سرویس سبک زندگی فردا؛ نیلوفر علیزاده: سالانه، بیش از دو درصد از افراد دنیا، به وسواس مبتلا میشوند، اما هنوز هم خیلیها، از شنیدن این کلمه، وحشت دارند و ابتلا به این اختلال را نوعی کابوس میدانند. شاید بخش عمدهای از این ترس، در ناآگاهی یا باورهای غلطی ریشه دارد که درباره این بیماری، در جامعه ما رواج پیدا کرده است. اغلب ما فکر میکنیم افراد مبتلا به وسواس، فقط و فقط نگران میکروبها هستند و تمیزی، برایشان اهمیت زیادی دارد، اما در واقعیت اینطور نیست؛ زیرا وسواس فکری- عملی، یک اختلال اضطرابی است که میتواند خیلی پیچیدهتر از این حرفها باشد و بخش های مختلفی از زندگی را تحت الشعاع قرار دهد و نه فقط خود فرد بلکه اعضای خانواده و به خصوص همسرش را هم دچار چالش کند. در ادامه ۸ توصیه اساسی برای زندگی با یک فرد مبتلا به وسواس را بخوانید.
۱. اطلاعاتتان را درباره وسواس تکمیل کنید
هر چه قدر که اطلاعات بیشترری راجع به بیماری وسواس، علائم و نشانههای آن، علل به وجود آوردنده وسواس و... داشته باشید، بهتر میتوانید رابطهتان را با همسری که دچار این مشکل شده است، مدیریت کنید. به خصوص اگر بتوانید در کلاسهای گروهی که درباره وسواس برگزار میشود، شرکت کنید میتوانید به استراتژی های بهتری درباره برخورد با یک بیمار دچار اختلال وسواس برسید.
بیشتر بخوانید: به وسواس خود فرمان ایست بدهید!
۲. به همسرتان کمک کنید تا زودتر وارد فرایند درمان شود
اگر فکر میکنید وسواس همسرتان به مرور برطرف میشود یا شما به تنهایی میتوانید با این رفتارهای او مقابله کنید، صد در صد دچار سوء تفاهم شدهاید! در اولین فرصت با همسرتان صحبت کنید و بخواهید که وارد فرایند درمان حرفهای شود. در بعضی از موارد بیماران مبتلا به وسواس نه تنها نیاز به مشاوره برای تغییر رفتارهای وسواس گونه دارند، بلکه باید برای کنترل علائم بیماری شان از دارو هم استفاده کنند. متاسفانه در خیلی از موارد فردی که به وسواس مبتلا شده است، تمایل چندانی برای مراجعه به روانشناس یا روان پزشک ندارد و حتی ممکن است مشکل خود را قبول نداشته باشد. یکی از علتهای این بی میلی نسبت به حضور در جلسات درمانی این است که فرد مبتلا به وسواس میترسد به او برچسب «دیوانه» زده شود. بعضی از مبتلایان هم از درمان شدن ناامید هستند و فکر میکنند هیچ کس نمیتواند به رفع علائم وسواس در وجودشان کمک کند. بنابراین حمایت شدن از جانب همسر می تواند انگیزهای قوی برای شروع درمان باشد.
۳. سعی کنید در مورد بیماری همسرتان با او باز و صادقانه صحبت کنید
همسرتان را تشویق کنید تا درباره علائم بیماریش صحبت کند. برای مدیریت درست رابطه با همسری که دچار اختلال وسواس است، شما باید به خوبی بدانید که او با چه چالشهای مغزی رو به روست و وقتی رفتارهای وسواس گونه سراغش میآید، دقیقاً چه حسی دارد. هر چه قدر که شما بهتر بتوانید عواملی را که تحریک کننده علائم وسواس در همسرتان هست، بشناسید، بهتر میتوانید به او کمک کنید تا رفتارهایش را کنترل کند.
