سرویس سبک زندگی فردا؛ محدثه انسینژاد: یکی از گزینههای پیش روی زوجهایی که به هر دلیلی صاحب فرزند نمیشوند، فرزندخواندگی است. گرچه بعضی زوجها بسیار سخت با این موضوع کنار میآیند ولی آسیه دوایی و همسرش با آغوش باز این مسئله را پذیرفتند، تا جایی که در روزهای اول ازدواج نیز به قبول سرپرستی یک کودک فکر میکردند. به این ترتیب این زوج پس از ۱۴ سال زندگی مشترک عاشقانه و پس از گذراندن تجربه تلخ فوت دو فرزندشان، صاحب یک دختر سه ماهه شدند. دختری که در حال حاضر دو سالی میشود که به قول خودشان قدم بر چشم آنها گذاشته است. خواندن این گفتوگو را به همه زوجهایی که صاحب فرزند نمیشوند و برای فرزندپذیری دچار تردید هستند، توصیه میکنم. در ادامه گفتوگوی فردا را با این مادر مهربان میخوانید.
همسرم از اولین روز ازدواجمان دوست داشت فرزندی را به سرپرستی قبول کنیم
خانم دوایی درباره ماجرای فرزندخواندگی و تصیمشان برای این کار این طور برایم میگوید:«من دو دفعه باردار شدم، اما هر دو بار فرزندان من سه روز بعد از به دنیا آمدن با وجود وزن خوب فوت میکردند. تشخیص دکترها متابولیک بود. من و همسرم با این وضعیت دیگر قید بچهدار شدن را زدیم و بلافاصله بعد از فوت فرزند دومم برای طی مراحل فرزندخواندگی به بهزیستی مراجعه کردیم. از طرفی همسرم از همان روزهای اول ازدواجمان دوست داشت فرزندی را به سرپرستی قبول کنیم. من همیشه احساس میکنم خداوند ندای قلبی همسرم را شنید»
بیشتر بخوانید: با جزئیات قوانین جدید فرزند خواندگی آشنا شوید
هیچ جایی برای ملاقات و تبادل تجربه خانوادههای فرزندپذیر وجود ندارد
ایشان با گلایه از این موضوع که هیچ جایی برای جمع شدن خانوادههای فرزندپذیر تدارک دیده نشده، میگوید:«علیرغم ميل باطنی ما هیچ جایی برای جمع شدن و تبادل تجربیات خانوادههای فرزندپذير وجود ندارد. فقط بعد از دو ماه که دخترمان را به خانه آورده بودیم، از طرف بهزیستی یک جلسه برای خانوادههای فرزندپذیر برگزار شد تا نکات مشترکی را به ما یادآوری کنند»
با وجود اینکه همسرم تک پسر خانواده است ولی هرگز از طرف خانوادهاش سرزنش نشدیم
دوایی با اشاره به این نکته که احساسشان نسبت به کودکی که به فرزندی قبول کردهاند، اصلا تفاوتی با کودک واقعی خودشان ندارد. درباره برخورد خانواده خودش و همسرش با این موضوع میگوید:«خدا را شاهد میگیرم، انقدر دخترمان برایمان عزیز است و مهرش به دلمان نشسته که احساسمان با پدر و مادرهای دیگر هیچ تفاوتی ندارد. جالب است بدانید که همسر من تک پسر خانواده است و معمولا خانوادهها در این مواقع دوست دارند از پسرشان نوهای داشته باشند، اما آنها ما را بسیار برای این کار تشویق کردند. یکی از نکاتی که بسیار برای ما عجیب و جالب است؛ شباهت بیاندازه دخترم به خانواده همسرم است. شباهتی که روز به روز بیشتر هم میشود»
بیشتر بخوانید: در کشور چند نفر متقاضی فرزندخواندگی هستند؟
دوست داشتیم یک کودک دیگر هم از بهزیستی بگیریم
او درباره علاقه خودش و همسرش برای پذیرفتن یک فرزند دیگر به فرزندخواندگی میگوید:«خیلی دوست داشتیم، دخترمان تنها نباشد. دنبال این ماجرا هم رفتیم، ولی به ما گفتند که فعلا اولویت با زوجهایی است که منتظر فرزند هستند، شرط دوم برای این کار این است که باید ۵ سال از آوردن فرزند اول گذشته باشد و اینکه بچه بعدی باید سناش هفت سال به بالا باشد که این مورد خودش کمی کار را برایمان سخت میکند»
سختگیری برای سپردن فرزند به زوجها زیاد ولی لازم است
