذیر! به صورتی که اگر همه سفره را هم بخورند باز هم پر نمی‌شود، پس یکی از عوامل احساس سیری حذف شد.

۲ -، اما قند خون، بدن انسان نزدیک به دو ساعت نیاز دارد که غذای خورده شده را هضم و سپس جذب کند و آن را به قند گلوکز تبدیل کند تا احساس سیری ایجاد شود. ولی هیچ کس، دو ساعت سر سفره نمی‌نشیند.

۳ - چاق‌ها آنقدر سریع می‌خورند که در اولین ده دقیقه، سفره را کن فیکون می‌کنند و اجازه نمی‌دهند که ۲۰ دقیقه بگذرد تا فرمان سیری به مغز برسد.

خانم چاق: پس چاق‌ها همیشه باید با احساس گرسنگی و رغبت سفره را ترک کنند؟

- این یک حقیقت تلخ است که چاق‌ها باید قبول کنند. ولی متاسفانه این حقیقت را انکار می‌کنند. احادیث زیادی در این مورد نقل شده

(نَحْنُ قَوْمٌ لا نَأکُلْ حَتّی نَجُوعْ وَ إذا اَکَلْنَا لا نَشْبَعْ)

(ما قومی هستیم که تا گرسنه نشویم، دست به غذا نمی‌زنیم واگر غذا خوردیم قبل از اینکه سیر شویم دست از غذا خوردن بر می‌داریم).

خانم چاق: پس چه زمانی سفره را ترک کنیم؟

- وقتی احساس کردی که نیازت را از غذا گرفته‌ای.

خانم چاق: پس رغبت و میل به خوردن را چکار کنیم؟

- آن را باید پایمال کنید.

خانم چاق: مگر می‌شود که رغبت هارا را پایمال کرد؟

- آیا شما طلا دوست ندارید؟

خانم چاق: بله. خیلی زیاد دوست دارم ما زن‌ها عاشق طلا هستیم.

- اگر روزی منزل یکی از دوستان ثروتمندتان باشید و در آن منزل چندین سرویس طلا وجواهرات گران قیمت وجود داشته باشد، وشرایط طوری باشد که بتوانید یکی دوتا از قطعات طلا را بردارید، و صاحب خانه حتی شک هم به شما نکند، آیا این کار را می‌کنید؟

خانم چاق: غیر ممکن است که دست به این کار بزنم.

- مگر عاشق طلا نیستید؟

خانم چاق: عاشق طلا هستم، ولی هرگز این کار را نمی‌کنم.

- صاحب این طلا‌ها به هیچ وجه به شما شک نخواهد کرد، پس منتظر چه هستید؟ فرصت خوبی است و شانس به شما رو آورده، بهتر است فرصت را غنیمت بشمرید و فوری رغبت و عشقی را که دارید ارضا کنید.

خانم چاق: حرفش را نزنید دکتر! من این کار را نمی‌کنم.

- پس این همه رغبت و میل شما چه شد؟

خانم چاق: با آرمان‌های اسلامی و انسانی که دارم، توانستم این رغبت‌ها را پایمال کنم. زیرا اسلام به ما می‌گوید به مال دیگران دستبرد نزنید و سرقت نکنید، زیرا سرقت کار زشتی است و خداوند سارق را دوست ندارد.

- پس شما توانستید با ایمانی که دارید در مقابل رغبتتان و امیالتان ایستادگی کنید، و کلمه "نه " را در زمان مناسب بگویید؛ بنابراین ما می‌توانیم میل وهوس‌های خود را در تغذیه نیز پایمال کنیم، به شرط این که آرمان‌های والاتری داشته باشیم که بتواند با آن میل و رغبت‌ها مقابله کند و فرمان‌های بخور بخور را سرکوب کند.

اینجاست که اراده قوی اثر خود را می‌گذارد و فرمان‌های مضر را کنترل می‌کند.

خانم چاق: آقای دکتر لطفاً دوباره کلمه "اراده" را برای من تعریف کنید.

-توانایی نه گفتن به امیال و هوس‌ها را اراده می‌گوییم.

