۷ دلیل عجیب و غریب جوان‌ها برای ازدواج

سرویس سبک زندگی فردا؛ نیلوفر نیک بنیاد: همیشه از آن آدم‌هایی بودم که از خواندن تاریخ و عبرت گرفتن از اتفاق‌هایش لذت می‌بردم؛ البته تاریخ برای من در آدم‌های نخستین یا شاهان چند قرن قبل خلاصه نمی‌شد. من همه‌‌ٔ ماجراهای دیگران را تاریخ حساب می‌كردم و از خواندنش لذت می‌بردم. حتی اگر زمانش خیلی قدیمی نبود یا اگر آن ماجرا مربوط به شخص خیلی مهمی نمی‌شد. هنوز هم كه هنوز است از خواندن داستان‌های زندگی افراد لذت می‌برم، مخصوصا داستان شكست‌ها یا موفقیت‌هایشان، یا كارهای عجیبی كه باعث شده در یك چیز گل بكارند یا درعوض دسته‌گل به آب بدهند. یكی از این موضوعات، خواندن ماجرای موفقیت یا شكست روابط دونفره‌ی آدم‌هاست. رابطه‌هایی كه سالیان سال به خوبی طی می‌شوند یا آن‌هایی كه خیلی زود به انتها می‌رسند.

مشغول خواندن دلایل عجیب و غریب جوان‌ها برای طلاق بودم، دلایلی مثل تفاهم نداشتن در فشار دادن خمیردندان از بالا یا پایین، تفاهم نداشتن در مورد اسم یک رنگ (زیتونی یا بژ!)، دوست نداشتن مدل موی همسر و... با خودم فكر كردم كسانی كه سر همچین موضوعات كوچكی تصمیم به طلاق می‌گیرند، دلیلشان برای ازدواج چه بوده؟ آیا آن دلیل یا دلایل آن‌قدر نمی‌ارزیده كه حالا بخاطر مدل مو تصمیم به طلاق نگیرند؟ یك نگاه كلی به زوج‌های اطرافم و یك جست‌وجوی مختصر در اینترنت باعث شد حساب كار دستم بیاید و به این موضوع مهم پی ببرم كه دلایل ازدواج بعضی افراد از دلایل طلاقشان هم عجیب‌تر است!

می‌دانیم ازدواج چیست؟

آدم بعد از خواندن یا شنیدن ماجرای آشنایی و جدایی بعضی افراد از خودش می‌پرسد: «این‌ها اصلا میدونن معنی ازدواج چیه؟» معمولا افراد وقتی تصمیم به ازدواج می‌گیرند كه شخصی را برای ادامه‌ی زندگی مناسب تشخیص داده باشند، از نظر روحی، ظاهری، مالی، فرهنگی، اجتماعی و خیلی نظرهای دیگر با او هم‌رده باشند و زندگی مشتركشان باعث پیشرفت مادی و معنوی‌شان شود. اگر با چنین تصوری ازدواج كنیم، احتمالا به این زودی‌ها پشیمان نخواهیم شد. اما حقیقت چیز دیگری را نشان می‌دهد. طبق آمارها حدود ۲۵ درصد افراد بعد از مدت كوتاهی از ازدواجشان پشیمان می‌شوند. (البته این آمار مربوط به كشورهای اروپایی و آمریكاست. در ایران تقریبا از هر سه ازدواج یكی به طلاق می‌رسد و این یعنی حدود ۳۳ درصد!). منظور از «مدت كوتاه» در این آمار دو سال و شش ماه و بیست و پنج روز (!) است كه البته باز هم در كشور ما حدود ۴ تا ۹ ماه برآورد شده است! از طرف دیگر این آمار تنها مربوط به كسانی است كه پشیمانی‌شان از راه طلاق اثبات شده وگرنه فراوانند كسانی كه پشیمانند و زندگی‌شان را ادامه می دهند و جزو آمارها به حساب نمی‌آیند.

چرا ازدواج می‌كنیم؟

شنیدن دلایل افراد برای ازدواج بسیار جالب است. اكثر افرادی كه از ازدواجشان پشیمان می‌شوند، دلایل عجیب و غریبی برای ازدواج دارند. خواندن دلایل چند نفر از این افراد خالی از فایده نیست. مثلا:

- دلم می‌خواست مراسم بگیرم. اصلا برایم مهم نبود كه بعدش چه می‌شود. فقط دوست داشتم لباس عروس بپوشم و در یك میهمانی شلوغ مركز توجه‌ها باشم.