وقتی از خانم دوایی از شرایط سخت فرزندخواندگی پرسیدم، ایشان ضمن تائید این موضوع، آن را برای فرزندخواندگی لازم دانستند:«بله شرایط سختی است؛ دو سال باید در نوبت باشید. بعد از آن دو ماه هم باید مراحل اداری، آزمایش و تشخیص هویت را انجام دهید. بازدیدهایی برای داشتن منزل، ماشین و حقوق انجام میدهند. نکته بعدی اینکه تا ۶ ماه فرزندخوانده مهمان خانواده محسوب میشود. بعد از ۶ ماه و بررسی وضعیت کودک، اجازه صدور شناسنامه را به خانواده میدهند. قبول دارم که سختگیریها زیاد است ولی این همه حساسیت لازم است؛ چه بسیار خانوادههایی که بعد از آوردن بچه به خانه پشیمان شدهاند و بچه را پس فرستادهاند. این یعنی فاجعه برای آن طفل معصومی که بازیچه هوسهای آنی یک خانواده میشود»
بیشتر بخوانید: ۷ نکته مهم که پیش از قبول سرپرستی کودک باید بدانید
خرید نوزاد راحت است ولی بهزیستی کودک سالم به خانوادهها تحویل میدهد
این مادر با تائید این موضوع که خرید نوزاد کار بسیار راحتی است، به خانوادهها توصیه کرد که به جای کار خلاف قانون، از بهزیستی کودک بگیرند:«خريد نوزاد قطعا خيلي راحت است، ولی در این مواقع مشكل سلامتی نوزاد مطرح میشود که از این لحاظ بهزيستی به خانوادهها کودک سالم تحویل میدهد. هرچند آن كودك هم مستثنی نيست و ممكن است در جوانی دچار بیماریهایی شود»
مسئله محرمیت برای بهزیستی اهمیت زیادی دارد
خانم دوایی با اشاره به مسئله محرمیت، دومین امتیاز بهزیستی را حساسیت روی همین موضوع ذکر میکند:«مسئله محرميت خيلی خيلی برای بهزيستی مهم است. مشاور در این باره برای ما میگفت موردی بوده كه بچه پسر را تا ١٥ سالگی پیش خودشان نگه داشتند، ولی وقتي به سن تكليف رسيده به بهزیستی پس دادند. به همین دلیل فقط در صورتی که این مسئله برای خانواده حل شود، کودک را به خانواده تحویل میدهند. برای حل این مسئله دو راه حل وجود دارد؛ اول اینکه كسی از افراد درجه يک زن و شوهر به بچه شير بدهد تا محرميت ايجاد شود. دومین راه حل نیز خواندن صیغهٔ محرمیت است»
بیشتر بخوانید: چگونه برای فرزندخواندهها پدر و مادر باشیم
شیر من روزی دختری بود که به فرزندی قبول کردیم
این خانواده که دخترشان را در سه ماهگی به خانه آوردهاند، با شیر مادر، مسئله محرمیت را حل کردند:«چون من بلافاصله بعد از فوت فرزندم اقدام كردم، شير داشتم. بهزيستي به شرطی كه بتوانم تا لحظهٔ تحويل فرزندم شيرم را نگه دارم، اجازه انجام مراحل اداری را داد. مدت دو ماه كه مراحل انجام ميشد، من با مشقت شيرم را نگه داشتم و بهزیستی هم این مسئله را چک میکرد. خوشبختانه دخترم با شير خودم به ما محرم شد. من فکر میکنم این شیر از ابتدا روزی این دختر بوده، همان طور که در دعای جوشن کبیر میخوانیم:«یا رازق طفل صغیر»
در سن ۶ سالگی به دخترمان موضوع فرزندخواندگیاش را میگوییم
خانم دوایی با اشاره به سختی مطرح کردن موضوع فرزندخواندگی برای دخترکشان، میگوید:«چون ما فرزندپذیریمان را از كسی پنهان نكرديم و در واقع با افتخار مطرحاش كرديم، میدانیم بالاخره روزی فرا میرسد که کسی این مسئله را به او بگوید. پس چرا آن فرد خود ما نباشیم؟ قطعا وقتی از زبان خود ما بشنود برایش بهتر است. در ضمن با تحقیقاتی که انجام دادیم بهترین سن برای گفتن این واقعیت به فرزندمان، سن ۶ سالگی است. در این سن میشود با قصه و داستان این موضوع را برایش بگوییم. شاید آن موقع درک درستی از این مسئله نداشته باشد ولی مثل بذری در دلش کاشته میشود و به مرور رشد میکند. حالا تصور کنید که این مسئله پنهان بماند و روزی متوجه شود که پذیرشاش برایش بسیار سخت باشد. به عنوان مثال وقتی در خانوادهای پدری از دنیا میرود، فرزندی که در سن ۶ سالگی است، ضربه کمتری میخورد تا آن فرزندی که در سن ۱۸ سالگی قرار دارد. ما معتقد هستیم که سن گفتن واقعیت به فرزند نباید زمانی باشد که باید تصمیمات مهمی مثل کنکور یا ازدواج بگیرد؛ این تداخل تصمیمات، پذیرش این موضوع را به مراتب برایش سختتر میکند»
