سرویس سبک زندگی فردا؛ سیده زهرا برقعی: یادش به خیر! آن وقتها که ما به آن میگوییم قدیم ولی زیاد هم قدیمینیست، کاسبها وقتی اندازۀ خرج آن روز، فروش میکردند، دیگر کرکرۀ دکانشان را پایین میکشیدند و به قولی میگفتند: «دشت امروز را کردیم. دیگر بس است!» این یعنی برای خرج روزانهشان حساب و کتابی داشتند و به همان راضی بودند. تا بوق سگ مغازه را باز نمیگذاشتند به طمع روزیِ بیشتر و فروش و سود بهتر. چرخشان هم میگشت. شاید حتی بهتر از خیلی از کاسبهای الان که شب احیاء و شب شهادت و شب عید و دم اذان را حاضر نیستند ول کنند و کرکرهها را پایین بکشند. یک چیزی که رونق داشت، صفای کاسبی بود که هم از خوبِ جنس تعریف میکرد و هم بدِ آن را اگر بود، میگفت. سعی نمیکرد جنساش را به مردم قالب کند. جنس بنجول همیشه میماند. مثل حالا نبود که کلاغ را به رنگ قناری کنند و بفروشند. جنس اعلا معلوم بود، جنس بنجل هم معلوم بود. کسی این را به نام آن یکی قالب نمیکرد.
آنها بر این باور بودند که رزق را خدا مقدر میکند نه بندۀ خدا. آنها با قلب شان این آیه را باور داشتند که: وَ مَا مِن دَآبّۀٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَی اللّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ «هیچ جنبندهای در زمین نیست، مگر اینکه روزی او برخداست. او قرارگاه و محلّ نقل و انتقالش را می داند. همه اینها در کتاب آشکاری ثبت است» ۱
این صفای قدیمیهای ما، جداً مثال زدنی شده است و تک و توک میبینیم مغازهدار و کاسبی که با همان صفا و صداقت، پشت دخلش نشسته باشد. گاهی، ما که آن روزها را ندیدهایم و وصفش را شنیدهایم، به شدت دلتنگ همان روزها میشویم چه برسد به مادربزرگها و پدربزرگهای ما که روزهای خوشِ آن وقتها را به چشم خود دیدهاند.
رزق حلال در تقویت دین موثر است
رزق حلال، ترازو و وزنه ندارد که بتوانیم بسنجیم. هر کسی به دلش رجوع کند. به آن کاری که باید میکرده و کرده یا نکرده. به آن خدمتی که از دستش برمیآمده، به آن وظیفهای که بر گردنش نهاده شده. اینها عیار رزق ما را معلوم میکند. میگوید که چقدر خالصی داریم و چقدر ناخالصی. چقدر کم گذاشتیم و چقدر دست پاک و مخلصانه، تلاش کردهایم.
امام صادق علیهالسلام میفرماید: «به دنبال روزی حلال رفتن را رها نکن؛ زیرا این در تقویت دینت مؤثر است» ۲
عجله در کسب روزی حلال موجب حرام شدن آن میشود
منزه و پاک باد نام و نشانِ «حق» و «حقیقت» که منشاء نور است و آرامشگاهِ درون. که یکی از سنگ محکهای رزق ما، آن است که تلاش مان چقدر در راه ایفای حق بوده است. به هر میزان که حقی، در میان بدو بدوهای ما، ضایع گشته باشد، از میزان پاک و طیب بودنِ آن رزق و حقوق هم کم میشود. چه بسیار تلاشهایی که ذرهای پیروی از حق ندارند و هیچ زحمتی برای اعتلای کلمۀ حق نکشیدهاند.
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمود: «إنّ الْعَبْدَ لِیُحْرِمُ نَفْسَهَ الرّزقَ الحَلالَ بِتَرکِ الصَّبْرِ وَ لاِیَزُدادُ عَلی ما قُدِّرَ لَهُ؛ جز این نیست که بنده به سبب صبر نکردن و شتاب زدگی رزق حلال را بر خود حرام میکند؛ در حالی که بیش از آنچه مقدّرش بوده، به دست نخواهد آورد.» ۳
برکت رزق حلال
رزق حلال کمیت ندارد. گاهی بیست هزار تومن رزقِ حلال، آن چنان برکتی میکند باورنکردنی، که پانصد هزار تومانِ ناحق نمیکند. آن چیزی که برکت میدهد به رزق، مقدار آن نیست. نفسِ پاکی است که تلاش کرده و عرق ریخته و به دسترنجی ولو اندک، روزش را شب کرده است. برکت در آن مالی است که صرف خوشی و نشاط ماندگار آدم میشود نه خرجِ موقتهای دلسردکننده و کوتاه. پیامبر اسلام(ص) درباره تاثیر مال حرام در زندگی فرمودند:«كسانی كه نان حلال را رها می كنند و به دنبال حرام می گردند، به خیال این كه از راه حرام درآمد پیدا كنند، خدا به فقر مبتلایشان میكند» ۴ .