بیشتر بخوانید: همه آنچه از اختلال وسواس جبری نمیدانید
۴. وارد پروسههای زوج درمانی و خانواده درمانی شوید
ممکن است رفتارهای وسواس گونه همسرتان شما را خسته کرده باشد یا احساس کنید که زندگی خانوادگیتان تحت تاثیر قرار گرفته است. مطب روان شناس یا روان پزشک بهترین و امن ترین جا برای زوجی مثل شماست تا بتوانید در آرامش کامل درباره رفتارهای همسرتان و این که وسواس او چطور روی شما یا بچههایتان تاثیر گذاشته یا چه مشکلاتی برایتان ایجاد کرده است، صحبت کنید. حضور در جلسات زوج درمانی به شما کمک میکند تا از شر افکار منفی و استرسهایی که به دلیل بیماری همسرتان دارید، خلاص شوید و کمتر احساس تنها ماندگی کنید.
۵. اگر فرزندی دارید حتما با او درباره بیماری پدر/ مادرش صحبت کنید
بچه ها حس ششم قویای در این زمینه دارند و به خوبی متوجه میشوند که عاملی باعث ایجاد تنش و استرس در خانواده شده است. از طرف دیگر مستعد این هستند که خودشان را بابت هر اتفاق و مشکلی مقصر بدانند و سرزنش کنند. بنابراین لازم است که با آنها درباره بیماری پدر یا مادرشان صحبت کنید و بگویید که وسواس هم درست مثل سرماخوردگی یا آنفلوآنزا یک جور بیماری است که باعث میشود فرد دچار نگرانیهای زیادی شود. میتوانید به کودک توضیح دهید که وسواس باعث گلودرد یا آب ریزش بینی نمیشود، در عوض نحوه فکر کردن یا احساسات پدر یا مادر را تغییر میدهد. حتما به کودک بگویید که او در ابتلای پدر یا مادر به این بیماری هیچ نقشی نداشته است.
بیشتر بخوانید: با مشاهده این علائم نگران وسواسی شدن باشید
۶. به دلیل بیماری همسرتان، خودتان را از حضور در اجتماع محروم نکنید
این مساله که شما با وجود بیماری همسرتان، بتوانید ارتباطات اجتماعی خود را در بیرون از منزل حفظ کنید، اهمیت زیادی دارد. یادتان باشد که وسواس میتواند جنبههای وراثتی داشته باشد و اگر همسرتان دچار این اختلال است ممکن است یک یا چند نفر از اعضای خانوادهاش هم دچار افسردگی، اختلال اضطراب و ... باشند. درباره علائم بیماری همسرتان با اعضای خانواده صحبت کنید و خودتان را از حمایتهای آنها محروم نکنید.
۷. خودتان را وارد رفتارهای وسواس گونه همسرتان نکنید
بسیاری از مبتلایان به وسواس همسر و اعضای خانوادهشان را درگیر رفتارهای تکرار شونده خود میکنند و مثلا از شما به عنوان همسر انتظار دارند که همه چیز را بارها و بارها کنترل کنید، بشویید و تمیز کنید یا منظم کنید. در اغلب موارد همسران فرد بیمار به راحتی به این کارها تن میدهند چون میخواند طرف مقابل را از استرس رها کرده یا آرامش خانواده را حفظ کنند. در حالیکه اگر میخواهید به همسرتان برای درمان کمک کنید باید در مقابل این کارها مقاومت کرده و سعی کنید به مرور آنها را خاموش کنید. همراهی کردن با همسرتان در انجام کارهای وسواسی ممکن است در ابتدا حس خوبی به شما بدهد اما در بلند مدت تقویت کننده بیماری او خواهد بود.
بیشتر بخوانید: اگر وسواسی هستید این مطلب را بخوانید
۸. رفتارهای وسواس گونه همسرتان را شخصی سازی نکنید یا به اصطلاح به خودتان نگیرید
وقتی همسرتان به درخواستهای شما برای کنترل یک رفتار وسواسی هیچ توجهی نکرده و کار خودش را میکند، به راحتی ممکن است حس کنید آدم خودخواهی، لجباز یا خیره سری است یا انگیزهای برای تغییر و درمان ندارد. اما برای کمک به او لازم است که این رفتارها را شخصی سازی نکنید. همه تلاشتان را بکنید تا آرام بمانید و از کوره در نروید. خیلی روشن و واضح به او بگویید که رفتارهایش شما را خسته کرده است و این وسواسها برای شما هم تبدیل به یک چالش شده است. یادتان باشد که رفتار یا صحبتهایتان نباید انتقادی، دفاعی یا تحقیر آمیز باشد.
دیدگاه تان را بنویسید