سرویس سبک زندگی فردا: مؤمن باید همیشه آرزوی حج در سر داشته باشد، نه یکبار که هرسال: «اللَّهُمَّ ارزُقنی حَجَّ بَیتِکَ الحَرَام فی عامی هذا وَ فی کُلِّ عَام» (دعایماه رمضان) شاید بپرسید اینکه خیلی سخت و دشوار است، با این بعد مسافت و هزینههای بالا و زندگیهای پرمشغله مگر میتوان مدام به سفر حج رفت؟ تازه آن هم با این وضعیت عربستان و شیطنتهای سعودی و سختگیریهای وهابی! در ادامه این مطلب را به نقل از همشهری آنلاین بخوانید.
واقعیت ماجرا این است که بنای حج، سازنده و ارزشآفرین است. منطقی در تکتک سلولهای آن بارگذاری شده است که عالم و آدم را به رشد و تعالی میرساند. حج از جنس «حرکت» است. باید مدام در آن کوشید و راه پیمود. گشتن و گردیدن به دور یک خانه رؤیایی، دویدن و هروله کردن میان صفا و مروه، همه و همه بدان معناست که فلسفه حج از جنس «بندگی فعال و مجاهدانه» است؛ یعنی نباید نشست و نگاه کرد، برای رسیدن به خدا، باید پیمود و دوید و پرواز کرد؛ آن هم در یک مسیر صعودی نه در یک مسیر تکراری. انسان اجازه ندارد تکرار شود. باید مدام در حلقههای متناوبی به سمت بالا برود. آنقدر بالا که به خدا برسد و او را در نزدیکی خودش ببیند. این، تنها مسیری است که انسان باید بپیماید. اما او گاهی آنچنان در مکافات دنیا و فریبکاریهای آن گرفتار میآید که در قوس نزولینزولی افتاده و به تنگترین و باریکترین درهها سقوط میکند، آنچنان که از مقام حیوان نیز پستتر و تاریکتر میشود؛ «أُولئِک کَالأنعام بَل هُم أَضَلّ ُأُولئِکَ هُمُ الغافِلون» (اعراف - ۱۷۹). فشارهای نامرئی زیادی روی ماست تا حیوان شویم، تا به ببر و گرگ و کفتار و شیطان تبدیل شویم، تا دیگر خودمان
نباشیم و مسخ شویم. پس باید برای مقابله با این فشارها و غفلتها، سازوکار مجربی در زندگیمان بیابیم. یکی از بهترین راهها آن است که در سلسله آرزوها و آرمانهایمان دستکاری کنیم. گنجاندن آرزوی حج، در سپهر آرزوها و رغبتهای ما یکی از بهترین کارهاست.
دیدگاه تان را بنویسید