- من تنها پسر خانواده هستم. به‌خاطر ترس از انقراض (!) نسلمان باید ازدواج می‌كردم تا بچه‌دار شوم. اینكه همسرم چه كسی باشد، زیاد برایم فرقی نداشت؛ مهم بچه بود.

- واقعا از اینكه سر هر چیزی از پدرم پول بگیرم خسته شده بودم. دوست داشتم یك نفر باشد كه بدون منت خرجم را بدهد. حداقل قبض تلفنم را بدون بازجویی كردن پرداخت كند.

- آن‌قدر رابطه‌های دونفره‌‌ٔ این و آن را دیدم كه خسته شدم. دلم می‌خواست من هم یك نفر را داشته باشم. برایم فرقی نمی‌كرد چه جور آدمی باشد.

- سنم داشت بالا می‌رفت، ترسیدم چند سال بعد همین تک و توک موقعیت ازدواج را هم نداشته باشم یا اگر دیرتر ازدواج كنم بگویند سر پیری معركه‌گیری كرده است.

- دوست داشتم لباس راحت بپوشم. آن‌قدر در خانه بهم می‌گفتند یقه‌ات را بكش بالا، آستینت را بكش پایین، دامن نپوش و... خسته شده بودم. دوست داشتم در خانه‌ای باشم كه كسی نگوید چه بپوش و چه نپوش.

- به‌خاطر احساس مالكیت و اختیار ازدواج كردم. دلم وسایلی می‌خواست كه برای خودم باشد و بتوانم هر بلایی سرشان بیاورم. دلم می‌خواست اختیارم هم دست خودم باشد. مثلا وقتی از سر كار برمی‌گردم خودم تصمیم بگیرم كه بخوابم، بروم مهمانی، غذا بپزم یا هر چیز دیگر.

همان‌طور كه می‌بینید تقریبا در هیچ‌كدام از موارد بالا، طرف مقابل به عنوان دلیل ذكر نشده است. مگر ازدواج به معنای زوج شدن و زندگی دونفره و مشترك نیست؟ اگر دلیلمان برای ازدواج ارتباطی به طرف مقابل ندارد، پس اصلا چرا ازدواج می‌كنیم؟

با این دلایل ازدواج نكنیم

یك موسسه روانشناسی پس از مطالعه‌‌ٔ تعداد زیادی از زوج‌های پشیمان، ۱۱ پیشنهاد كلی را برای ازدواج نكردن به جوانان مطرح كرده است. طبق نظر این موسسه، اگر دلایلتان یكی از این یازده مورد است، بهتر است فعلا ازدواج نكنید:

۱. اگر آخرین آرزوی پدر و مادرتان دیدن شما در لباس عروس یا داماد است.

۲. اگر به‌خاطر نگرانی خانواده‌تان درباره‌ی آینده‌تان ازدواج می‌كنید.

۳. اگر خواهر برادران كوچك‌تر از شما منتظر ازدواج شما هستند.

۴. اگر تمام دختران یا پسران فامیل ازدواج كرده‌اند و نوبت شما رسیده است.

۵. اگر فكر می‌كنید تنها راه آرام و قرار گرفتن در زندگی ازدواج است.

۶. اگر بیست و خرده‌ای سال سن دارید و به نظرتان سن ازدواجتان رسیده است.

۷. اگر همه‌‌ٔ دوستانتان ازدواج كرده‌اند و فقط شما مانده‌اید.

۸. اگر به استقلال مالی رسیده‌اید و فكر می‌كنید می‌توانید یك خانواده تشكیل بدهید.

۹. اگر حس می‌كنید از سن باروری‌تان می‌گذرد و ممكن است بچه‌دار نشوید.

۱۰. اگر كسی را می‌خواهید كه در غذا پختن یا ظرف شستن كمكتان كند.

۱۱. اگر حس می‌كنید در پیری كسی را ندارید كه دستتان را بگیرد.

همین موسسه مطالعاتی، تنها دلیل موجه برای ازدواج را این‌طور بیان می‌كند: «اگر شخصی را پیدا كرده‌اید كه حس می‌كنید مكمل شماست و می‌توانید بقیه‌‌ٔ سال‌های عمرتان را بدون احساس پشیمانی با او بگذرانید، ازدواج كنید» در یک کلام، لطفا طوری ازدواج کنید که پشیمان نشوید!