پول حلال خرج شادیهای حلال میشود
پیرمرد کشاورز، سه پسر و دو دخترش را به خانۀ بخت فرستاده است. تکیه داده به پشتی و چایی را در نعلبکی میریزد و هورت میکشد. الحمدللهی میگوید و دلش آرام است. همۀ خرج مراسمها و برو بیای بچهها را هم از همان دسترنج کشاورزی در آورده است. دورش پر از نوه و نتیجه که بشود، برکتِ آن مالِ اندک برایش جلوههای بیشتری خواهد کرد. مثل آن مردِ میلیونری نیست که یکی دو تا بچه دارد و هنوز هیچ کدام تن به ازدواج و تاهل ندادهاند. یکسره باید پول خوشیهای این و آن را بدهد و آخر سر، در تنهایی و انزوا، به این فکر کند که کجای کار اشتباه کرده که بچهها، پرستار والدینشان نماندند.
رزق حلال باعث غم نمیشود
رزق حلال آن جا جلوه گری میکند که یکی با اندک حقوقی که دارد، لبخندش همیشه به راه است و تنشها و استرسهای خیلی از اطرافیان را ندارد. آن یکی با حقوق چندین برابر و حساب بانکی تپل، همیشه دارد غر میزند و از زندگی شاکی است و نارضایتی گوشۀ نگاهش همیشه هست. یک جای کارِ این دومی باید ایراد داشته باشد لابد. رزقی که حلال باشد، باعث غم نمیشود. برعکس غمها را از سینه بیرون میبرد و شادی، ماندگارتر میشود.
رزق حلال باعث آمرزیده شدن گناهان میشود
کسی که به دنبال رزق حلال باشد، علاوه بر تاثیرات مادی، شاهد تاثیرات معنوی نیز در زندگی خود خواهد بود. یکی از بزرگترین این تاثیرات آمرزیده شدن گناهان اوست. آنجا که رسول خدا(ص) فرمودند:«بعضی از گناهان به وسیله نماز و صدقه هم آمرزیده نمیشوند. سؤال شد یا رسول الله! پس چه چیز موجب آمرزش آن است؟ فرمود: جدیت و تلاش در طلب معیشت».
حواسمان به انجام وظایفمان باشد
آن کم گذاشتنها، آن زیر میزیها، دروغکی گفتن و پشتِ یکی حرف زدنها، برانداختنِ ناعادلانۀ یکی و بالا بردنِ یکی دیگر، سستی در انجام وظایف و «ولش کن»ها، به نزدیکان بیشتر دادن و به دورها رسیدگی کمتر، از چند جا حقوق دولتی گرفتن، دور زدن قانون، و استفاده از رانتهای مختلف گاهی عیار رزقمان را ناجور بالا و پایین میکند.
رزق حلال فقط حقوق ماهیانه نیست
رزق، آن حقوقِ ماهیانۀ ما نیست فقط. رزق، گاهش یک استادِ پاک دل و ناب است که چند تا کلمۀ خوب دارد که به آدم بیاموزد.
رزق گاهی آن خیابانی است مه مسیرت را دورتر میکند اما بابِ دیگری از توجه خدا به مخلوق، برایت باز میشود، مثل دیدار ِ یک دوست قدیمی، یا خریدِ به صرفه و خوب و با کیفیت از یک کاسب جدید، یا پیدا کردن یک کتاب خوبِ کاردرست از یک مغازۀ کوچک، یا یافتنِ شغلی که که مدتها دنبالش بودیم...
رزق آن روزی است که حس میکنی خیلی خوبی چون کارِ زمین مانده و عقب افتادهای نداری.
رزق آن ساعتی است که به همه کارت میرسی و باز زمان اضافی میآوری.
رزق آن دوستی است که به اتفاقی، دوست میشود اما با تو میماند و رضایت خدا هم در این ماندن است. رزق انواع مختلفی دارد.
از کم شدن رزق حلال نترسیم
دنبال رزق حلال رفتن سخت است. راحت نیست. چون شیطان، هزار ترفند دارد تا مالِ ما را شبهه ناک کند. یک وسوسه، یک اندیشۀ کج، خلاف کوچک، یک اشتباه سادۀ مرسوم گاهی. اینها رزق ما را از حلال بودن میاندازند. حواسمان باید به آن باشد. که مثلا اگر کم هم شد، نترسیم از کم شدنش. بترسیم از آلوده شدنش. کمِ رزقِ حلال هم برکت دارد اما رزقِ آلوده و شبهه ناک، زیادش هم برای آدم، آشِ دهان سوزی نمیشود. یکهو به خودت میآیی و میبینی تمام شد! پینوشت: ۱. هود/۶ ۲. بحارالانوار، ج۷۱، ص ۱۲۸ و ۱۳۷. ۳. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۳، ص ۱۶۰ ۴. أمالی/ طوسی/ ص ۱۸۲
دیدگاه تان را بنویسید