بیشتر بخوانید: واقعیت را به فرزندخواندهها بگویید
من و همسرم معتقدیم این کودک نزد ما امانت است
وقتی از این مادر مهربان، درباره روزی پرسیدم که شاید دخترشان تصمیم بگیرد به دنبال گذشتهاش برود، گفت:«از آنجایی که حق کودکمان میدانیم خانوادهاش را پیدا کند، با وجود اینکه خیلی برایمان سخت است، ولی با تمام وجود در این مسیر به او کمک خواهیم کرد. در آخر تصمیم با خودش است که با ما بماند یا نه. هر چند این موضوع در کلام ساده است ولی تمام تلاشمان را میکنیم که حقی از فرزندمان ضایع نشود. در هر حال این کودک نزد ما امانت است»
وقتی دخترمان برای اولین بار ما را دید، چنان ذوقی کرد که کارمندان بهزیستی متعجب شدند
در حالی که ذوق را در چشمانش میتوانم ببینم، درباره لحظات شیرین مادریاش برایم چنین میگوید:«اگر به شما بگویم لحظه لحظهٔ تمام روزهایی که دخترمان قدم به چشم ما گذاشته برایمان خاطره است، باورتان میشود؟ همان لحظه اولی که ما را دید چنان ذوقی کرد که تمام کارکنان بهزیستی با تعجب و خوشحالی دور ما را گرفتند و گفتند چه جالب که این بچه به این سرعت با شما ارتباط گرفت. بار اولی که بغلاش کردم چنان محبتی از این بچه وارد قلبم شد که شبیه به معجزه بود. وقتی شبها در خواب دنبال بوی تن من میگردد، تا مطمئن شود کنارش هستم یا وقتی عید نوروز برای اولین بار به من گفت «مامان» یا وقتی در شب تولدم برای اولین بار کلمه «بابا» را به زبان آورد یا وقتی متوجه دلگرفتگیهایم میشود و با دستان کوچکاش نازم میکند، تمام اینها از بهترین و شیرینترین لحظات مادریام بود»
بیشتر بخوانید: بهترین زمان اعلام فرزندخواندگی
دوست ندارم عکس فرزندم در فضای مجازی منتشر شود و کسی برایش دلسوزی کند
این مادر با تاکید بر این نکته که به هیچ وجه دوست ندارد عکس فرزندش در فضای مجازی منتشر شود، گفت:«راستش من اصلا دلم نمیخواهد عكس فرزندم در فضای مجازی پخش شود، این حق طبیعی فرزندم است که نخواهد دیگران از زندگیاش باخبر شوند و با دلسوزیهای نابه جا او را مورد قضاوت قرار بدهد. من در اين باره باید امانت دار فرزندم باشم و به حقوقاش احترام بگذارم»
با تشویقهای ما یک زوج صاحب فرزندخوانده شدند و سه زوج دیگر پیگیر این کار هستند
خانم دوایی با اشاره به این نکته که از این انتخاب بسیار راضی است و دیگران را هم تشویق به فرزندپذیری میکند، گفت:«در هر موضوعی يك نفر باید اولین باشد تا ترس دیگران بریزد؛ همین اینکه به آنها بگوید که من این کار را انجام دادم و اتفاق بدی هم نیفتاد. ما انقدر از انتخابمان راضی هستیم که تا الان هر کس از ما راهنمایی خواسته با جان و دل تجربیاتمان را در اختیارش قرار دادیم. با تشویقهای ما خدا را شکر یک زوج صاحب فرزندخوانده شدند و سه زوج دیگر نیز پیگیر این موضوع هستند»
به زوجهایی که صاحب فرزند نمیشوند، توصیه میکنم در فرزندپذیری تعلل نکنند
ایشان در پایان توصیههایی هم داشتند به زوجهایی که صاحب فرزند نمیشوند:«توصيه میکنم زوجهایی مثل ما هرچه زودتر برای فرزندپذیری اقدام کنند، هر چند راه سختی در پیش دارند ولی نتیجه کار خیلی برایشان شیرین خواهد بود. معتقدم دنیا دو روز است، پس چرا ما با حسرت به بچههای دیگران نگاه کنیم، وقتی میتوانیم خودمان حس پدر و مادر بودن را تجربه کنیم. نگران عکسالعملها و حرفهای دیگران نباشید. اطرافیان به مرور شیفته این بچهها میشوند».
دیدگاه تان را بنویسید