بازنمایی مخدوش خشونت خانگی در آخرین اثر تهمیه میلانی

کد خبر: 731295

از ویژگی‌های مهم فیلم نمایش خدمات اجتماعی از جمله مشاوره به آسیب‌دیدگان خشونت خانگی است. مَلی که از همه اطرافیان و خانواده ناامید می‌شود، با مشاوره گرفتن از مراکزی که به زنان خشونت‌دیده مشاوره می‌دهند، درصدد است زندگی خود را نجات دهد.

سرویس سبک زندگی فردا: « مَلی و راه‌های نرفته‌اش» کاری دیگر از تهمینه میلانی کارگردان زنی است که آثارش در موضوع زن همیشه پرچالش بوده است. میلانی در «مَلی و راه‌های نرفته‌اش» درصدد نمایش خشونت خانگی است. مقوله خشونت خانگی از مقوله‌های جدی است که در دهه‌های گذشته، حجم وسیعی از پژوهش‌های اجتماعی را به خود معطوف کرده است و جریان‌های دفاع از حقوق زنان از آن بسیار سخن می‌گویند. همین بذل توجه به مسأله خشونت باعث شده است درباره خشونت علیه زنان، تولید ادبیات و دانش نظری صورت گیرد و امروزه پرداختن به مقوله خشونت زوایای بسیاری پیدا کرده است. در ادامه این یادداشت را به نقل از مهرخانه بخوانید.

بازنمایی مخدوش خشونت خانگی در آخرین اثر تهمیه میلانی

در ادبیات علوم اجتماعی خشونت علیه زنان را فقط به خشونت فیزیکی اطلاق نمی‌کنند بلکه با خشونت‌های روانی، اقتصادی و جنسی نیز مواجه هستیم که هرکدام به نوعی آزارهایی که به زنان می‌رسد را توضیح می‌دهد. حاصل همین تولید نظر و دیدگاه موجب شده است که سازمان‌ها و رویه‌های بین‌المللی در مقوله خشونت علیه زنان، نیز اسنادی را تولید کنند.

در کشور ما نیز مسأله خشونت علیه زنان مورد توجه قرار گرفته است. این مقوله در ادبیات بزرگان و علمای دینی با مفاهیمی‌ مانند ظلم ارتباط مستقیمی‌ دارد و بزرگان دینی درصدد حذف و رفع ظلم از زنان هستند و رفع ظلم را هم متأثر از تربیت دینی و اخلاقی جامعه و هم حقوق و رویه‌های قضایی می‌دانند.

جریان دفاع از حقوق زنان در ایران نیز به موضوع خشونت توجه نشان داده است. اما به نظر می‌رسد گاهی این جریان با بسط مفاهیم و مقولات مسأله خشونت علیه زنان، مفهوم مبسوط و گسترده‌ای از خشونت ارائه می‌دهد؛ به نحوی‌که تصویر ارائه‌شده از خشونت علیه زنان توسط آنان بسیار فراگیر بوده و بسیاری از زنان ایرانی را در برمی‌گیرد. این جریان مصادیقی از خشونت ارائه می‌دهد که شامل رگه‌هایی از خشونت می‌شود که در دیدگاه عموم تلقی به خشونت نیست و سرمایه‌گذاری برای رفع این‌گونه خشونت‌ها عملاً مسأله خشونت را به مسأله‌ای فانتزی فرو می‌کاهد و همین امر مسأله خشونت را از امری واقعی و مهم به مقوله‌ای جانب‌دارانه و فمینیستی تبدیل می‌کند.

میلانی در پرداختن به مقوله خشونت خانگی در فیلم اخیرش موفق عمل نکرده است. تصویر ارائه‌شده از خشونت خانگی توسط او، تصویری غیرواقعی است. همین امر موجب شده است که مخاطب فیلم را جدی نگیرد. دلیل عدم موفقیت او این است که آثارش از نوعی تصویرسازی و بازنمایی غلوشده رنج می‌برد. در این اثر ما با خانواده‌هایی مواجه هستیم که مابه‌ازاء خارجی به راحتی نمی‌توان برای آنان یافت. نه این‌که این‌گونه خانواده‌ها وجود نداشته باشند بلکه کنش و واکنش‌های تصویرشده در این فیلم، در خانواده ایرانی جایگاه کمتری دارد.

خانواده مَلی، خانواده‌ای سنتی است که بردار، خواهرش را مورد کنترل و عتاب و خطاب قرار می‌دهد؛ مادر خانواده درگیر سریال‌های ترکیه‌ای است؛ مَلی دختر به شدت ساده و عاطفی است و بر رفتار پدر نیز منطقی حاکم نیست. تا این‌جا تصویر ارائه‌شده هر چند بیشتر روابط حاکم بر چند سال گذشته خانواده ایرانی را نشان می‌دهد، اما پذیرفتنی است. از آن‌جا تصویر ارائه‌شده بیشتر شاذ می‌شود که همین خانواده حتی علی‌رغم ضرب و شتم جدی دخترشان توسط همسرش و سقط فرزندش، به خاطر آبرو او را به خانه همسر روانه می‌کنند. یا در مقابل دامادشان که مرتکب خشونت‌های فیزیکی جدی علیه دخترشان می‌شود هیچ‌گونه رفتار حمایت‌گرانه از دخترشان نشان نمی‌دهند؛ گویی بیشتر شرمنده رفتار دخترشان هستند و رفتار دامادشان را توجیه می‌کنند. تصویر ارائه‌شده از رابطه مَلی با مادرش هم در حالی‌که مَلی خواهری ندارد، قابل پذیرش نیست؛ هیچ‌گونه رابطه عاطفی بین این دو برقرار نیست و مادر حمایت مادرانه و زنانه‌ای از مَلی نمی‌کند.