خانم چاق: می‌توانید مثال دیگری برای توضیح آن بزنید؟

- فرض کنید هوا گرم است و شما بیرون از منزل هستید و تشنگی به شما غلبه کرده است. به نزدیک‌ترین سوپر مارکت می‌روید. در یخچال را برای خرید یک بطری آب معدنی باز می‌کنید و نوشابه‌های تگری، چشمتان را می‌گیرد و رغبت یا امیال ارثی شما را به نوشیدن نوشابه دعوت می‌کند. اما شما خوب می‌دانید که نوشابه ۱۲۰ کالری دارد، یعنی معادل دوازده حبه قند کالری دارد و هر نوشابه، پانزده گرم چربی می‌سازد. علاوه بر این، نوشابه یکی از عوامل مهم ایجاد پوکی استخوان به حساب می‌آید و گاز موجود در آن، معده را آزار می‌دهد؛ و نزدیک همان نوشابه‌ها، آب معدنی است که نه چاق می‌کند، نه استخوان را پوک می‌کند و نه معده را آزار می‌دهد. این جا از شما سؤال می‌کنم، عقل شما کدام را پیشنهاد می‌کند؟ نوشابه یا آب معدنی؟

خانم چاق: عقل حتما آب را ترجیح می‌دهد.

- میل و هوس شما کدام را ترجیح می‌دهد؟

خانم چاق: حتما نوشابه تگری را ترجیح می‌دهد.

-در آن شرایط کدام را انتخاب می‌کنید؟ شما در دو راهی گیر کرده اید. در این زمان اراده شما مورد آزمون قرار گرفته.

اگر توانستید به" رغبت "و امیال " نه" بگویید و آب را بنوشید، انسان با اراده‌ای هستید. امّا اگر توانایی " نه" گفتن را نداشته باشید و نوشابه را انتخاب کنید، این نشانه ضعف اراده است (شما توانایی گفتن نه را دارید، ولی از این توانایی امروز استفاده نکردید)

خانم چاق: آیا اراده‌ی قوی ارثی است؟

- ما با اراده قوی یا ضعیف به دنیا نمی‌آییم. اراده اکتسابی است، ارثی نیست.

خانم چاق: آیا اراده ضعیف را می‌توان قوی کرد؟

- مردم فکر می‌کنند که مختصات انسان غیر قابل تغییر است. اما آدمی به طور شگفت انگیزی یک موجود سازگار است. مثلاً افراد کم رو و خجالتی می‌توانند یاد بگیرند از لحاظ اجتماعی افرادی کارآمد باشند. یا افرادی که ترس‌های خاص دارند، می‌توانند بیاموزند نترس و جسور بار بیایند. افراد چاق نیز می‌توانند بیاموزند رفتار‌های غذایی خود را تغییر دهند.

خانم چاق: اگر این طور است، پس چرا بیشتر مردم در تغییر رفتار خودشان شکست می‌خورند؟

-، زیرا کنترل بیشتر رفتار‌های انسان، جزو رفتار‌های ناخودآگاه است و، چون ناخودآگاه فرمان را از عقل ظاهر نمی‌گیرد بنابراین اینگونه تغییر ممکن است، ولی بسیار وقت گیر و سخت است.

عادت‌های غلط طی سال‌ها ریشه دار شده اند. با این وجود هرچه را تا به حال آموخته ایم، می‌توانیم فراموش کنیم و روش‌های جدید را جایگزین کنیم. البته این تغییر بسیار وقت گیر و سخت، ولی امکان پذیر است.

خانم چاق: آقای دکتر لطفاً یک مثال بزنید.

- چاق‌ها عادت کرده اند که تند تند غذا بخورند. قاشق را در بشقاب نمی‌گذارند و لقمه را قبل از اینکه خوب بجوند می‌بلعند. این عادت غلطی است، آیا شما می‌توانید آن را تغییر دهید؟

خانم چاق: بله آقای دکتر این کار آسان است.

-به نظر من این کار امکان پذیر است، ولی بسیار سخت‌تر از آن چه تصورش را می‌کنید و همچنین وقت گیر است و چندین ماه آموزش و وقت می‌طلبد، تا بتوانید آن را تغییر دهید.

خانم چاق: آقای دکتر چندین ماه زیاد است؟

- آن تغییر را امتحان کنید، اگر توانستید بعد از دو ماه این عادت را تغییر دهید، یک انسان موفق و با اراده هستید، اگر بتوانید قاشق را که از دهان در آوردید در بشقاب بگذارید و آهسته غذایتان را بجوید و از خوردنش لذت ببرید. بعد از اینکه لقمه را کاملا جویدید و بلعیدید، قاشق را مجددا از بشقاب بردارید و لقمه بعدی را بخورید.

با این روش می‌توانیم تک تک عادت‌های غلط در تغذیه خود را تغییر بدهیم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت