سرویس سبک زندگی: طبق تحقیقات و بررسیهای فراوان این نظریه به اثبات رسیده که تنبلی خصلتی واگیردار و مسری است. دانشمندان دریافتهاند که رفتار انسانها در هر یک از سه دسته تنبلی، بیحوصلگی و ملاحظهکاری که قرار بگیرد، ممکن است باعث فرسودگی شخصیتی در فرد شود. آنها به این نتیجه رسیدند که افراد نه تنها تحت تأثیر حالات و رفتار دیگران در رابطه با این ویژگی شخصیتی قرار میگیرند، بلکه شدیداً سعی دارند از آنها تقلید کنند. تنبلی، بیحوصلگی و ملاحظهکاری ویژگیهای شخصیتی هستند که باعث میشوند افراد تحت تأثیر این خصلتها نسبت به انجام کارهای مختلف تصمیمگیری کنند و از سه عمل مخاطره کردن، به تأخیر انداختن و تلاش کردن یکی را انتخاب کنند. در ادامه این مطلب را به نقل از سایت فوت و فن میخوانیم.
ویژگی اول احتیاط است که در نتیجه آن شخص سعی میکند تا حد امکان از ریسک کردن خودداری کند. به عنوان مثال، زمانی که فرد از نتیجه عمل خود اطمینان کامل داشته باشد اقدام به انجام آن میکند و زمانی که احساس کند عملی که انجام میدهد ممکن است تا حدی مخاطرهآمیز باشد با وجود نتیجه بهتر از انجام آن صرف نظر میکند.
ویژگی دوم بیحوصلگی است که به موجب آن شخص تمایل زیادی به انجام کاری دارد؛ منتها به دلایلی مرتباً کار را به تأخیر میاندازد و از انجام آن سر باز میزند.
ویژگی سوم تنبلی است. افراد تنبل آن دسته از افراد هستند که طبق محاسبات خود همیشه به این نتیجه میرسند که پاداش نهایی هر کاری، هرچه که باشد، ارزش تلاش کردن یا به زحمت افتادن ندارد.
این سه ویژگی شخصیتی تقریباً در وجود افراد نهادینه شده است و به سختی میتوان آنها را تغییر داد. در تحقیقات و بررسیهای صورت گرفته، مشخص شد که افراد ممکن است ندانسته در پی عادتها و خصلتهای خود در اقدام به سه عمل مخاطره، تأخیر و تلاش تا حد زیادی تحت تأثیر دیگران قرار گیرند.
رفتارهای اجتماعی واگیردار و مسری
محققان به دنبال مطالعات بیشتر در این زمینه ۵۶ نفر را برای شرکت در آزمون انتخاب کردند تا بتوانند رفتارها و حالتهای آنها را در سه گروه عمل مخاطره، تأخیر و تلاش مورد بررسی قرار دهند و مقیاسبندی کنند. در این آزمون یک سری وظایف به افراد محول شد که هر شخص باید بین دو گزینه یکی را انتخاب میکرد. به عنوان مثال، به شرکتکنندگان گفته شد هر کس دو انتخاب میتواند داشته باشد: یا طی سه روز به پاداشی کوچک برسد، یا طی سه ماه به پاداشی بزرگتر برسد، یا بین یک راه پر مخاطره بردن لاتاری و یا یک راه مطمئن بردن لاتاری یکی را انتخاب کنند. در مرحله بعد به آنها گفته شد که میبایست انتخاب یک شخص غائب را در رابطه با مرحله قبل حدس بزنند. سپس، به آنها اعلام شد که چه کسی انتخاب شخص غائب را درست حدس زده است. اما در حقیقت این شخص غائب وجود حقیقی نداشته و در اصل یک شرکتکننده فرضی بوده است. این شخص غائب یا همان شرکتکننده فرضی طوری طراحی شده است که میتواند تصمیمات افراد را پیشگویی کند و یا مشخص کند هر کدام از آنها تحت تأثیر کدام ویژگی شخصیتی بوده، کدام یک از سه عمل مخاطره، تأخیر و تلاش را بر میگزیند و در کدام دسته از سه ویژگی شخصیتی
تنبلی، بیحوصلگی و ملاحظهکاری قرار میگیرد.
در مرحله نهایی آزمون، شرکت کنندگان باید کاری که در مرحله قبل انجام دادهاند را مجدداً تکرار کنند؛ با این تفاوت که هرکدام از طرف خود تصمیم بگیرند. در پایان این مرحله، محققان دریافتند که شرکتکنندگان تحت تأثیر ویژگیهای شخصیتی تنبلی، بیحوصلگی و ملاحظهکاری دیگران سعی کردهاند تصمیم بگیرند؛ یعنی یکی از سه عمل تلاش برای رسیدن، صبر کردن و یا به تأخیر انداختن را متأثر از انتخابهای دیگران برگزیدهاند.
طبق نتایج به دست آمده از تحقیقات و بررسیهای فراوان در این زمینه، مشخص شد که سه ویژگی شخصیتی تنبلی، بیحوصلگی و ملاحظهکاری تا حدی موروثی است. به علاوه این ویژگیها تحت تأثیر محیط اطراف و تأثیرات اجتماعی ممکن است دستخوش تغییر گردند؛ به خصوص در دوران بزرگسالی. شرکتکنندگان در آزمون نیز از اینکه محیط اطراف و ویژگیهای افراد دیگر تا چه حد در تصمیمات و انتخابهای آنها مؤثر بوده است، بیاطلاع بودند.
چرا این سه ویژگی شخصیتی ممکن است مسری باشد؟
توضیح اول میتواند این باشد که افراد در نتیجه هنجارهای اجتماعی و باید و نبایدهای جامعه از رفتار یکدیگر تقلید میکنند و این مسئله از احساس نیاز به بودن در یک گروه و یک اجتماع سرچشمه میگیرد. توضیح بعدی این است که هر شخص در تصورات خود بر این باور است که افراد دیگر ممکن است نسبت به آن مسئله اطلاعاتی داشته باشند که در نتیجه آن بتوانند تصمیم بهتری اتخاذ کنند. بنابراین، سعی میکند تصمیم دیگران را تقلید کنند. در نهایت هرکس در پی تقلید از تصمیمگیری دیگران و تحت تأثیر ویژگیهای آنها تصمیم میگیرد. در ادامه مطالعات، محققان در پی آن بودند تا دریابند آیا این ویژگیهای شخصیتی و تأثیرات اجتماعی در تصمیمگیری افراد در مورد مبتلایان به اوتیسم (وهمگرایی) و اسکیزوفرنی (روانگسیختگی) نیز به همین ترتیب است یا خیر؟
دیدگاه تان را بنویسید