خانواده سیا (شوهر مَلی)، خانواده‌ای است که با تجربه خشونت رشد و نمو کرده و حالا چرخه خشونت را در درون خود بازتولید می‌کند و اعضای خانواده عمدتاً درگیر بازتولید خشونت هستند. مادر خانواده به شکل بی‌رحمانه‌ای هیچ توجهی به ضرب و شتم عروسش توسط پسر نشان نمی‌دهد و در مقابل فریادهای عروسش که طلب کمک می‌کند کمترین واکنشی نشان نمی‌دهد و حتی به عروس خود به خاطر اندک محبتی که از همسرش در برهه‌ای از زندگی می‌بیند حسادت می‌کند.

میلانی در این فیلم درصدد است نشان دهد در مسأله خشونت علیه زنان به‌ویژه خشونت خانگی با خلأهای قانونی مواجه‌ایم. در سکانسی پس از آن‌که همسایه‌ها پلیس را در جریان ضرب و شتم شدید مَلی قرار می‌دهند، پلیس مراجعه می‌کند و از مَلی می‌خواهد چنان‌چه توسط همسرش مورد آزار قرار گرفته است، شکایت خود را اعلام کند و مَلی در شرایطی که مورد تهدید همسر قرار گرفته، اعلام می‌کند که جراحتش به خاطر ضرب و شتم همسرش نیست و پلیس محل را ترک کرده و پرونده را مختومه اعلام می‌کند.

هر چند که خلأهای قانونی در مسأله خشونت خانگی غیرقابل انکار است و نیاز به لوایح و قوانین حمایتی در این زمینه احساس می‌شود، اما بیش از قانون، می‌بایست فرد خشونت‌دیده مورد حمایت خانواده و اجتماع قرار گیرد؛ به طوری‌که در همین فیلم شاهدیم در جایی که مطابق با قانون، سیا به زندان روانه می‌شود، خانوده مَلی به او اصرار می‌کنند که رضایت دهد و یا مادر همسرش به خاطر شکایت مَلی از سیا، او را مورد لعن و نفرین قرار می‌دهد. به همین دلیل در جایی‌که خشونت رخ داده است می‌بایست فرد خاطی هم در برابر اهرم قانون و هم کنترل اجتماعی مورد بازخواست قرار گیرد و چنان‌چه به آموزش و درمان برای رفع رفتارهای خشن نیاز دارد، در این زمینه نیز اقدام گردد.

از نکات غیرقابل پذیرش این فیلم، نمایش زندگی خواهر سیا است که به نوعی واسطه ازدواج مَلی و سیا نیز بوده است. «نیر» که در خانه پدری شاهد خشونت خانگی جدی بوده است و از ناحیه پدر و برادر مورد ضرب و شتم قرار گرفته، حالا در زندگی با همسرش، خشونت جنسی را تجربه می‌کند و برای برون‌رفت از این شرایط به خیانت روی آورده است. مَلی که در جریان این امر قرار می‌گیرد او را مورد عتاب قرار می‌دهد ولی سیر فیلم به سمتی می‌رود که می‌توان این استنتاج را کرد که او وضعیتی بهتر از مَلی در پیش دارد؛ هر چند این امر با ابهام نمایش داده شده است.

از ویژگی‌های مهم فیلم نمایش خدمات اجتماعی از جمله مشاوره به آسیب‌دیدگان خشونت خانگی است. مَلی که از همه اطرافیان و خانواده ناامید می‌شود، با مشاوره گرفتن از مراکزی که به زنان خشونت‌دیده مشاوره می‌دهند، درصدد است زندگی خود را نجات دهد. در خصوص این نحوه مشاوره چند نکته حائز اهمیت است: اول این‌که، در شرایطی که مَلی با مردی بدبین زندگی می‌کند، مشاوری که توسط مرکز مشاوره برای او قرار داده می‌شود، مرد است. دوم این‌که، در این سبک مشاوره، علی‌رغم عنوان فیلم، «مَلی و راه‌های نرفته‌اش»، شاهد مشاوره‌ای در جهت بهبود شرایط نیستیم بلکه مشاور بیشتر در نقش آگاهی‌دهنده حقوقی درصدد است مَلی را با حقوق قانونی‌اش آشنا و مسیر او را برای خلاصی از زندگی آسان کند؛ نه این‌که مسیرهایی که ممکن است به رفع مشکل منتهی شود را نشان دهد. سوم این‌که، علی‌رغم بغرنج بودن وضعیت مَلی، مشاوره در حد مشاوره تلفنی باقی می‌ماند و هیچ نقش مداخله‌گرانه‌ای از مشاور جهت ارتباط با خانواده مَلی، همسر او و یا دیگران نمی‌بینیم. درواقع میلانی، نقش اورژانس‌های اجتماعی را بیش از حد نشان داده است اما در ارائه این تصویر حداکثری لوازم و شرایط را لحاظ نکرده است.

در آخر، فیلم با موضوع مهمی‌که دارد، نتوانسته است آن‌چنان که شایسته است مخاطب را جلب کند و مهم‌ترین دلیل آن هم، نوع پرداخت میلانی به سوژه است. شاید اگر جای میلانی، با نام کارگردانان دیگر مواجه بودیم این فیلم می‌توانست در بازنمایی خشونت خانگی مؤثر واقع شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت