سرویس سبک زندگی فردا: خوشحالی و یا شادی یک حالت روانی است که در آن فرد احساس عشق، لذت، خوشبختی و یا شادی میکند. براساس پژوهشهای مدون و مشاهدات عینی در زمینه ارزیابی احساس خوشحالی در بین جوانان ایرانی باید متاسفانه گفت درصد بسیاری از نوجوانان و جوانان ایرانی خوشحال نیستند. در بررسی جامعه نوجوان و جوان، ما باید چند تمایل طبیعی را در اولویت قرار دهیم. در ادامه این مطلب را به نقل از سایت تبیان میخوانیم.
اول، تمایل پرورش جسم است یعنی نوجوانان و جوانان به سلامت و تناسب و زیبایی اندام توجه دارند. دوم، تمایل به پرورش جان است، نوجوان و جوان در پرورش جان سه مقوله برای اواهمیت دارد و آن اعتماد، امنیت وآرامش است. نوجوان و جوان دوست دارد که به اواعتماد شود و امنیت او را کسی برهم نزند و او گرفتار اضطراب، استرس و بیقراری نشود.
سوم، تمایل به کسب وکار است، چهارم، تمایل به ارتباط است، نوجوانان و جوانان به لینک شدن تمایل دارند. پنجم تمایل به تفریح، سرگرمی، لذت و استراحت است. اگر بخواهیم نوجوانان و جوانان ما نمونه یک فرد خوشحال باشند باید مهارت کسب وکار بداند. بین کسب وکار، استعداد، علاقه، عزت نفس، بهداشت روانی و تامین معاش جوان رابطه وجود دارد.
جوانی که به کسب وکار مشغول باشد، احساس مفید بودن، اعتماد به نفس عزت نفس دراو ایجاد میشود. رشد چهار بعد دانش، نگرش، روش، توانش دارد. فرد موردنظر باید در این چهار زمینه رشد کند. اگر فردی در این چهار زمینه به صورت شایسته پیش رفته باشد، رضایتمندی از زندگی در او ایجاد میشود. آن چه که باعث میشود بدحالی به خوشحالی تبدیل شود حسن تدبیر است.
بین غنیسازی کیفیت تفریح، لذت، سرگرمی، استراحت، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و شادمانی رابطه وجود دارد. در بعد کیفیت تفریح که نشاط و شادمانی است و در کیفیت لذت سازگاری با طبع جسمانی و روانی میباشد، پیادهروی، سوارکاری، شنا، رسیدگی به گل وگیاه، خوردن، گشادهرویی، بوی خوش، پاکیزگی و آراستگی، هم نشینی با بزرگان و فرزانگان از مصادیق تفریح و لذت به حساب میآیند. حال برای ایجاد بستر و فضایی که منجر به تولید انرژی، سبکی، چالاکی، خوش بینی و امید در جوانان ایرانی چند راهكار توصیه میشود.
در اولویت اول، مدیران باید برای تفریح، سرگرمی، استراحت و لذت نوجوانان و جوانان برنامه داشته باشند. دوم، به جوان به عنوان یک فرصت نگاه شود نه به عنوان یک تهدید. سوم، فضای کسب و کار برای جوانان فراهم شود. چهارم، به جوانان رسم و راه دوستی و دوست یابی آموزش داده شود دراین زمینه بسیار غفلت شده است و بسیاری از جوانان ما آسیبهای جدی که در زندگی به آنان وارد شده است به دلیل نداشتن مهارت دوستی و دوستیابی است.
پنجم، به جوانان مهارتهای پیش از ازدواج آموزش داده شود، بسیاری از طلاق ها که در کمتر از پنج سال در زندگی مشترک اتفاق می افتد متاثر از نداشتن مهارت های پیش از ازدواج بوده است. ششم، آموزش مهارت های زندگی برای جوانان ضروری است. هفتم، جامعه و خانواده با جوان گشادهرو و گشاده دست برخورد کند. هشتم، ما باید به جوان به عنوان عنصری که به ملکوت نزدیک است نگاه کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید