سرویس سبک زندگی فردا؛ الهه افراسیابی: پدرش امام حسین علیهالسلام ، مادرش لیلی بنت ابی مرة ۱ و نام مطهرش علی بود. نقل است روزی علی اكبر علیهالسلام برای رساندن پیغامی از پدر بزرگوارش به نزد والی مدینه رفته، در آخر والی مدینه از علی اكبرسوال كرد:«نام تو چیست؟» فرمود:«علی». سوال نمود:«نام برادرت؟» فرمود:«علی». آن شخص عصبانی شد، و چند بار گفت:«علی، علی، علی»، «ما یُریدُ اَبُوك؟» پدرت چه میخواهد، همهاش نام فرزندان را علی میگذارد، این پیغام را علی اكبر علیهالسلام نزد اباعبداللهالحسین علیهالسلام برد، ایشان فرمود:«والله اگر پروردگار دهها فرزند پسر به من عنایت كند نام همهٔ آنها را علی میگذارم و اگر دهها فرزند دختر به من عطا، نماید نام همهٔ آنها را نیز فاطمه میگذارم ۲ و باز از اباعبدالله نقل است که علی اکبر علیهالسلام شبیهترین مردم در خلقت و آفرینش، اخلاق و صفات روحی به رسول خدا صلیالله علیهوآله است. ۳ وَ کنّا اِذَا اشْتَقْنا اِلی رُؤیةِ نَبِیک نَظَرْنا اِلیهِ:«هرگاه ما شیفته دیدار پیامبر تو میشدیم، به او (علی اکبر) نظر میانداختیم ۴ .
زاد روز مبارکش را روز جوان خواندهاند که او جوانمرد رعنا و رشید خاندان مطهرش بود و هر چه داشت در طبق اخلاص تقدیم دین و باورش کرد. جوانیاش را، زندگیاش را، تمام هستیاش را. علی اکبر علیهالسلام اولین شهید بنی هاشم در دشت کربلا بود. در زیارتش آمده است: السَّلامُ علیكَ یا اوّل قتیل مِن نَسل خَیْر سلیل ۵
پدرش حسین علیهالسلام شاهد بر شهادت و پاکبازیش بود در جنگ نابرابر حق و باطل و چون به شهادت رسید دلشکسته بر بالینش خواند: قَتَلَ اللّهُ قَوْماً قَتَلوک ۶ به خالق هستی پیوست و پدر در سوگش خواند:«پسرم، از غم و اندوه دنيا راحت شدى ولى پدرت غريب و تنها باقى ماند». ۷ پسر همراه و همقدم و سرباز پدر بود. دلاور و جنگاورش در ایستادگی مقابل سپاه جور. در فریاد مظلوم در برابر ظالم. پسر مایه فخر و مباهات پدر بود. گرمی دل و جانش و جوان راست قامت و آهنین ارادهاش. يا ابتاه عليك منى السلام هذا جدى رسول الله يقرئك السلام و يقول عجل القدوم الينا: «اى پدر! سلام بر تو باد، هم اكنون اين جد من رسول خدا صلى الله عليه و اله و سلم به تو سلام مىرساند و مىفرمايد: به سوى ما شتاب كن» ۸
پسر آیینهٔ تمام نمایی از پدر بود و طهارت خاندانش و جدش رسول خدا صلیالله علیه وآله. زمینی نبود که پایبند زمین و دلبستگیهایش بماند. یادگاری از عزیزترینهای خداوند بود که در خون خود غلتید و به اصل و ابتدای خود بازگشت، مظلوم اما شجاعانه و پرشکوه! جوان، فخرِ عالم بود، عزیز و پر افتخار. میلادش مبارک بود، شهادتش هم، که او خود از ذریهای طیبه بود. متبرک و متعالی.
پینوشت:
۱. اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۸۶؛ ابیمخنف، وقعة الطف، ص۲۷۶؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص ۱۸۴
۲. منتهی الامال ، ج ۱، ص
۳. سید بن طاوس، لهوف، ص۱۳۹/خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲ص۳۴
۴. خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲، ص۳۵: سید بن طاوس، اللهوف، ص۱۳۹
۵. منتهی الآمال، ج ۱، ص ۳۷۵
۶. شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۰۶/ حلی، ابن نما، مثیر الاحزان، ص۲۴۷/ ابیمخنف، وقعةالطف
۷. ترجمه مقتل ابى مخنف: ص ۱۲۹
۸. اعيان الشيعه ج ۱/ ص ۶۰۷، مقتل الحسين مقرم: ص ۳۱۲، منتهى الآمال ج ۱/ ص ۲۷۲، مثير الاحزان ابن نما: ص ۶۹
دیدگاه تان را بنویسید