۷ راهکار مقابله با فرسودگی شغلی

کد خبر: 711950

به طور کلی، بیشتر افراد شاغل در دوره هایی از فعالیت های کاری شان دچار بی انگیزگی می شوند و به دنبال فرصت می گردند تا شغلشان را عوض کنند. اگر به هدفشان برسند و شغل جدیدی را شروع کنند که هیچ و گرنه راهکار های ساده روان شناسی وجود دارد که به آن ها در برابر این اختلال رایج شغلی کمک کند.

سرویس سبک زندگی فردا: به طور کلی، بیشتر افراد شاغل در دوره هایی از فعالیت های کاری شان دچار بی انگیزگی می شوند و به دنبال فرصت می گردند تا شغلشان را عوض کنند. اگر به هدفشان برسند و شغل جدیدی را شروع کنند که هیچ و گرنه راهکار های ساده روان شناسی وجود دارد که به آن ها در برابر این اختلال رایج شغلی کمک کند. در ادامه این مطلب را به نقل از سلامت نیوز می خوانیم.
تعریف فرسودگی شغلی و آثار نامطلوبش

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه خراسان، اگر افراد در مرحله مهم انتخاب مسیر شغلی خود دچار اشتباه شوند، نمی توانند لذت کافی از انجام آن کار ببرند و ممکن است دچار رخوت و بی علاقگی به فعالیت شغلی شوند، حرفه خود را ترک کنند یا دچار فرسودگی شغلی شوند. فرسودگی شغلی را می توان کاهش و از بین رفتن قدرت و قوای روانی نامید که در محیط کاری باعث خستگی احساسی و هیجانی و نبود کفایت در انجام مسئولیت می شود. در این شرایط قدرت و توانایی افراد کم می شود و اشتیاق آن ها برای انجام وظایف شغلی کاهش پیدا می کند. فرسودگی شغلی می تواند نشانه فشار دائمی و مکرر شغلی باشد؛ در این شرایط شخص خود را تحت تاثیر فشار روانی می بیند.

این امر در نتیجه تعارض و چندسوگرایی شغلی ایجاد می شود و شخص احساس می کند همزمان به چند جهت کشیده می شود. این اتفاق می تواند تاثیرات جسمانی و روانی بر افراد بگذارد و آن ها را دچار مشکلات عدیده ای کند. از جمله این مشکلات می توان به احساس درماندگی و ناتوانی شغلی اشاره کرد که می تواند فرد را به سمت افسردگی سوق دهد. افسردگی بر فعالیت های روزمره افراد تاثیر می گذارد و علاوه بر آن که خودشان از این بیماری رنج و عذاب می کشند، کارفرمایان نیز با داشتن چنین نیرو هایی دچار خسارت فراوان می شوند. کارکنان و کارمندان افسرده، کارایی بسیار پایینی دارند و از انگیزه کمی برای انجام وظایف و مسئولیت های شغلی برخوردارند.

رابطه افسردگی شغلی و اختلافات زناشویی

افسردگی شغلی می تواند باعث اختلافات زناشویی شود زیرا به طور طبیعی فرد مشکلات محیط کار خود را به منزل و خانواده منتقل می کند و باعث همسرآزاری یا کودک آزاری می شود. همچنین می تواند بر اقتصاد خانواده نیز تاثیر بگذارد؛ زیرا شخص دیگر کارایی و درآمد سابق را ندارد، احساس خستگی دائم می کند، شاد نیست و از شغلش لذت نمی برد، پرخاشگری می کند و قدرت تصمیم گیری خود را از دست می دهد، زود رنج می شود و از دیگران کناره می گیرد. بیشتر این افراد بیماری خود را نمی پذیرند و در برابر دیگران جبهه می گیرند.

راهکار های رهایی از افسردگی شغلی

برای این که بتوانیم از افسردگی شغلی افراد جلوگیری کنیم، باید از فرسودگی شغلی آن ها جلوگیری کرد و پیشگیری، کم هزینه ترین مسیر برای سالم نگه داشتن انسان هاست. برای این کار می توان موارد زیر را مد نظر قرار داد.

۱-قبل و حتی در زمان فعالیت در هر شغلی به توانمندی های جسمانی، روانی و اجتماعی تان توجه کنید و رابطه آن ها را با شغلتان بسنجید. آدمی که خلاق نیست در یک شغلی که هر روز باید در آن خلاقیت به خرج بدهد، موفق نخواهد شد و ممکن است تلاشش برای حفظ آن شغل تنها به افسردگی هر روزه اش منجر شود.

۲-محیط کاری افراد باید از لحاظ مقیاس های فیزیکی مانند نور، گرما، سرما، رطوبت و سر و صدا مناسب سازی شود تا آرامش بیشتری احساس شود. بنابراین در حدی که می توانید در فراهم آوردن شرایط مناسب برای کار کردن تلاش کنید.

۳- مشخص کردن زمان هایی برای فعالیت جسمانی و ورزش تاثیر بسیار زیادی در ارتقای روحیه افراد شاغل دارد و مانع احساس افسردگی شغلی آن ها می شود. در ضمن حرکات ساده ورزشی که پشت میز های اداری هم قابل اجراست، در این زمینه می تواند مثمر باشد.

۴-مسئولیت شغلتان را به عهده بگیرید و تا جایی که مقدور است اولویت ها را درنظر بگیرید و مجددا تعیین کنید. نخست مراقب کار های مهم تر و دشوارتر باشید و وقتتان را تنظیم کنید تا حتما آن ها را انجام دهید زیرا در این صورت کاراتر می شوید و امکان افسرده شدنتان خیلی کمتر خواهد شد.

۵-با همکارانتان رو راست باشید. این مسئله درباره رئیستان نیز صدق می کند. اگر اشتباهی کردید و دچار مخمصه شده اید، آن را بپذیرید و با دروغ گویی، کلاف آن را پیچیده تر نکنید زیرا به محض آشکار شدن حقیقت، به احتمال زیاد دچار ناامیدی و افسردگی شغلی خواهید شد.

۶-همه ساعات زندگی تان را به شغلتان اختصاص ندهید. کمتر کار کنید و «نه» گفتن را یاد بگیرید و دست از کار هایی بکشید که سرنوشت ساز نیست و فقط شما را از لحاظ زمانی درگیر می کند. از زندگی خصوصی خویش غافل نباشید. برنامه ای تنظیم کنید تا رعایت عدالت بین کار و زندگی شخصی را برای شما امکان پذیر سازد. افراط و تفریط در میزان کار کردن، عاقبتی جز فرسودگی شغلی نخواهد داشت.

۷-هرچند در این دوره و زمانه پیدا کردن شغل جدید، سخت به نظر می آید اما اگر احساس می کنید که راه حل دیگری ندارید، به فکر تغییر یا ترک شغل خود باشید. تاکید می کنم اگرچه این آخرین راه چاره است ولی با این همه، مشکل گشا خواهد بود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت