رازداری،‌ از صفات گم‌ شده امروزی

کد خبر: 671103

برخی عوامل که به افشای رازها می‌انجامند، عبارتند از پُرحرفی، عقده حقارت، دوستی و رفاقت، احساساتی شدن و عصبانیت هستند، اشخاص پرحرف، برای اشباع میل سخن‌گویی، از هر دری سخن به میان می‌آورند و یافته‌های خویش را به دیگران انتقال می‌دهند.

رازداری،‌ از صفات گم‌ شده امروزی
سرویس سبک زندگی: به قدر با هم صمیمی و دوست بودیم که گویی فکر می‌کردم هیچ کسی نزدیک تر از او به من نیست ... تمام رازهای زندگی ام را برایش می گفتم، هر اتفاقق خوب و بدی که برایم پیش می آمد او بی خبر نمی ماند... مدت‌های زیادی هم با هم بودیم اما چشمتان روز بد نبیند که... در ادامه این مطلب را به نقل از سایت تبیان می‌خوانیم.
رازداری،‌ از صفات گم‌شده‌ی امروزی
سر مسأله‌ای حسابی با هم دعوایمان شد... حرفش منطقی نبود و نمی‌خواست زیر بار حرف حق برود، خلاصه سرتان را درد نیاورم به قول معروف حسابی به تیپ و تاپ هم زدیم... به من گفت دیگه اسم منو نیار و او هم از چشم من افتاد... بعد از مدتی در جمع دوستان مشترکی که داشتیم حاضر شدم، او نیامده بود. اصل داستان و جایی که من خیلی خیلی ناراحت شدم این جا است که یک سری از حرف هایی که به عنوان یک راز گفته بودم را از دهان دوستان می شنیدم... بعد ها فهمیدم که به خاطر ناراحتی که بین ما پیش آمده همه‌ی رازها من را به دیگران گفته بود...
با توجه به این موضوع بد نیست روی محور رازداری از نگاه آیات و روایات با هم مروری داشته باشیم.
راز به معنای سرّ، آن‌چه باید در دل نهفته باشد و چیزی که باید پنهان بماند یا به اشخاص مخصوصی گفته شود، است. حفظ اسرار را باید از خدا آموخت. خداوند بیش‌تر و پیش‌تر از هر کس، از اعمال، حالات، رفتار، عیوب و گناهان بندگانش با خبر است، اما حلم، بردباری، پرده‌پوشی و رازداری او بیشتر از همه است.
خداوند متعال در آیه ۲۶ سوره جن در رابطه با رازداری فرموده است: «عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا؛ داناى نهان است و کسى را بر غیب خود آگاه نمى‏‌کند» خداوند متعال، از همه‌ی اسرار مطلع است و از تمام اتفاقات، آگاه؛ اما با این وجود، هیچ کس از اسرار غیب او آگاه نیست. خداوند متعال خود، رازهای بندگانش را می‌پوشاند و به همین دلیل بر رازداری تاکید دارد.
در آیه ۷۴ سوره توبه در این رابطه آمده است: «یَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ یَنَالُواْ وَمَا نَقَمُواْ إِلاَّ أَنْ أَغْنَاهُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ فَإِن یَتُوبُواْ یَکُ خَیْرًا لَّهُمْ وَإِن یَتَوَلَّوْا یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ عَذَابًا أَلِیمًا فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِی الأَرْضِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ؛ به خدا سوگند مى‏‌خورند که [سخن ناروا] نگفته‏‌اند در حالى‌که قطعا سخن کفر گفته و پس از اسلام آوردنشان کفر ورزیده‌‏اند و بر آن‌چه موفق به انجام آن نشدند همت گماشتند و به عیب‌جویى برنخاستند مگر [بعد از] آن‌که خدا و پیامبرش از فضل خود آنان را بى‏‌نیاز گردانیدند پس اگر توبه کنند براى آنان بهتر است و اگر روى برتابند خدا آنان را در دنیا و آخرت عذابى دردناک مى‏‌کند و در روى زمین یار و یاورى نخواهند داشت».
در آیه ۵ سوره یوسف نیز در رابطه با رازداری آمده است: «قَالَ یَا بُنَیَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْیَاکَ عَلَى إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُواْ لَکَ کَیْدًا إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِینٌ؛[یعقوب] گفت اى پسرک من خوابت را براى برادرانت‏ حکایت مکن که براى تو نیرنگى مى‏‌اندیشند زیرا شیطان براى آدمى دشمنى آشکار است».
عوامل افشای راز
برخی عوامل که به افشای رازها می‌انجامند، عبارتند از پُرحرفی، عقده حقارت، دوستی و رفاقت، احساساتی شدن و عصبانیت هستند، اشخاص پرحرف، برای اشباع میل سخن‌گویی، از هر دری سخن به میان می‌آورند و یافته‌های خویش را به دیگران انتقال می‌دهند. چنین کاری سبب پرده برداشتن از اسرار آدمی می‌شود.
شخص دانای اسرار باید توجه داشته باشد که مرز دوستی و رفاقت را از حریم اسرار پنهانی خویش جدا کند و نه تنها اسرار خود، بلکه اسرار شخصی دیگران را نیز در اختیار دوستانش قرار ندهد چنان‌که امام صادق(ع) در این رابطه می‎فرمایند: «لا تُطلِعْ صَدیقَکَ مِنْ سِرِّکَ اِلاّ عَلی مالَوِا اطَّلَعَ عَلَیْهِ عَدُوُّکَ لَم یَضُرَّکَ فَاِنَّ الصَّدیقَ قَدْ یَکُونُ عَدُوُّکَ یَوماً ما؛ دوستت را بر آن مقدار از اسرارت آگاه ساز که اگر دشمنت هم آن‌را بداند، به تو زیان نرساند. شاید دوستت نیز روزی دشمن تو شود».
یکی دیگر از عوامل افشای اسرار، صبر نکردن بر بدی‌هاست. بسیار اتفاق می‌افتد که فرد یا افرادی بر اثر ناراحتی از شخصی و سپس احساساتی شدن، اسراری را فاش می‌سازند، ولی پس از آن، دچار پشیمانی می‌شوند. بر این اساس، آن‌ها که بازیچه احساسات نمی‌شوند و بر خشم خویش مسلط هستند، بر حفظ اسرار خود و دیگران تواناترند.
سخنی با پدران و مادران
تا می‌توانیم رازدار باشیم، رازدار حرف فرزندان خود باشیم... با رفتارمان اجازه دهیم که فرزندان ما اسرار و رازهایشان را با ما در میان بگذارند... با نوع رفتارمان جوری نباشیم که کارهای غلط و اعمال شیطانی که غریبگان به فرزندان ما می گویند و می خواهند که آن ها رازدار این عملکرد شیطانی باشند ...
اگر این قضیه شیطانی سری را بخواهد رازداری کند و با کسی معتمد مثل پدر و مادر رفیق نباشد که بخواهد بگوید آن وقت است که باید گفت وای بر این رازداری ها و رازگویی ها ...
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت