احساسات فرزندتان را در ۳ تا ۶ سالگی بشناسید
اضطراب و نگرانی کودکتان از جدایی، ممکن است در قالب شکمدرد یا سردرد نشان دادهشود. دردی که او احساس میکند، واقعی است اگرچه علتش روانشناختی است، نه جسمانی.
سرویس سبک زندگی فردا: در این مرحله از زندگی، یعنی بین سه تا شش سالگی کودک شما مهارتهایی را که در مراحل قبل تازه به دستآورده بود، گسترش میدهد. به نقل از سلامت نیوز ، از نظر تغییرات جسمانی، قد او حدود پنج تا هفتونیم سانتیمتر در سال رشد میکند؛ بنابراین در سن شش سالگی، دو سوم قدی را که در بزرگسالی خواهدداشت، به دستآوردهاست. در این مرحله کودک، لاغرتر میشود، ولی با استخوانبندی قویتر. مهارتهای هماهنگی و تعادل به تدریج در این دوره بهبود مییابد. تمام این موارد، توانایی او را در ارتباطات غیرکلامی افزایش میدهد. مهارتهای اجتماعیاش هم پیشرفت میکند و آگاهی اجتماعیاش قویتر میشود. در سن شش سالگی، دوستیهای فرزندتان بیشتر و طولانیتر میشود و پایهریزی موفقیتهای بعدی او در مدرسه، به این دوره بستگی دارد. در ادامه بهصورت مختصر، با احساسات کودکان در بازه سه تا شش سالگی، نشانهها و واکنشهای مناسب دربرابر آنها آشنا میشوید.
احساس جدایی
در این مرحله، کودک به بازیهای گروهی تمایل دارد و زمانی را در مهدکودک یا پیش پرستارش به سر میبرد؛ بنابراین تجربه جداشدنهای کوتاه مدت از شما را آغاز میکند. ابتدا در چنین موقعیتهایی لذت نمیبرد، اما به تدریج به آنها خو میکند.
نشانهها
اضطراب و نگرانی کودکتان از جدایی، ممکن است در قالب شکمدرد یا سردرد نشان دادهشود. دردی که او احساس میکند، واقعی است اگرچه علتش روانشناختی است، نه جسمانی. شروع این دردها ممکن است شب قبل از مهدکودک یا مدرسه رفتن باشد. گوشهگیری هنگام تجربه موقعیتهای جدید و رویارویی با آدمهای تازه و تعلل در لباس پوشیدن برای رفتن به مکانی که شما آنجا حضور ندارید، نشانههای دیگری است که خبر از اضطراب جدایی میدهد.
واکنش مناسب
کودکتان را مدتی پیش از تجربه جدایی، برای این موقعیت آماده کنید و او را ناگهان تنها نگذارید؛ صحبت کردن در اینباره و آشنا کردن او با محیط تازه، خیلی کمککننده است. به او اطمینان دهید حتی وقتی کنار هم نیستید، سرحال و ایمن خواهدبود. گرچه برای شما واضح است، اما کودکتان نیاز دارد که به او بگویید بعد از تمام شدن ساعات مشخصی دوباره کنار هم خواهیدبود. به فعالیتهای روزانهاش در غیاب شما، علاقه و اشتیاق نشان بدهید و درباره آنها احساس مثبتی در فرزندتان ایجاد کنید.
احساس برانگیختگی
حالا فرزندتان آنقدر بزرگ شدهاست که برای مواجهه با تجارب جدید به توانایی خود اعتماد بیشتری داشتهباشد. سطح برانگیختگی او بسیار بالاست و آستانه هیجانخواهیاش بهراحتی تحریک میشود. کودکتان هنوز به آن حد از پختگی نرسیدهاست که بداند وقتی به یک فعالیت جدید میپردازد، باید احتیاط و جنبههای مختلف آن را از قبل ارزیابی کند؛ بنابراین طبیعی است وقتی با اسکیت بازی میکند، خطرات بالقوه مثل حضور مردم و خودروها را ندیده بگیرد.
نشانهها
آشکارترین علایم هیجان و برانگیختگی، نشانههای جسمانی است، مثل این پا و آن پا کردن، وول خوردن و کاهش ناگهانی اشتها. چشمهای گشادشده و دهان تقریبا باز هم یعنی او در انتظار چیزی است که میخواهد اتفاق بیفتد؛ این انتظار ممکن است آنقدر بزرگ باشد که کودکتان را مضطرب کند. یک قرار تفریح یا عملی شدن وعده خرید یک اسباببازی محبوب، میتواند کودکتان را بسیار هیجانزده کند.
واکنش مناسب
یک رویداد یا فعالیت روزمره که برای شما خیلی عادی است، میتواند برای فرزندتان برانگیزاننده باشد و نشانههایی را که گفتیم در او ایجاد کند. درچنین مواقعی بهجای اینکه هیجان و انگیختگی او را محدود کنید، به او بپیوندید و اجازه دهید بفهمد از احساس او خوشحال هستید. تلاش برای آرام کردن او و دعوت به صبوری و کنترل خود، معمولا راه به جایی نمیبرد، درعوض درباره آن فعالیت تحریککننده با هم حرف بزنید.
احساس دوستی
در این سن، روابط دوستانه اهمیت زیادی پیدا میکند. کودک از طریق این روابط، جزئیات بیشتری درباره ویژگیها و نقاط قوت و ضعف خودش میفهمد. نکته مهم، اما این است که کودک شما در این مرحله ممکن است حساس شود، بترسد یا اطمینان پیدا کند که دیگران او را دوست ندارند. نشانههای زیر احتمالا به این معناست که فرزندتان میخواهد دوست داشتهشود، ولی از طرد شدن میترسد.
نشانهها
هنگامی که از مهد یا مدرسه برمیگردد، ناراحت و گریان است. خودش را به بچههای دیگر نزدیک میکند، حتی به کسانی که آنها را خیلی خوب نمیشناسد، طوری که آنها مجبورمی شوند او را در فعالیتهای خود شریک کنند. در تمام سنین، دوستی میتواند از طریق تماس بدنی بیان شود، اما این شکل از تماس در پنج، شش سالگی معمولتر است. فرزند شما ممکن است هنگام بازی با دوستش، دست او را بگیرد یا بیمقدمه بغلش کند.
واکنش مناسب
اگر کودکتان یاد بگیرد که چطور احساساتش را به روشنی منتقل کند، خیلی ساده لبخند بزند و برای مثال بگوید: «من از تو خوشم آمده و دوست دارم کنارت بنشینم»، احتمال کمتری وجود دارد که طرد شود. به او یاد بدهید چگونه با بچههای دیگر در بازیها مشارکت داشتهباشد، وسایلش را با آنها شریک شود، نوبت بازی را رعایت و از قوانین بازی پیروی کند. برگرفته از کتاب «زبان بدن کودکان»، نوشته «ریچارد وولفسون»، ترجمه «بهمن ابراهیمی»
دیدگاه تان را بنویسید